کنفرانس بینالمللی برلین
قیام مردم ایران، کمپ اشرف و گزینههای سیاسی در قبال ایران
آقای رئیس، حضار محترم!
سلام بر همه شما!
درکوران قیامهای ایران و قیامهای کشورهای منطقه تشکیل این کنفرانس، ابتکار ارزندهیی است. از مبتکران آن سپاسگزارم.
از بیانیههای نمایندگان مجلس فدرال آلمان در حمایت از قیام مردم ایران و اشرف تقدیر میکنم.
دوستان عزیز!
درحالیکه توفان قیامها دیکتاتوریها را در سراسر منطقه بهلرزه درآورده از ۲۵بهمن تا ۲۵اسفند در مدت فقط یکماه مردم ایران در پنج رشته قیام بزرگ در تهران و چند شهر دیگر علیه رژیم ولایتفقیه بپاخاستهاند.
قیامهای یکماه اخیر سه پیام اساسی در بردارد.
ـ اولین پیام آشکارشدن دوباره نارضایتی غیرقابل مهاری است که در دل جامعه ایران انباشته شده است.
ـ دومین نتیجهگیری شکست خامنهای است؛ هم در ممانعت از استمرار قیامها هم در مهار بحران موجود در رأس حکومت با حذف رفسنجانی در روزهای اخیر خامنهای به خطرناکترین جراحی اجتنابناپذیر درونی روی آورد.
سومین پیام خواست عمیق جامعه ایران به تغییر رژیم ولایتفقیه است. بههمین دلیل شعار مرگ بر خامنهای شعار اصلی قیامها شده است. قیام ایران با این شعار تأکید میکند که هدف اصلاح سیاستهای رژیم نیست. هدف حذف تمامیت ولایت فقیه است.
این اوضاع را چگونه باید تفسیر کرد؟
تفسیر آن در یک جمله این است: تغییر دمکراتیک در ایران اجتنابناپذیر شده است و آن بهدست مردم و مقاومت ایران عملی است.
بنابراین باید آینده ایران را مد نظر قرار دهیم.
باید به این سئوال پاسخ بهدهیم که برای آینده چه میخواهیم و درباره آن چه فکر میکنیم؟
دوستان عزیز!
ـ بهنظر ما پاسخ مسأله ایران و راهحل معضلات آن دمکراسی است.
دمکراسی یا حاکمیت مردم برای ما یک اصل آرمانی است.
در شروع حاکمیت خمینی ما تلاش کردیم روندی را بسازیم که متضمن انتخابات واقعی است.
در نخستین انتخابات بیش از ۱۴۰کاندیدا معرفی کردیم.
اما خمینی با تقلب و دجالیت انتخابات را سرقت کرد.
در اولین انتخابات ریاست جمهوری مانع شرکت کاندیدای اپوزیسیون شد. از آن تاریخ هیچ انتخابات آزادی در ایران صورت نگرفته است.
رهبر مقاومت مسعودرجوی در اینباره گفته است: «دعوای اصلی مردم ایران با رژیم خمینی از روز اول بر سر این بوده و هست که حاکمیت ملت و رأی مردم یا ولایتفقیه و حاکمیت آخوندی؟ این روح و عصاره مبارزه ما و ملت ما در ۳۰سال گذشته است».
از نظر من هیچ چیزی تعیینکنندهتر از، انتخاب آزادانه مردم نیست.
وگرنه چه دست معجزهگری قادر است مصائب هولناک اقتصادی و اجتماعی امروز ایران را برطرف کند؟
ما پاسخ را در مشارکت و مسئولیتپذیری یکایک مردم ایران میدانیم که شرط آن انتخاب آزادانه فرد فرد مردم است.
بگذارید هر کس در آنچه به سرنوشت سیاسی و اجتماعیاش مربوط است شریک و مداخلهگر باشد.
حاکمیت از آن مردم ایران است.
تا آنجا هم که به مقاومت ایران برمیگردد تکرار میکنم که هدف ما کسب قدرت به هر قیمت نیست.
هدف ما برقراری آزادی و دمکراسی بههر قیمت است.
اگر دمکراسی در ایران برقرار شود و لازمهاش این باشد که ما هیچ چیزی بهدست نیاوریم از آن استقبال میکنیم.
ما افتخار میکنیم که فدای انتخاب آزادانه مردم ایران باشیم. این، بزرگترین رسالت ماست.
برای ایران فردا ما بر جمیع آزادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی تأکید داریم.
آزادی بیان پوشش ازدواج طلاق و تشکیل احزاب سندیکاها رسانهها و تظاهرات.
بگذارید مردم از جبر و تحمیل آزاد باشند. بگذارید انتخاب آزاد انسانها محترم شمرده شود.
ـ آنها یک جمهوری کثرتگرا میخواهند.
ـ آنها میخواهند همه مقامها را رأی خودشان انتخاب کند.
ـ این بربریت که مردم را بخاطر شرکت در تظاهرات به قتل میرسانند باید برای همیشه پایان یابد.
نه خدا نه مردم ایران این حق را به کسی ندادهاند که مادامالعمر بر سرنوشت یک کشور حاکم باشد.
ـ این حق مردم است که حکومتی را که نمیخواهند تغییر دهند.
ـ موضوع اساسی دیگر حقوق بشر است. حقوق بشر سنگسار شده ایران باید احیا شود.
بله این حق مردم ایران است که از تاریکی و خفقان رهایی یابند.
بساط حلق آویز و شکنجه و سنگسار و دست و پا بریدن باید برچیده شود.
ـ ما از لغو حکم اعدام در ایران آزاد شده فردا دفاع میکنیم.
ـ این است پاسخ ما به شقاوت و سنگدلی آخوندها.
ـ ایران میتواند و باید کشور حقوق بشر شود.
ـ لازمه دمکراسی همچنین جدایی دین و دولت است.
در ایران فردا اصل آزادی مذاهب محترم شمرده میشود.
در قوانین کشور هیچ دین و عقیدهیی بر دین یا عقیده دیگر امتیازی نخواهد داشت.
و سرانجام اینکه, اجبار در دین نفی شده و بر انتخاب آزادانه مردم تاکید میشود. آنچنانکه قران میگوید: لااکراه فیالدین
ـ اما در مورد مسأله زنان من قویاً معتقدم که برابری و مشارکت زنان در رهبری لازمه دموکراسی تضمین دموکراسی و شرط ارتقای مناسبات دموکراتیک است.
ـ زنان ایران البته خود باید آزادکننده خویشتن باشند.
اما ضروری است که امکان آزادی انتخاب برای زنان فراهم شود.
ـ از اینرو تمام تبعیضها و ممنوعیتها و آپارتاید جنسی
باید برچیده شود و قتل و خشونت، علیه زنان یا قوانین زنستیز همچون قانون حجاب اجباری جایی نخواهند داشت.
بله دمکراسی و رشد و توسعه جامعه ممکن است اما با تامین برابری زنان
و شکست بنیادگرایی ممکن است اما بهدست همین زنان.
در مورد جوانان؛
ایران فردا محل شکوفایی نیروی خلاق آنان خواهد بود.
تبعیض و تحقیر و نادیده انگاشتن جوانان دیگر جایی نخواهد داشت.
برخورداری برابر از تحصیلات عالی و برخورداری از فرصتهای برابر شغلی باید برای نسل قیام و آزادی فراهم شود.
در مورد اقتصاد ایران باید تأکید کنم که توسعه اقتصادی مؤکداً در گرو آزادی و انتخاب آزادانه مردم است.
رهایی جامعه از فقر و بیکاری و محرومیت با آزادی و دمکراسی
میسر است.
حفاظت از مردم در برابر فجایع طبیعی در قدم اول مستلزم دمکراسی است.
ـ بگذارید مردم آزاد باشند.
ـ بگذارید همگان از فرصتهای برابر بهرهمند شوند.
بله راه شکوفایی اقتصادی ایران باز هم صاحب اختیارشدن فرد فرد مردم ایران است.
برای ایران آزاد فردا ما همچنین بر رفع ستم مضاعف از همه تنوعات ملی وطنمان در چارچوب یکپارچگی تجزیهناپذیر ایران تأکید میکنیم.
ـ در ایران فردا حق عادلانه خودمختاری مردم کردستان ایران بهرسمیت شناخته میشود.
ـ و سرانجام اینکه ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و در صلح با همه کشورهای جهان خواهد بود.
در روزهای اخیر زلزله و سونامی و انفجار نیروگاههای اتمی فجایع تأثرانگیزی در ژاپن ایجاد کرد. از جانب مردم و مقاومت ایران با ملت ژاپن اظهار همدردی میکنم. اما این فجایع اثبات کرد که برنامهاتمی مخفی و غیرقانونی رژیم ایران هزار بار بیشتر بر ضد جان و زندگی تمام جامعه است. ما ایران اتمی نمیخواهیم.
بر اساس برنامه شورای ملی مقاومت پس از سرنگونی این رژیم یک دولت موقت حداکثر به مدت شش ماه زمام امور را در دست خواهد گرفت.
وظیفه اصلی این دولت برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان با همه تضمینها و نظارتهای ضروری است.
وظیفه مجلس مؤسسان تدوین قانون اساسی جدید و اداره امور کشور در دوران انتقالی است.
ـ بله ما جامعهیی میخواهیم که آجر به آجر روابط درونی آن از انتخاب آزادانه آحاد مردم ساخته شده باشد. برای خلق این ارزش و برای بهپیروزی رساندن آن تابحال ۱۲۰هزار تن از بهترین فرزندان ایران جان خود را فدا کردهاند.
دوستان عزیز!
اکنون اهمیت و صحت راه حل سوم یعنی تغییر دمکراتیک بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است.
اما این تغییر چگونه عملی میشود؟
اهرم آن مقاومت مردم ایران است. مقاومتی که از پشتوانه اراده مردم برای به زیر کشیدن ولایت فقیه برخوردار است
ـ یک مقاومت سازمان یافته با ریشههای عمیق در دل جامعه ایران که شایستگی خود را بعنوان جایگزین رژیم نشان داده است.
ـ هواداران این مقاومت از جمله خانوادههای یکصد و بیست هزار شهید بهعنوان یک لایه ناآرام مصمم و سازمانپذیر در هر یک از قیامهای دو سال اخیر فعالانه نقش داشتهاند.
ـ پایگاه اجتماعی این مقاومت سبب دسترسی آن به نهانترین اسرار رژیم از جمله پروژههای اتمی و تروریستی آن شدهاند.
ـ آخوندها همهروزه دشمنی هیستریک خود را نسبت به مجاهدین ابراز میکنند. زیرا خود را در برابر یک قشر وسیع اجتماعی میبیند و نه صرفاً یک سازمان سیاسی مخالف.
ـ تبلور این مقاومت را در اشرف میتوان دید.
اشرف سمبل مقاومت و پایداری و الهامبخش مبارزه جوانان ایران برای کسب آزادی است.
در چنین شرائطی ما رویکرد غرب را سرزنش میکنیم که علیه تغییر در ایران عمل میکند.
میدانیم که در سالهای گذشته نیز سه دولت پیدرپی در آمریکا با لیستگذاری مجاهدین و اصرار بر حفظ آن، عملاً به بقاء رژیم کمک کردهاند.
ـ در دو سال اخیر هم متأسفانه آمریکا به این سیاست مخرب ادامه داده است. چگونه؟
اولاً : دربحبوحه قیامهای سال گذشته آمریکا با مذاکره مستقیم با فرستادگان احمدی نژاد در ژنو به سود رژیم و به زیان قیامکنندگان عمل کرد.
ثانیا: برچسب تروریسم علیه مجاهدین را حفظ کرد.
و ثالثا: حفاظت اشرف را به یک دولت دستنشانده ولایت فقیه تحویل داد. آنهم با نقض تعهدات کتبی خود و با نقض قوانین بینالمللی.
خامنهای برای مهار قیامها به سرکوب اشرف نیاز داشت و در چنین شرایط حساسی حفاظت آنجا بدست عوامل عراقیاش افتاد.
راستی چه هدیهیی برای ملاها از این بهتر؟
حالا به نتیجه این سیاست توجه کنید:
ـ حمله ژوئیه ۲۰۰۹به اشرف با قتل یازده تن از ساکنان آن.
ـ حملات پیدرپی ماههای اخیر که از ماه اکتبر تا کنون ۲۲۱مجروح شامل ۹۴تن از زنان اشرف برجای گذاشته است. و همچنین یک محاصره ظالمانه.
برای توجیه همین خطای بزرگ برخی میگویند اشرف یک امر داخلی عراق است.
میگویند نباید حق حاکمیت عراق را نقض نکرد.
در حالیکه سرکوب اشرف فرمانش از بیت خامنهای آمده و مجریانش نیز اجیرشدگان او هستند.
ما میپرسیم، آیا لغو محاصره اشرف دخالت در امور عراق است؟
ـ آیا رعایت حاکمیت عراق اینست که بیماران بخاطر یک محاصره پزشکی ضدانسانی همچنان زجرکش شوند؟
همین حالا در اشرف محاصره شده بیماری شماری از ساکنان بهوخامت گراییده است. از جمله کاظم نعمتاللهی، سوده تقوایی، خلیل پورشافع، اکبر شفقت، مصطفی گنجهای و الهام فردیپور.
آیا احترام به حاکمیت عراق این است که بگذاریم اکیپهای وزارت اطلاعات رژیم با ۲۴۰بلندگو به شکنجه روانی مجاهدان اشرف ادامه دهند؟
خیر! اگر عمیق نگاه کنیم این برچیدن سرکوبگری ملاها در اشرف است که سبب احترام به حاکمیت دولت و ملت عراق میشود.
همین چند روز پیش پارلمان اروپا طی قطعنامهای اعلام کرد حق حاکمیت و قوانین داخلی نمیتوانند به عنوان سپری برای دولتها عمل کند و مانع از تحقیق در درباره پرونده حقوقبشر آنها گردد.
ما ایالات متحده را به ایفای مسئولیت خود در از سرگیری حفاظت اشرف و ملل متحد را به استقرار دائمی هیأتی برای نظارت بر اشرف فرا میخوانیم.
این عینیترین شاخص رابطه آمریکا با مردم ایران و مقاومت سازمان یافته آن است.
این موضوع درباره برچسب بیاعتبار وزارت خارجه علیه مجاهدین نیز صدق میکند.
رأی دادگاه استیناف واشنگتن در ژوییه ۲۰۱۰مهمترین فرصت را برای لغو این نامگذاری فراهم کرد.
مگر امروز دولتمردان دو دهه گذشته اذعان نمیکنند که این برچسب میراث شوم سیاست اشتباه گذشته است؟
پس چرا همچنان ادامه دارد؟
چرا تعامل با خامنهای و احمدی نژاد باید به بهای بستن راه تغییر در ایران انجام شود؟
حالا این تحولات منطقه است که میگوید شما دارید زمان را بهسرعت از دست میدهید.
ما به همه دولتهای غرب میگوییم به این سیاست عقبمانده خاتمه دهید.
کما اینکه دیگر نباید شریان حیاتی رژیم یعنی درآمد ناشی از معاملات نفت و گاز را تأمین کنید.
و دیگر نباید به مراودات مخرب سرویسهای اطلاعاتی خود با وزارت اطلاعات رژیم ادامه دهید.
خوب است به آلمان اشاره کنم. متأسفانه در این یک سال آلمان حتی از همراهی با تحریمهای بینالمللی علیه ملایان سر باز زده است.
در سال ۲۰۱۰کمپانیهای آلمانی بیش از سههزار نوع کالا به ارزش نزدیک به ۴میلیارد دلار به شرکتهایی فروختهاند که عمدتاً تحت سلطه سپاهپاسداران است.
تأسفانگیز است که آلمان حتی از دادن رأی مثبت به قطعنامه پرواز ممنوع برای حفاظت از شهروندان بیدفاع لیبی سرباز زد.
ما البته آلمان را به یک آلمانی والاقدر به نام کائوک میشناسیم که در قرن گذشته بهیاری رهبر جنبش آزادیخواهی مردم ایران میرزاکوچکخان شتافت و جان خود را فدا کرد.
ما آلمان را به نمایندگان پارلمانش و به مدافعان حقوقبشر در این کشور میشناسیم که بارها از مقاومت ایران حمایت کردهاند.
دوران جدیدی با انقلابهای شمال آفریقا و خاورمیانه آغاز شده است.
این فرصتی است تا دولتهای غرب در سمت صحیح تاریخ قرار بگیرند.
اقدام شورای امنیت ملل متحد در تصویب قطعنامه پرواز ممنوع در لیبی و مجاز شناختن تدابیر ضروری برای حفاظت از شهروندان در این کشور گام شایستهیی است.دیدیم که پیشاپیش خامنهای در مخالفت با آن چه داد و فریادهایی به راه انداخت.
ابتکار جامعه جهانی برای حفاظت از شهروندان لیبی اخطاری به رژیم ولایت فقیه نیز محسوب میشود که هر روز در خیابانها و زندانها اعتراضهای مردم بیدفاع را به خون میکشد. از این رو مردم و مقاومت ایران از این تصمیم استقبال میکنند. تجربه قذافی نشان داد که دیکتاتورها فقط زبان زور و قاطعیت را میفهمند و بر این اساس از همه دولتها و مجامع بینالمللی میخواهم که:
1 ـ با توقف خرید نفت از آخوندها مشارکت در تأمین هزینه سرکوب مردم ایران را متوقف کنند.
2 ـ ترتیبات ضروری برای صدور حکم جلب بینالمللی خامنهای به جرم جنایت علیه بشریت را فراهمسازند.
3 ـ. برچسب تروریسم از نام مجاهدین را حذف کرده و مقاومت مردم ایران را بهرسمیت بشناسند.
4- برای برچیدن بلندگوها از اطراف اشرف پایان دادن به شکنجه روانی ساکنان اشرف خاتمه محاصره ظالمانه آنها بهخصوص محدودیتهای جنایتکارانه پزشکی و بر عهدهگرفتن حفاظت آن از سوی آمریکا و سازمان ملل ما خواهان اقدامات ضروری از جامعه بینالمللی هستیم.
ـ
دوستان عزیز!
حضار گرامی!
در آخرین ساعت فردا نوروز خجسته حلول میکند و بهار طبیعت آغاز میشود.
پیشاپیش سال نو را به مردم ایران به اشرفیها و به همه زندانیان در ایران تبریک میگویم.
با همین قطعیت که بهار میرسد بهار حقیقی ایران هم فرا خواهد رسید.
بهار حقوق بشر
بهار انتخاب آزادانه تمام مردم
بهار عدالت و فرصتهای برابر
بهار بردباری و همبستگی
و بهار دمکراسی
سلام بر بهاران آزادی ایران
سلام بر مردم ایران – از همه شما متشکرم
- برچسبها:اروپا, اشرف, ایران, رژیم ایران