در سوگ خواهر مجاهد «فروغ حسنی»، مادر قهرمان شهید مقدس ندا حسنی
بگذار تا بگریم، چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران
اشرفیها، اعضا و هواداران مقاومت ایران، هموطنان عزیزم، احمد و سارای عزیزم
فروغ عزیزم از این دنیا رفت و به سوی جاودانه فروغها پرکشید. به سوی ندای عزیزمان؛ ندای خلق و مقاومت در زنجیر ایران.
فروغ ، جاودانه فروغ مجاهدی از تبار خجسته مسعود رجوی بود. از همانها که مسعود رجوی همیشه با شیواترین، برازندهترین و پرقدرتترین کلمات وصفشان میکند.
راستی که زبان و قلم از بیان مرتبت والای او در صلابت و مجاهدت و استقامت و پایداری در برابر آخوندهای ددمنش و ضدبشر قاصر است. همینقدر بگویم که خواهر مجاهدم فروغ از برجستهترین زنان نمونه و مظهری درخشان و آموزنده از نسل مسعود رجوی بود که هرکس را در اولین دیدار به خضوع و ستایش ، وامیداشت.
اولین بار بعد از سوم ژوئیه ۲۰۰۳ وقتی از زندان آزاد شدم، او را دیدم. در حالی که از شهادت صدیقه و ندا میسوختم و در دل میگریستم. ولی خواهر مجاهدم فروغ مرا غرق حیرت کرد. آنقدر که در برابر او دیگر به خود اجازه ندادم که اشکهایم سرازیر شود. شگفتزده از آنهمه استواری و رشادت و ایمان او به آرمان آزادی، فقط به تحسینش پرداختم.
فروغ عزیزم درست در ششمین سال شهادت ندا به او و سایر جاودانه فروغها پیوست و مارا در درد و رنج فراغ تنها گذاشت.
فقدان فروغ را به مسعود رجوی و به اشرفیها و به پسرش علی عزیزم در اشرف تسلیت میگویم
فقدان او را به احمد، همسر و یار شایسته فروغ و به سارای عزیزم دختر فروغ و همه اعضای خانواده فروغ و به خودم تسلیت میگویم. یاد و خاطره این جاودانه فروغ را در این شرایط حساس یعنی قیام مردم ایران، در همهجا گرامی بداریم تا بهعنوان مشعلی فروزان، راهگشای هر ایرانی عاشق آزادی باشد.
در این لحظه دردناک، هم بهخاطر مرگ دریغانگیز او اشک میریزیم و هم به شجاعت و بزرگی این زن فداکار افتخار میکنیم که از درد و داغ شهادت دختر نازنینش، نیروی خستگیناپذیری برای دفاع از خون شهیدان شبهکودتای ۱۷ ژوئن فراهم ساخت.
او فریاد رسایی بود که سراسر شش سال گذشته به همه یادآوری میکرد که: مماشات گران همدست فاشیسم مذهبی مسبب بر زمین ریختن خون ندا و صدیقه بودند.
با هزاران کیلومتر فاصله از شهر اشرف، فروغ یک اشرفی بود و استقامت و سرفرازیش بخشی از پایداری اشرفیها.
راستی که پایداری فروغ حسنی، فروغ الهامبخشی است برای مادرانی که در همین روزها داغدار دختران و پسران عزیزشان میشوند که در خیابانها با گلولههای پاسداران خامنهای به خون میغلتند.
در آن روز سیاه که فروغ شاهد آخرین لحظههای زندگی ندا بود، بهخاطر آرمان آزادی مردم و کشورش دندان روی جگر گذاشت. هنگامی که پیکر سوخته ندا را به خاک میسپرد، لباس سفید پوشیده بود. انگار که امروز را میدید که چه بسیار ندا و نداهای قهرمان در سراسر ایران بهخاطر آزادی قیام کرده او و همه پایداری کنندگان برای آزادی را تحسین میکنند.
نام ندا و نام فروغ از این پس انگیزاننده بسا پایداریها و منشأ انرژی مبارزاتی جوشان برای به زیر کشیدن دیکتاتوری حاکم است.
و یاد و خاطره آنها در صفوف مقاومت ایران به عزم و نیروی هر چه بیشتری برای بهدست آوردن آزادی مردم ایران تبدیل خواهد شد.
یاد و خاطره فروغ ، مادر ندا، به همراه ندا، برای من و ما، تا ابد جاودان خواهد بود.
مریم رجوی – ۸تیر ۱۳۸۸
- برچسبها:اشرف, مجاهدين, مقاومت ایران