كنفرانس هیأتهای نمایندگی كانادا، استرالیا، و اروپا
شما و سایر همكارانتان در كشورهای غرب با حمایت از مقاومت مردم ایران خالق سیاست نویی در دنیای امروز هستید؛ چیزی كه تا به حال، جهان امروز كمتر با آن مواجه بوده. و چیزی كه جهان امروز به شدت به آن نیازمند است.
این سیاست ترجیح دادن به آزادی و دمكراسی در ایران است در مقابل باج دادن به ملاهای حاكم بر ایران. آنهم كه اكثر اوقات رو در روی سیاست حاكم و رسمی این كشورهاست. بنابراین من دلم میخواهد قبل از هر چیز از تلاشهای شما در این راستا تشكر كنم و بهخصوص میخواهم از كوشش تحسین برانگیز نمایندگان و مقامات كانادایی برای حذف نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی در كانادا، كه یكی از نمونههای نمونه برجسته این سیاست است، قدردانی كنم.
فكر می كنم كه كوشش این جنبش، كمكی به خود دولتهای غرب هم هست و بهخصوص به آنها در مقابله با خطر فراگیر بنیادگرایی، یعنی بنیادگرایی اسلامی كه مستقیم و غیرمستقیم به رژیم ایران پشتگرم است، كمك میكند. خطری كه به جهان اسلام محدود نمانده و متأسفانه امروز مرزهای اروپا و آمریكا را درنوردیده است.
در خاورمیانه، این بحران، به صورت یك جنگ بسیار فاجعهبار ظاهر شده؛ جنگی كه سوریه و لبنان و عراق را در برگرفته و میرود كه بخشهای دیگری از منطقه را زیر پوشش خود بگیرد. من فكر میكنم كه این شرایط از هر بابت برای كل مردم منطقه و همه مردم دنیا نگرانكننده است. واقعیت این است كه این یك بحران قابل پیشگیری بود و الان هم میشود هم دامنه و هم عواقب آن را محدود كرد ولی سؤال این است كه چگونه؟ واقعیت این است كه این سوال خیلی مهمی است كه روی میز خیلی از دولتها هست كه چگونه میتوان دامنه بنیادگرایی و صدور تروریسم ملاهای حاكم بر ایران را محدود كرد؟
این كار از یك سو از طریق تمركز بر رژیم ایران بهعنوان پدرخوانده تروریسم و بنیادگرایی و از سوی دیگر تمركز بر آنتیتز فرهنگی و ایدئولوژیك بنیادگرایی امكان پذیر است. یعنی با تمركز بر اسلام بردبار و دموكراتیك، حربه اسلام را از نیروهای عقبمانده و تاریك اندیش گرفت.
شما میدانید كه مجاهدین، بهعنوان نیروی محوری شورای ملی مقاومت ایران، پرچمدار اسلام دموكراتیك هستند. آنها این اعتقاد را ترویج میكنند كه پیام اسلام، پیام آزادی، رهایی، رحمت و بردباری است. آنها نشان داداند كه اسلام دموكراتیك مدافع حقوق بشر، دموكراسی و برابری زنان است. آنها این اعتقاد را ترویج كردهاند كه استبداد و تروریسم بر ضد اسلام واقعی است. و اشتباه دولتهای غرب این است كه این راه حل را متأسفانه تا الان سركوب كردهاند از جمله یكی از روشهای اساسی آنها برای سركوب این راه حل، لیست گذاری ۱۵سال گذشته مجاهدین، بهعنوان یك سازمان تروریستی بوده است.
از طرف دیگر با باز گذاشتن دست دولت دست نشانده عراق در سركوب مجاهدین در اشرف و لیبرتی، جلوی این راه حل را گرفتهاند و از این طریق به قدرتمند شدن ملاهای تهران یعنی مركز صدور تروریسم و بنیادگرایی كمك كردهاند.
خوشبختانه امروز دولت كانادا روابط سیاسی خود را با ملاها قطع كرده است. این یك اقدام بسیار تحسین برانگیز است و امیدوارم كه الگویی بشود برای سایر دولتهای غربی. این یك اقدام بسیار ضروری برای مقابله با رژیم ایران و محدود كردن عوارض مخرب آن در منطقه و جهان است. البته واقعیت این است كه این قدم در حالی كه خیلی مهم است، ولی كافی نیست و زمانی میتواند بهطور جدی مؤثر باشد كه با قدم اثباتی آن یعنی شناسایی مقاومت ایران بهعنوان آنتی تز یك دیكتاتوری مذهبی كه نه تنها مردم ایران، بلكه مردم منطقه و دنیا را تهدید میكند، همراه باشد. و ما فكر میكنیم كه تنها با بهرسمیت شناختن این مقاومت است كه میتوان در مقابله با دیكتاتوری مذهبی حاكم بر ایران، تعادل جدیدی در دنیا برقرار كرد. در نتیجه، آخوندها، از این طریق دیگر قادر به تحمیل سیاست باجگیری خودشان كه بهطور مستمر ادامه داشته، نخواهند بود. واقعیت این است كه ملایان میخواهند با نادیده گرفتن اپوزیسیون اصلیشان، خود را به اصطلاح با ثبات نشان بدهند و سیاستهای خود را بر كشورهای غربی تحمیل كنند.
درك این واقعیت خیلی مهم است كه رژیم ایران قبل از هر چیز در محاصره بسیاری از بحرانها قرار دارد و هر روز، تاكید میكنم هر روز ضعیفتر از روز قبل میشود. بهویژه بعد از نمایش انتخابات، بسیار ضعیفتر از قبل در همه ابعاد از جمله حتی در زمینه سیاست بینالمللی شده چه رسد به سیاست داخلی كه جای خود دارد.
واقعیت این است كه جنگ وحشیانه رژیم ایران علیه مردم سوریه و مداخلاتش در منطقه، برای نجات حكومت خودش در تهران است، این یكی از بحرانهایی است كه رژیم ملاها با آن مواجه است. اما رژیم میخواهد با تردستی این واقعیت را معكوس وانمود كند و معكوس جلوه بدهد و خود را قوی نشان بدهد و به دیگران اجازه ندهد كه به رفتارهای ضدانسانی و ضد قانونی آن اعتراض كنند.
واقعیت این است كه این رژیم بیش از هر چیز در مقابل اپوزیسیون سازمان یافتهاش آسیب پذیر است بهخصوص در مقابل پایداری مجاهدان در اشرف و لیبرتی كه بارها كمر به نابودی آنها بسته و تلاش كرده كه آنها را چه به لحاظ فیزیكی و چه به لحاظ جنگ روانی مورد حمله قرار بدهد و آنها را نابود كند، اما نه تنها موفق نشده، بلكه به عكس باعث انسجام بیشتر و پایداری بیشتر آنها شده است.
این رژیم در مقابل این جنبش آسیب پذیر است چرا؟ به دلایل متعدد:
یك: به این دلیل كه جنبشی است كه پایگاه وسیع دارد. یك پایگاه وسیع اجتماعی و این باعث شده كه این جنبش مستقل بتواند از نظر مالی خودكفا باشد و روی پای خود بایستد و از طرف دیگر بتواند به محرمانهترین اسرار این رژیم، از جمله حتی سایتهای مخفی اتمی آن دسترسی داشته باشد و آنها را افشا كند. و برای اولین بار این مقاومت ایران بود كه توانست سایتهای مخفی آن را افشا كند و دنیا را از برنامههای اتمی این رژیم آگاه كند.
نكته دوم: یك نیروی سازمان یافته و منسجم است كه قدرت سازماندهی گسترده نیروهای اجتماعی را دارد. بهخصوص تأثیر این مقاومت در قیام ۲۰۰۹ رژیم را به شدت وحشت زده كرد. اشرف و لیبرتی نمونهیی از این نیروی سازمان یافته است كه عملكردش در ۱۰ سال گذشته و پایداریش در مقابل همه توطئهها، ظرفیت بینظیری را به نمایش گذاشت كه قبل از هر چیز ملاها را نگران و هراسان كرد.
نكته سوم: در كانون یك ائتلاف سیاسی گسترده و دیرپا در ایران یعنی شورای ملی مقاومت كه در تاریخ معاصر ایران بی نظیر است، جنبشی وجود دارد كه قبل از هر چیز این پیام را می دهد كه این رژیم بی آینده است. این یك اپوزیسیون سازمانیافته و ائتلافی است از نیروها و تمایلات فكری جامعه ایران كه خواهان سرنگونی دیكتاتوری مذهبی و برقراری یك جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت هستند.
نكته چهارم: این آلترناتیو، یك پلاتفرم سیاسی روشن برای آینده ایران دارد كه من این جا دیگر به همه مواد آن اشاره نمیكنم چون در اختیار همه شما هست.
نكته پنجم: نیروی محوری این جنبش، یك اسلام دموكراتیك و بردبار را معرفی میكند و از آن دفاع میكند. چیزی كه تأثیر آن را در منطقه و جهان اسلام میشود به خوبی درك كرد چون شما میدانید كه اكنون منطقه و جهان اسلام با یك بحران جدی مواجه است. آن چه بنیادگراها معرفی میكنند، از ملاها در تهران یا سایر احزاب و گروههای دست ساخت آنها در منطقه، گویی كه اسلام معادل بنیادگرایی است در حالی كه این واقعیت نیست و این را مجاهدین بارها تصریح كردند كه اسلام دموكراتیك صدو هشتاد درجه با آن چه كه ملاها به نام اسلام دارند انجام میدهند، مغایر است.
نكته ششم: برخورداری این جنبش از یك حمایت گسترده بین المللی، بهرغم سیاستهای رسمی است. فكر میكنم كه سیاستهای رسمی بهدلیل معادلات و مناسباتشان با ملاها كه از جمله مبتنی است بر سیاستها یا منافع اقتصادی، از طرف رژیم با یك دستور و فرمان برای قطع رابطه با جنبش سازمانیافته مردم ایران، یعنی مقاومت ایران، مواجه هستند. به همین دلیل حمایت گسترده بینالمللی در پارلمانها و از طریق نمایندگان منتخب مردم كشورهای مختلف از كانادا، آمریكا، استرالیا و كشورهای عربی، یعنی حمایت گستردهیی از سوی نمایندگان واقعی مردم در این كشورها از مقاومت ایران صورت میگیرد. در نتیجه، در یك كلام باید گفت كه این مقاومت یك ظرفیت عظیم برای تغییر در ایران دارد و آن را نمایندگی میكند.
درست به همین دلیل است كه همه كسانی كه واقعاً خواستار مقابله با تهدیدات رژیم ایران هستند، كسانی كه برای صلح و امنیت منطقه و جهان نگران هستند، درمییابند كه یك راه وجود دارد و آن حمایت از این مقاومت و حقوق آن و پشتیبانی از آن، در ابعاد بین المللی و سیاسی است. خوب است اشاره كنم كه در این دفاع آن چه كه بسیار مهم است و مساله روز است دفاع از حفاظت، امنیت و حقوق ضایع شده مخالفان ایرانی در اشرف و لیبرتی بهعنوان پیشتازان مبارزات مردم ایران است كه رژیم ملاها برای ضربه زدن مستمر به آنها و كشتار آنها متمركز شده است.
همچنانكه مطلعید تنها راه عملی در شرایط حاضر، برای حفاظت آنها، بازگشت به اشرف است كه بهطور نسبی و در مقایسه با كمپ لیبرتی، از امنیت برخوردار است از این رو از همه شما دوستان و دوستداران این مقاومت تقاضا دارم كه دولتهای خود را برای دفاع از این سیاست یعنی اهمیت دادن به مساله امنیت وحفاظت ساكنان لیبرتی بهعنوان پیشتازان مبارزات مردم ایران برانگیزید. چون واقعیت این است كه اكنون لیبرتی جایی برای زندگی یا اقامت آنها نیست. من فكر می كنم كه این حمایتها فقط حمایت از مردم ایران و مبارزات آنها و پیشتازان آنها نیست بلكه فكر میكنم این یك قدم ضروری است برای مقابله با خطری كه كل منطقه و جهان با آن مواجه است یعنی خطر بنیادگرایی و تروریسم. ما میتوانیم جلوی این سرطان جهنده و پیشرونده را بگیریم. میتوانیم به كمك هم مانع یك فاجعه بین المللی بشویم زیرا میتوانید تصور كنید كه دیكتاتوری مذهبی كه به بمب اتمی دسترسی پیدا كند چه تهدیدی برای صلح و امنیت كل دنیاست. بنابراین با این گامهای مشخص، ما توان این را داریم كه این دیكتاتوری مذهبی را علیرغم همه شقاوتش و علیرغم همه وحشیگریش با عزمی كه جزم كرده برای تهدید دنیا و پیشروی، متوقف كنیم و آن را سرنگون كنیم.
از همه شما متشكرم.
- برچسبها:مردم ایران