سخنرانی در کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران در پارلمان جمهوری استونی
دوستان گرامی!
هموطنان و یاران مقاومت!
به همه شما که برای حمایت از مقاومت مردم ایران در اینجا گردآمدهاید، بهویژه به نمایندگان و دوستان مقاومت در کشور استونی و نمایندگان و شخصیتهایی که از لتونی و لیتوانی در اینجا حضور یافتهاند، صمیمانه درود میفرستم. به همراه شما و از سوی مقاومت مردم ایران، به استونی و مردم سرفراز آن، گرمترین درودها را تقدیم میکنیم.
این تصادفی نیست که امروز تالین قلب خود را به روی مقاومت ایران گشوده است. این شهر، تاریخ درخشانی در پایداری و تسلیمناپذیری در برابر دیکتاتوری و اشغالگری و نازیسم را در بخش عمده قرن بیستم و تا دههها پس از جنگ جهانی دوم پشت سر دارد و از افتخارات جهان امروز است.
سرگذشت پررنج و البته ستودنی استونی، به همه جهان میگوید که در زیر سلطه بزرگترین و غدارترین جباران و ستمگرها نیز سرانجام این اراده خلقهاست که زنجیرها را درهم میشکند و فاتح میشود. تاریخ استونی به دیکتاتورها میگوید که همه چیز را میتوانید به بند بکشید، اما اشتیاق و عطش خلقها به آزادی را نمیتوانید و این شور و نیرویی است که سرانجام پیروز میشود.
اجازه بدهید همچنین نسبت به منتخبان گرانقدر مردم استونی که بارها از مقاومت مردم ایران حمایت کردهاند، مراتب احترام عمیق و قدردانی این مقاومت را ابراز کنم.
من همچنین میخواهم درودهای مقاومت ایران را به قانونگذاران و منتخبان مردم لتونی و لیتوانی که در اینجا حضور دارند،تقدیم کنم.
بیانیه نمایندگان مجلس لتونی و بیانیه نمایندگان مجلس لیتوانی که خواستار شناسایی رسمی مقاومت ایران از سوی جامعه جهانی شدهاند، الگویی از سیاست صحیحی است که امروز جامعه جهانی، در برابر مهمترین تهدید صلح و امنیت جهان، یعنی فاشیسم دینی حاکم بر ایران، به آن نیاز دارد. در این رابطه از همه شما تشکر میکنم.
دوستان عزیز!
گردهمایی ما در اینجا، مانند همه کوششهای مبارزاتی اعضا و حامیان مقاومت در داخل ایران و سراسر جهان، برای یک پیام است:
زمان سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران است. مردم ایران و ارتش آزادی برای سرنگونی بپاخاستهاند. جامعه جهانی باید با خواست مردم ایران هم جهت شود.۲۰ سال پیش مقاومت ما هشدار داد که بنیادگرایی اسلامی یک تهدید جدید جهانی است که قلب آن در تهران میتپد ولی متأسفانه جهان هیچ اقدام مؤثری انجام نداد. امروز ما میگوییم که راهحل بنیادگرایی، تغییر رژیم آخوندی در ایران است و مقاومت ایران آنتیتز فرهنگی آن است. دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران به یک سرکوب بیمانند در جهان امروز دست زده است و به همان نسبت یک مقاومت گسترده هم در مقابلش شکل گرفته است.
تا امروز ۱۲۰ هزار مخالف سیاسی که عمدتا اعضا و حامیان جنبش مقاومتاند، در این مبارزه جان خود را فدا کردهاند.
ظرف همین دو هفته اخیر، آخوندها یک کارگر مبارز به نام ستار بهشتی را در تهران و یک کارگر دیگر به نام جمیل سویدی را در اهواز در جنوب ایران زیر شکنجه به شهادت رساندند. جرم وی فقط این بود که در وبلاگش به خفقان و کشتار و سرکوب در ایران اعتراض میکرد.
همچنین در هفتههای اخیر، رژیم آخوندی عدهیی از زندانیان سیاسی زن را بهطرز بیشرمانهیی مورد تعدی قرار داد. آنها به اعتصاب غذا دست زدند و اعتراض آنها با حمایت گسترده هموطنان ما در ایران روبرو شد.
آخوندها با اعدام و شکنجه، حکومت خود را سرپا نگه میدارند. هر روز بهطور متوسط دو اعدام و هر ساعت ۸۰ دستگیری جریان دارد.
زیرا مردم ایران، این حکومت را نمیخواهند.
مردم و مقاومت ما چه میخواهند؟ قبل از هر چیز، آزادی مردم ایران از قید دیکتاتوری و حق انتخاب آزادانه.
همچنین انتخابات آزاد و برقراری یک جمهوری، جدایی دین و دولت، کثرتگرایی، برابری زن و مرد، با تأکید بر برابری زنان در رهبری سیاسی، تأمین حقوقبشر و مشخصا لغو حکم اعدام، یک ایران غیراتمی و یک اقتصاد پیشرفته با فرصتهای برابر برای همه مردم.
مقاومتی با اینهمه فداکاری، با اینهمه پایداری و با یک برنامه دموکراتیک، قطعا توان سرنگونی حکومت ملاها را دارد
اما متأسفانه دولتهای غرب در عمل و تاکنون در کنار ملاهای جنایتکار در مقابله با مردم ایران قرار داشتهاند و علیرغم اینکه بین دولتهای غرب و ملاها بعضا کلمات پرخاشگرانه مبادله میشود، اما در روابط سیاسی و اقتصادی، هیچ عاملی به اندازه سیاست غرب، کمککار ملاها نبوده است. و به ایندلیل باید گفت که این سیاست مانع سرنگونی دیکتاتوری بوده است.
دوستان گرامی!
اکنون دوران تازهای در مقاومت ما آغاز شده است.
از یکطرف، این مقاومت مانع بزرگی از سر راه آزادی مردم ایران برداشته است، از طرف دیگر ملاها در فاز سرنگونی قرار گرفتهاند.
آنها، در محاصره نارضایتی انباشته جامعه ایراناند. آنها در ورشکستگی اقتصادی لاینحلی فرو رفتهاند. یک سقوط اقتصادی با تورم ۵۰ درصدی بیکاری ۳۰درصدی، افت ۸۰درصدی پول رسمی کشور و رشد اقتصادی منفی هفت دهم.
و در عین حال، هیأت حاکمهیی که تا حد فلجشدگی، دچار تفرقه و مخاصمات درونی است و در آستانه باصطلاح انتخاباتشان این اختلافات، ضریب میخورد.
ملاها برای بقای خود به سرکوب مردم ایران، به دخالت و تروریسم در عراق و لبنان و افغانستان و کشتار مردم سوریه و به برنامه تولید بمب اتمی، شتاب بخشیدهاند.
امروز مبارزه برای آزادی مردم ایران، با کوشش برای حفظ صلح و امنیت جهان در برابر خطر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، در یک جبهه قرار گرفته است.
از اینرو، کنار گذاشتن همه عملکردهای سیاست مماشات، بیش از هرزمان دیگری، ضروری است.
زمان آنست که دولتهای غرب خواست مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی را بهرسمیت بشناسند. این یک ضرورت مبرم است و کاری است بهسود همه جهان.
من همچنین میخواهم توجه شما را به این حقیقت جلب کنم که بهموازات تلاش برای نگهداشتن اپوزیسیون اصلی رژیم در لیست تروریستی، رژیم آخوندی در یک دهه گذشته تلاش کرده است ۳۲۰۰ تن از اعضای مجاهدین خلق را در کمپ اشرف در عراق، با انواع و اقسام فشارها و حملات، نابود کند. .
تحویل حفاظت این افراد از سوی دولت آمریکا به دولت عراق که بهوضوح، دستنشانده رژیم ایران است، یک نقض آشکار حقوق بینالملل و بزرگترین کمک به رژیم آخوندی حاکم بر ایران بود.
اعضای مجاهدین تا یکسال پیش در اشرف بهسرمیبردند. یعنی در شهری در نزدیکی مرز ایران که بهمدت ۲۶سال آن را با رنج و کوشش خود بناکرده بودند.
اما فشارهای فاشیسم دینی حاکم بر ایران و دولت دستنشاندهاش در عراق، از جمله دو قتلعام در مرداد ۱۳۸۸(ژوئیه ۲۰۰۹) و فروردین ۱۳۹۰(آوریل ۲۰۱۱) و نیز بیعملی و مماشات کشورهای غربی، آنها را قربانی این سرکوبهای وحشیانه و همچنین یک جابهجایی اجباری از کمپ اشرف به لیبرتی قرار داد؛ کمپی که بهتصریح ملل متحد، شرایط یک زندان را دارد و فاقد استانداردهای انسانی و حقوقبشری است.
اینجا با خودم عکس تعدادی از این مجاهدین که در حملات ۲۰۰۹و ۲۰۱۱ بهشهادت رسیدند را دارم. زنان و مردان بسیار جوانی که از همه چیز خود گذشته بودند تا در مقابل آخوندها مقاومت کنند و خواستار آزادی و دمکراسی برای مردم ایران بودند.
من مؤکدا از جامعه جهانی، بهویژه ایالات متحده آمریکا و سازمان ملل میخواهم که با بکارگیری نفوذ خود، دولت عراق را وادارسازند هرگونه اعمال فشار علیه مجاهدان آزادی را متوقف کند. اینها پیشتازان مبارزه مردم ایرانند. دفاع از حقوق آنها ضروری است تا بتواند جلوی فشارهای غیرانسانی دولت عراق را بگیرد.
ملل متحد باید کمپ لیبرتی را بهعنوان کمپ پناهندگی اعلام کند. امروز دولت عراق بر اساس طرح رژیم ایران به فشارها و توطئههای دامنهداری دست زده تا اموال و دارایی ساکنان اشرف را که حاصل رنجهای خود آنها و مقاومت ملت ایران است، به غارت ببرد.
آنها میخواهند این حق ابتدایی، یعنی حق مالکیت ساکنان اشرف را از آنها سلب کنند.
من مجددا از آمریکا و ملل متحد میخواهم که مانع غارتگری دولت عراق شوند. همچنین از اتحادیه اروپا و جامعه بینالمللی میخواهم که دولت عراق را دربرابر وظیفه و مسؤلیتش در این خصوص قرار دهند.
در پایان تأکید میکنم که همه آثار بازدارنده ناشی از سیاست مماشات در این دوران باید از میان برداشته شود و راه آزادی ملت اسیر و در زنجیر باید گشوده شود و چنین خواهد شد.
همان نیرویی که تاریخ را به پیش میبرد و همان امید و نور خاموشیناپذیری که سرانجام استونی را از قید ستم و دیکتاتوری آزاد کرد، آری همان نیرو، بیتردید تهران ما و سراسر ایران را نیز آزاد خواهد کرد.
بله ، زمان سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران است. مردم ایران و ارتش آزادی آن برای سرنگونی بهپاخاستهاند.
جامعه جهانی باید با خواست مردم ایران هم جهت شود. این ضروری است و این پتانسیل در جامعه جهانی هست که با عدالت و آزادیخواهی همسو شود.
سلام بر مردم ایران
سلام بر آزادی
سلام بر همه شما
- برچسبها:اروپا, اشرف, رژیم ایران, مجاهدين