سخنرانی مریم رجوی در پارلمان اروپا
از توجه و احساس مسئولیت شما نسبت به مسأله آزادی و مقاومت ایران قدردانی میكنم. من از فرصت حضور در اینجا استفاده میكنم تا به دو تحول مهم بپردازم:
اول توافقنامه ۲۴ نوامبر كشورهای ۵+۱ با رژیم ایران، و دوم اعدام دستجمعی ۱۰شهریور در اشرف؛ دو تحولی كه به هم ربط دارند و هر دو در بحرانهای لاعلاج این رژیم ریشه دارد.
دیكتاتوری دینی در كنفرانس ژنو در زمینه هستهیی، ناگزیر از یك گام، عقب نشینی شد. دو عامل، رژیم آخوندی را به بمب اتمی نزدیك كرده است: از یكسو نیاز مبرم ملاها به بمب اتمی بهعنوان تضمین استراتژیك بقایشان، و از سوی دیگر مماشات دولتهای غربی با این رژیم، بهخصوص پس از افشای سایتهای اصلی اتمی نطنز و اراك از سوی مقاومت در سال ۸۱.
حالا ببینیم كه چرا رژیم به پذیرش این توافقنامه تن داد و آیا به آن پایبند خواهد ماند و عواقب این توافق اگر اجرا شود چه خواهد بود؟
واقعیت این است كه پذیرش توافقنامه، محصول بلافصل تحریمهای بینالمللی، مخصوصاً در شرایطی است كه رژیم از شروع دوباره قیامهای مردم ایران، مانند سال ۸۸، میهراسد. همه دنیا تظاهرات و قیام میلیونها مردمِ بهجان آمده علیه دیكتاتوری را به چشم دیدند. آن قیامها اگرچه بهوسیله رژیم ایران سركوب شد، اما ازبیننرفت، بلكه مانند آتش، در زیر خاكستر پنهان است و در نقاط مختلف ایران، هر روز به صورتی شعله میكشد. در غیر این صورت، رژیم ولایت فقیه، نیازی به این همه اعدام در ملأعام با جراثقال نداشت و در دنیای امروز به نسبت جمعیت ایران در صدر جدول اعدام قرار نمیگرفت، نیازی به زندانی كردن جمعی ۳۰۰۰ نفر در كمپ لیبرتی در عراق نداشت و نیازی به گروگانگیری و اعدام جمعی همین پناهندگان بیدفاع نداشت.
پس ترس خامنهای و آنچه او را وادار به قبول این توافقنامه كرد، در یك كلام، خطر تغییر رژیم و سرنگونی است.
ما از همین میزان عقبنشینی كه بعد از یك دهه گفتگوی بینتیجه، به رژیم تحمیل شد، استقبال كردیم. اما این كافی نیست. بهخاطر ممانعت از بمب اتمی در دست فاشیسم دینی و پرهیز از جنگی كه ناگزیر به دنبال خواهد داشت، میگوییم ۱+۵ میتوانست و باید پروژه بمب سازی را تماماً از كار بیندازد.
دینامیسمی وجود داشت كه باعث شد رژیم حتی قبل از ریاست جمهوری آخوند روحانی، دستش را به جانب آمریكا دراز كند و با آن بهطور غیرعلنی به گفتگو بنشیند و راهی را آغاز كند كه بههمین موافقتنامه منتهی شد. حرف ما این است كه همان دینامیسم میتوانست نتایج بسیار بیشتری داشته باشد و راه دستیابی به بمب اتمی را برای این رژیم برای همیشه ببندد. این، نه فقط به سود مردم ایران، بلكه به سود مردم سوریه و عراق و لبنان و تمام منطقه بود. این، علیه تروریسم و بنیادگرایی بود.
اما توافقنامه فعلی. به رژیم ایران امكان ادامه فریبكاری و مخفیكاری را میدهد. ادامه غنیسازی ۵ درصد، تعطیلنشدن سایتهای فُردو و اراك، اعمال نشدن فوری پروتكل الحاقی و بازرسیهای سرزده و حتی نپذیرفتن بازرسی از سایت شناختهشده پارچین، در این شمار است.
امروز همه بخوبی میدانند كه این رژیم هیچیك از سایتها یا پروژه های اتمی اش را داوطلبانه به اطلاع آژانس بین المللی انرژی اتمی نرسانده است و این مقاومت ایران بود كه در سه دهه گذشته با كارزار گسترده و افشاگریهای خود علیه پروژه های اتمی این رژیم و بخصوص با افشای سایت های مخفی نطنز و اراك در سال ۱۳۸۱ جهان را از خطر مجهز شدن فاشیسم دینی حاكم بر ایران به بمب اتمی آگاه كرد.
بههمین خاطر، ما هشدار دادیم و من تكرار میكنم كه بدون اجرای كامل قطعنامههای شورای امنیت و بخصوص پذیرش و اجرای پروتكل الحاقی و بازرسیهای بی قید و شرط، خطر دستیابی این رژیم به بمب اتمی همچنان باقیاست.
آیا بهراستی پذیرش این توافقنامه، به معنای دلكندن آخوندها از بمب است؟ خیر. آنچه آنها در این توافقنامه به آن متعهد شدهاند، بازگشتپذیر است و كلید بمبسازی در دست آخوندها باقیاست.
تنها یك هفته بعد از امضای توافقنامه، معاون وزیر خارجه رژیم و عضو ارشد تیم مذاكرهكننده گفت: متن تفاهمشده بین ایران و ۱+۵ را نمیشود توافق حقوقی دارای تعهدهای الزامآور دانست، بلكه بیشتر شبیه یك بیانیه سیاسی است.
خطوط قرمزی كه خامنهای در ۲۹آبان در برابر دهها هزار پاسدار و بسیجی برای مذاكرات ژنو ترسیم كرد، بهروشنی نشان میدهد كه این برای او یك بازی تاكتیكی است. در ماهیت و استراتژی ملایان اتمی چیزی تغییر نكرده است. او گفت: «هرگونه حركتی چه حركت به جلو، چه حركت به عقب مثل میدان رزم نظامی باید بهدنبال رسیدن اهداف از پیش تعیینشده باشد».
رفسنجانی خیلی صریحتر از خامنهای میگوید قبل از این توافقنامه، ما در مخمصه بودیم و شرایط مانند هفتههای پایانی جنگ بود كه خمینی مجبور به سركشیدن جام زهر آتش بس شد. لازمه نوشیدن جام زهر در انتهای جنگ بیهوده ۸ ساله با عراق در سال ۱۳۶۷، قتل عام زندانیان مجاهد و مبارز به فتوای خمینی بود تا بتواند اوضاع را مهار كند.
این بار، مقاومت ایران، پیشاپیش در دهم شهریور، قیمت سنگین و خونین را در اشرف پرداخت. گفتم كه آنچه خامنهای را وادار به قبول این توافقنامه كرد، در یك كلام، خطر تغییر رژیم و سرنگونی است. مقاومت ایران و مجاهدین خلق، دقیقاً همان نیرو و قطبی است كه میتواند وضعیت انفجاری را در داخل ایران به جانب تغییر بنیادین و تغییر رژیم سمت وسو بدهد.
اما اگر این توافق مقدمه اجرای كامل قطعنامههای شورای امنیت باشد آن را میتوان آغاز روند برهمخوردن تعادل درونی و بیرونی رژیم دانست.
فشار گستردهیی از سوی مردم ایران برای خاتمهدادن به برنامه دیوانهوار هستهیی ملایان وجود دارد. هیچ چیز جز نابودی تمام عیار برنامه هستهیی رژیم قابل قبول نیست. رژیم ملاها در شرایط بسیار ضعیفی قرار دارد.
غرب نباید با امتیاز دادن به آن مانعی در روند تغییر این رژیم بهدست مردم ایران گردد. تغییر رژیم ضامن صلح و ثبات در این منطقه است.
دوستان عزیز!
مشكل مردم ایران با دیكتاتوری آخوندها به برنامه اتمی كه علیه مصالح مردم ایران است، محدود و منحصر نمیشود. برنامهیی كه به قیمت فقر فراگیر و ویرانی اقتصاد ایران تمام شده است، مساله اصلی، ربودن حق حاكمیت و آزادی و آرای مردم ایران بهوسیله آخوندهایی است كه تا بهحال ۶۰ بار در مللمتحد بهخاطر نقض وحشیانه حقوق بشر محكوم شدهاند.
بهرغم دعاوی آخوند روحانی در مورد اعتدال و میانهروی، از زمان روی كار آمدن او شمار اعدامهای ثبتشده به ۴۰۰ مورد میرسد. هفته گذشته فقط در زندان قزلحصار در شهر كرج در نزدیكی تهران، ۳۰۰۰ زندانی در اعتراض به اعدامهای جمعی همبندهایشان، دست به اعتصاب غذا زدند. ممنوعیت ماهواره و سانسور و فیلترینگ سایتها و شبكههای اجتماعی در ایران همچنان ادامه دارد و بخصوص جوانان از این امكانات عام در جهان، محرومند. بیعملی در قبال نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران بهخاطر مذاكرات اتمی، یك اشتباه مُهلك است كه بالمآل آخوندها را در زمینه اتمی مهاجمتر میكند.
برنامه اتمی آخوندها نزد مردم ایران، هیچ مشروعیتی نداشته و ندارد. مسعود رجوی رهبر مقاومت در اینباره گفته است: «آخوندها میخواهند ضعف ماهوی یك رژیم به آخر رسیده را با اورانیوم غنیشده بپوشانند. اما آیا قبل از انرژی هستهیی، این آزادی و حاكمیت و كار و نان و مسكن نیست كه حق مسلم ملت ایران است؟ این چه انرژی صلحآمیز و چه علم و دانشی است كه سراپایش در دست سپاه پاسداران است؟»
دوستان گرامی!
همان سیاستی كه در قبال برنامه اتمی آخوندها و تروریسم آنها تعلل میكند، در قبال كشتار مجاهدان اشرف و لیبرتی نیز به نحو شوكهكنندهیی عمل میكند.
سركوب و محاصره و شكنجه روانی و كشتار اشرفیها توسط دولت دستنشانده ملاها در عراق، در ۵ سال گذشته بدون نقض مكرر تعهدات مكتوب از جانب آمریكا و ملل متحد، هرگز امكانپذیر نبود. شانهخالی كردن آمریكا و مللمتحد از تعهدات مربوط به حفاظت مجاهدان اشرفی دولت عراق را جریتر كرده است.
مجاهدان لیبرتی و ایرانیان در ۸ كشور جهان به اعتصاب غذا دست زدند تا وجدان جامعه جهانی را درمقابل این بیعدالتی بزرگ به حركت در آورند. دیدن چهرههای تكیده و تنهای رنجور آنها، هر روز و هرساعت، مرا در غم و رنجی بزرگ فرو میبرد. من بهطور مستمر و به طرق مختلف تلاش كردهام و میكنم تا كسانی كه وضعیت وخیمی دارند، از اعتصاب خارج شوند.
آنها میپرسند چرا آمریكا و دولتهای غربی كه به ازای گرفتن سلاحهایشان، در موافقتنامه رسمی به حفاظت یكایك مجاهدان اشرف تا فرجام نهایی متعهد شدند، آنها را بیدفاع در دهان گرگ، رها كردند؟ آنها با اشاره به لیست تعهدات نقضشده توسط آمریكا و ملل متحد، اصرار دارند كه آمریكا به قولهای مكتوب خود عمل كند.
نماینده ویژه دبیركل ملل متحد در نامه ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ خود به ساكنان اعلام كرد كه تا انتقال آخرین نفر به خارج از عراق، امنیت و سلامت آنها را تضمین میكند. این تعهد بارها و از جمله در توافقنامه چهارجانبه ۱۶ اوت ۲۰۱۲ و اطلاعیه ۲۹ اوت وزارت خارجه آمریكا تكرار شد.
راستی چرا در چهارمین ماه بعد از حمله به اشرفیها، علیرغم همه اقدامات و مراجعات روزمره و درخواستهای وكلاو خانوادهها، هنوز حكومت عراق كه خود را دراین جنایت بزرگ علیه بشریت بیتقصیر جلوه میدهد، از دادن اجساد ۵۲ شهید برای خاكسپاری آنها خود داری میكند؟
امروز مالكی با وقاحت، حتی بعد از بازگشت از سفرش به آمریكا، پی در پی از حكم دستگیری ۱۲۰ تن از پناهجویان و پناهندگان لیبرتی سخن میگوید. پناهندگانی كه همگی دارای كارت افراد حفاظتشده تحت كنوانسیون چهارم ژنو هستند و كمیساریای عالی پناهندگان هم آنها را افراد مورد نگرانی شناخته است.
آمریكا و ملل متحد در اینباره سكوت كردهاند در حالیكه بهخوبی میدانند این احكام مجعول برای یك كشتار بزرگ دیگر زمینهسازی میكند.
من از اینجا و به كمك شما؛ ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده را فرا میخوانم كه با استفاده از نفوذ خود، حكومت عراق را به آزادی هفتگروگان و قبول كلیه الزامات عملی برای تضمین امنیت لیبرتی وادار سازند و از یك فاجعه انسانی بزرگ جلوگیری كنند.
دوستان عزیز!
در بحبوحه فاجعهآفرینی سیاست مماشات، جای خوشوقتی است كه نمایندگان پیشتازی مانند شما، پرچم یك سیاست صحیح و مسئولانه را برافراشتهاید و با تحمل انواع ناملایمات و فشارها، راهگشای آن هستید. برای همه شما در این مسیر تحسینانگیز، آرزوی موفقیت میكنم.
همچنین میخواهم از آقای استیونسون، بهخاطر سفر پربارش به عراق برای پرداختن به مسائل و درد و رنج مردم عراق و وضعیت مجاهدان لیبرتی تشكر كنم.
متشكرم.
- برچسبها:اروپا, پارلمان اروپا