کنفرانس راه حل بحران ایران و نقش آلترناتیو دموکراتیک
مریم رجوی: برای این رژیم تبهکار و جنگافروز یک راه حل ایرانی وجود دارد
شخصیتهای محترم!
حضار گرامی!
به شما در خانه مقاومت ایران خوشآمد میگویم. و از جانب هموطنانم به شما درود میفرستم.
و سلام میکنم به مجاهدان آزادی در اشرف۳، و بسیار خوشحالیم که در این گردهمایی با ما همراه هستید.
دوستان گرامی!
منطقه خاورمیانه در وضعیت بحرانی است و کشور ما امروز در شرائط ویژهیی بسر میبرد.
در ماههای اخیر تغییرات پیدرپی و بزرگی در داخل و خارج ایران رخ داده که رژیم را در موقعیت بیثبات و بیآیندهیی قرار داده است.
دو سال پیش در قیامهای دامنهداری که در بیش از ۲۸۰شهر ایران برپا شد، مردم ایران خواست خود را برای به زیر کشیدن رژیم نشان دادند. و این واقعیت اثبات شد که استبداد دینی به فاز پایانی خود رسیده است.
رژیم آخوندی برای جلوگیری از قیامهای بعدی به جنگ در خاورمیانه رو آورد.
اما بعد از گذشت ۱۴ماه همچنان که مسعود رجوی گفته بود، رژیم به بازنده استراتژیک این جنگ تبدیل شد.
بهخصوص که امروز جبهه رژیم ولایت فقیه در سوریه هم فرو ریخته است. وقایع روزهای اخیر سوریه آتشفشان خشم مردم مظلومی است که همین رژیم با حمایت از دیکتاتور سوریه مستقیماً در کشتار دست کم نیم میلیون نفر از آنها و آوارهکردن میلیونها نفر دیگر نقش داشته است. آنهم با حمایت مالی هنگفتی که مبلغ آن فقط در سالهای دهه ۹۰ به حداقل۵۰میلیارد دلار رسید.
به صحنه امروز سوریه نگاه کنند که چگونه نظامیان تا دندان مسلح اسد که از بیشترین حمایت رژیم ایران برخوردارند، مثل برف در آفتاب تابستان ذوب میشوند. پاسداران و قوای اطلاعاتی و امنیتی خامنهای هم سرنوشت بهتری از آنها در برابر قیام و مقاومت سازمانیافته مردم ایران نخواهند داشت.
سالهاست که جنبش اعتراضی در ایران برای پایان دادن به موجودیت رژیم سمت گرفته است.
زیرا دریایی از خون با اعدام بیش از ۱۰۰هزار زندانی سیاسی میان مردم و این رژیم جاریست.
همچنین سانسور و اختناق، تبعیض و سرکوب زنان، تبعیض دینی، ظلم به ملیتهای محروم، تورم، بیکاری و رکود اقتصادی از جمله عواملی است که این نارضایتیها را تشدید کرده است.
رژیم بازنده استراتژیک جنگ
از سوی دیگر، رژیم آخوندی روزانه مخارج و جنگافزار و تدارکات جنگی برای گروههای نیابتی خود در منطقه را تامین میکند.
رژیم به یک بودجهبندی میلیتاریستی رو آورده است. بهعنوان مثال در لایحه بودجه سال آینده ۱۴۰۴، سهمیه نیروهای مسلح از فروش نفت بیشتر از سهمیه تمام وزارتخانههای دولتی است.
و بودجه مورد نیاز زیرساختهای آموزش، بهداشت، صنعت، ارتباطات، انرژی و حمل و نقل به حداقل رسیده است.
اخیراً سراسر کشور با کمبود شدید برق مواجه شده. زیرا میزان سرمایهگذاری در صنعت برق در سال ۱۳۸۷ حدود ۶.۵ میلیارد دلار بود. و حالا به حدود ۵۰۰ میلیون دلار، تنزل کرده.[1] است یعنی یک سیزدهم بودجه قبلی.
رژیم همچنین به چند برابر کردن قیمت کالاها رو آورده است.
از ابتدای دهه ۱۳۹۰ قیمت مواد خوراکی ۴۰ برابر شده است.[2]
دو هفته پیش رئیس جمهور رژیم اعتراف کرد که بحرانهای حکومت به لبه پرتگاه رسیده است.
در ماههای اخیر، پرستاران، معلمان، بازنشستگان و کارگران از جمله کارگران نفت و گاز و پتروشیمی بارها به اعتراض و اعتصاب دست زدهاند.
اما مهمترین عامل تهدید موجودیت رژیم، مقاومت سازمان یافته مردم ایران و گسترش کانونهای شورشی است که در عملیات روزانه آنها در سراسر کشور دیده میشود.
وضعیت بحرانی رژیم در ۴مولفه
در شرایط فعلی وضعیت رژیم را میتوان در چند محور جمعبندی کرد از جمله:
اول- رژیم حاکم با نارضایتی انفجاری جامعه مواجه است و قادر به جلوگیری از قیامهای در تقدیر نیست.
دوم ـ رژیم نتوانسته مقاومت سازمانیافته را خاموش کند و کانون های شورشی امروز بهعنوان یک پدیده موثر در جامعه تثبیت شدهاند..
سوم ـ در موازنه قوا در سطح منطقه بهطور کیفی تنزل کرده و نیروهای نیابتیاش کمرشکن شدهاند.
چهارم ـ از استراتژی جنگ و سرکوب نمیتواند عقبنشینی کند، توان کمترین رفرمی ندارد و قادر به خروج از ورشکستگی اقتصادی نیست.
اگرچه رژیم آخوندی برای حفظ قدرت پوسیده خود به جنگ در خاورمیانه رو آورده است، اما از قیام و سرنگونی گریزی ندارد. و مبارزه ملت ایران برای آزادی قطعا به پیروزی خواهد رسید.
سرکوب و جنگ و بمب اتمی سه عنصر استراتژیک برای رژیم
دوستان عزیز!
بگذارید به وجهی دیگر اشاره کنم و آن چشم دوختن آخوندهای به بنبست رسیده به مماشات دولتهای غرب است.
آنها تلاش میکنند با فریفتن غرب و کمک گرفتن از آن خود را سرپا نگهدارند. در سه دهه گذشته هرگاه رژیم و دولتهای غرب قصد مذاکره با همدیگر را داشتهاند، ما گفتهایم بفرمایید مذاکره کنید، اما فریب آخوندها را نخورید.
خامنهای و رژیمش مذاکره میکنند تا مجوزی برای اعدامهای بیشتر داشته باشند، آنها مذاکره میکنند تا جنگ و آشوب در منطقه را دامن بزنند.
اما از سه عنصر اساسی استراتژی خود دست نمیکشند: از سرکوب، جنگ و تولید بمب اتمی.
برخیها در غرب به معاملات تجاری با رژیم دلبستگی دارند. اما منافع این تجارت با ضربات همین رژیم به صلح و امنیت جهان قابل مقایسه نیست.
برخیها فکر میکنند که سرنگونی این رژیم باعث بیثباتی میشود. وقایع ۱۴ ماه گذشته باز هم نشان داد که عامل اصلی بیثباتی و ویرانگری در منطقه، همین رژیم است.
برخیها تحت تأثیر تبلیغات رژیم و لابیهای آن این دروغ بزرگ را ترویج میکنند که آلترناتیو این رژیم هرج و مرج و تروریسم است.
در صورتیکه برای این رژیم تبهکار و جنگافروز، یک راه حل ایرانی وجود دارد.
این راهحل، سرنگونی رژیم بهدست مردم ایران و مقاومت سازمان یافته آنهاست.
مهمترین عناصر برای رسیدن به این هدف عبارتند از:
مردمِ بهشدت ناراضی و خشمگین با کانونهای شورشی یعنی اجزای ارتش آزادی، که با تدارک قیام سازمانیافته، نیروی اصلی تغییر در ایراناند و آنرا محقق میکنند.
جایگزین دموکراتیک شورای ملی مقاومت، که با شناختهشدگی و اعتبار بینالمللی و برخورداری از برنامهیی مشخص، این مبارزه را پیش میبرد.
و سازمان مجاهدین خلق ایران با هزاران کادر آزموده و اشرف۳ یکی از مراکز این سازمان، که الهامبخش مبارزه زنان و جوانان ایران برای آزادیست.
این مقاومت از استقلال مالی برخوردار است. و با اتکا به پشتوانه خود در داخل ایران نخستین افشاگر برنامه اتمی رژیم و سیاست مداخله جویانه آن در منطقه بوده است.
براساس برنامه شورای ملی مقاومت، بعد از سرنگونی رژیم، یک دولت موقت به مدت حداکثر ۶ماه تشکیل میشود که وظیفه اصلی آن برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان است.
بعد از آن، حاکمیت به نمایندگان مردم در این مجلس منتقل میشود تا دولت جدید را به مدت ۲سال برای تدوین و تصویب و رفراندوم قانون اساسی جمهوری جدید برگزینند.
با وجود یک آلترناتیو شایسته، جایی برای هرج و مرج نیست.
میلیونها ایرانی دور از وطن، با تخصصها و سرمایههایشان به ایران باز خواهند گشت.
طیف وسیعی از متخصصان ایرانی بخش مهمی از کادرهای مورد نیاز برای ساختن ایران فردا هستند. مقاومت ایران بر آزادیها و حقوق زنان، خودمختاری ملیتها، تساوی شیعه و سنی و سایر ادیان و جدایی دین از دولت تأکید دارد و خواهان لغو حکم اعدام و یک ایران غیراتمی است که پیوسته مدافع صلح در خاورمیانه است.
همچنانکه بارها گفتهام: ما از هیچ دولت و قدرتی نخواستهایم که برای تغییر در ایران اقدام کنند.
اما از همه جهان میخواهیم:
اولاً، مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم را بهرسمیت بشناسند.
ثانیاً، همان گونه که در بیانیه ۵۱۰ قانونگذار آلمان در تیرماه گذشته تأکید شده «رژیم ایران همه راههای فعالیت سیاسی برای تغییر را بسته است، لذا جهان آزاد باید حق مردم ایران برای قیام و حق کانونهای شورشی را برای مقابله با سپاه پاسداران بهرسمیت بشناسد».
آرمان حقوقبشر
حضار محترم
بهمناسبت ۱۰دسامبر روز جهانی حقوق بشر به زنان و مردانی ادای احترام میکنیم که آرمان حقوقبشر را با شعله فروزان جانها و خونهایشان زنده نگه داشتهاند.
آزادی، حقوقبشر، حق برابری زنان و نفی اجبار دینی موضوع کشاکش مردم ایران با رژیم حاکم در ۴۶ سال گذشته بوده است که با شجاعت و استواری برای آن جنگیدهاند.
بیش از ۱۰۰هزار نفر از بهترین فرزندان مردم ایران در مبارزه با این رژیم جان باختهاند. از جمله ۳۰ هزار زندانی سیاسی که با یک حکم چند سطری خمینی بنیانگذار این رژیم در سال ۶۷ قتلعام شدند.
پرونده جنایتهای بیشمار آخوندهای حاکم با وقایع هولناکی شناخته میشود. مانند اعدام دختران ۱۳ ـ ۱۴ ساله، مادران سالخورده، زنان باردار، قتل و ترور کشیشان مسیحی و ابداع دهها نوع شکنجه. دهها هزار زن به پاخاسته بهخاطر مقاومت در برابر این دیکتاتوری زنستیز شکنجه یا اعدام شدهاند.
این سابقه دو واقعیت را برجسته میکند: از یک طرف ماهیت ضدبشری رژیم حاکم و از طرف دیگر ابعاد مقاومت مردم ایران و بهخصوص زنان را نشان میدهد.
تاریخ حقوقبشر ایران امسال هم خونبار بود. با حلقآویز ۹ زندانی سیاسی از جمله قهرمانان قیام ۱۴۰۱، صدور پی در پی احکام اعدام برای ده تن از اعضا و هواداران مجاهدین و صدور احکام اعدام برای فرزندان به پاخاسته بلوچ و کرد و عرب.
هفته پیش شش زندانی سیاسی به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران به اعدام محکوم شدند.
استبداد دینی برای بستن هر روزنهیی در برابر فوران قیام روزانه در حال اختناقآفرینی است. با دستگیریهای انبوه و گسترده و اعدامهایی که در ۱۱ ماه گذشته از ۸۷۰ نفر بیشتر شده است.
در همین روزها آخوندها یک قانون زن ستیزانه تصویب کردهاند که در آن دهها وزارتخانه و نهاد حکومتی دیگر برای تحمیل حجاب اجباری به زنان بسیج میشوند. این قانون مجرمانه، ضدانسانی و ضداسلامی اعلام جنگ با جامعه و تلاشی برای کنترل و اختناق هر چه بیشتر است. اما با مقاومت مردم ایران بر سرشان خراب خواهد شد.
به تاریخ سده گذشته نگاه کنیم، به تاریخ معاصر بنگریم.
راستی کدام دیکتاتوری در برابر مردمان تشنه آزادی دوام آورده است؟
خامنهای هم با سپاه پاسداران جرار و قضاییه جلادانش در برابر قیام و ارتش بزرگ آزادی مردم ایران دوام نخواهد آورد.
و جهان به زودی شاهد سقوط دیکتاتوری مذهبی در ایران خواهد بود.
از همه شما متشکرم.
[1] ـ حسین صمصامی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، خبرگزاری ایسنا، ۶ آذر ۱۴۰۳
[2] ـ سایت اکو ایران، ۲۲/۵/۱۴۰۳
- برچسبها:بنیادگرایی, حقوق بشر, مردم ایران, مقاومت ایران