سخنرانی مریم رجوی در جلسه گروه پارلمانی حزب مردم
اولاً در كشتار اول سپتامبر در اشرف، ۵۲ نفر كشته شدند و ۷ گروگان از جمله شش زن، مدت یك ماه است كه توسط دولت عراق اسیر شدهاند. باید برای آزادی آنها اقدام سریع به عمل بیاید.
ثانیاً نسبت به خطر یك فاز جدید سیاست ضدانسانی توسط فاشیسم مذهبی حاكم بر ایران، هشدار بدهم.
امروز اوضاع در كشور من ایران و همچنین منطقه خاورمیانه، بسیار ملتهب است كه تاثیر مستقیم در صلح و امنیت جهانی دارد. كشتار در سوریه، بعد از دو سال همچنان ادامه دارد. خشونت در عراق، در حال افزایش است. بنیادگرایی در منطقه، گسترش پیدا كرده است. پرونده هستهیی رژیم ایران، همچنان حل ناشده باقیمانده؛ در حالیكه ملایان با شتاب هر چه تمامتر، بهسوی دستیبابی به سلاح هستهیی حركت میكنند، مردم منطقه خواهان دمكراسی، آزادی رفاه و عدالت اجتماعی هستند.
چه باید كرد؟ مشكلات زیادی در منطقه وجود دارد ولی بهدلایلی كه متعاقباً توضیح خواهم داد، قلب مشكل در رژیم حاكم بر ایران است.
رژیم ایران، اصلیترین حامی دیكتاتوری سوریه است. فرماندهی نیروهای اسد بهعهده سپاه پاسداران است. حزب الله عملا بخش لبنانی سپاه پاسداران است كه سیاستهای رژیم را پیش میبرد. در عراق از یك سو، بهاختلافات فرقهیی و تروریسم دامن میزند و از طرف دیگر، از طریق دولت دست نشاندهاش به بشار اسد كمك میرساند. رژیم ایران رسماً ازاتحادش با نوری مالكی، بشار اسد و حزب الله بهعنوان جبهه نام میبرد. اما این جبههیی است در برابر تغییر، دموكراسی، حقوق بشر و صلح. فروریختن این جبهه، یك گام بزرگ بهسمت سرنگونی آخوندها خواهد بود.
طی دو ماه گذشته، آخوندها و لابیهای آنها در خارج از ایران، كارزاری به راه انداختند كه گویا آخوند روحانی تغییرات بنیادینی ایجاد خواهد كرد. آنها میخواهند با دجالگری و فریب و با بهره برداری از رویكردهای ضعیف آمریكا و اروپا، امتیازهای جدیدی از غرب گرفته و تحریمها را بشكنند.
سفر روحانی به نیویورك، نشان داد كه این یك توهم بیش نبود. به گفته ناظران، از لفاظیها كه بگذریم، روحانی حامل هیچ تغییری نبود. سخنرانی او در نیویورك، تكرار مواضع خامنهای بود. او طی ۳۴ سال گذشته بخشی از چرخه قدرت بوده و در همه جنایات رژیم سهیم است. در زمینه هستهیی، بهطور علنی اعلام كرده كه در مذاكرات دور قبل، تروئیكای اروپا را گول زده است. ابراز تمایل مكرر، اما بی محتوای وی برای حل مساله اتمی، بیانگر ضعف رژیم است كه میخواهد زمان بیشتری برای خودش بخرد.
از سوی دیگر، تحریمها فشار را بر رژیم افزایش داده است. بههمین دلیل، ملاها در پی آن هستند كه با مانورهای مختلف، و حتی در صورت لزوم برخی عقب نشینیهای صوری و تاكتیكی، مانع از انفجار جامعه در شكل قیامهای عمومی گردند.
برخی استدلال میكنند كه باید به روحانی فرصت داد. این دقیقاً چیزی است كه خامنهای میخواهد. تحت عنوان فرصت به روحانی، هدف، كاهش تحریمها به امید عبور از بحران است. این یك اشتباه بزرگ است. تعدیل تحریمها و هراقدامی تحت هر عنوانی كه به ملاها مشروعیت بدهد، خدمت رسانی به بقای فاشیسم دینی حاكم بر ایران و برخلاف منافع مردم ایران است. اما الان زمان تشدید تحریمها و سیاستهای قاطع است تا آخوندها را مجبور به عقب نشینی كند.
اما مسأله مردم ایران، در موضوع اتمی خلاصه نمیشود. همانطور كه در فردای انتصاب روحانی گفتم، پنج شاخص برای قضاوت وجود دارد:
-احترام به حقوق بشر و آزادی بیان،
– آزادی كلیه زندانیان سیاسی و نه تعدادی محدود،
-آزادی كلیه احزاب،
– قطع دخالت در سوریه و عراق،
-و متوقف كردن برنامه سلاح هستهیی.
در زمینه هستهیی، شاخص، اجرای كامل قطعنامههای شورای امنیت، یعنی توقف كامل غنی سازی و پذیرش پروتكل الحاقی است. برای این كار، نیاز به مذاكرات بسیار نیست. این یك فریب بزرگ است كه گویا برای مردم ایران برنامه هستهیی، معادل هویت ملی آنهاست. مردم ایران آزادی و دموكراسی میخواهند نه سلاح هستهیی.
در زمینه حقوق بشر، پس از نمایش انتخابات، بیش از ۲۰۰ تن در ایران اعدام شدهاند. تنها در سه روزی كه روحانی در نیویورك از عدم خشونت و دموكراسی صحبت میكرد، بر اساس گزارشهای رسانههای رژیم، ۲۲ نفر در شهرهای مختلف، اعدام شدند؛ فقط در عرض سه روز!
ما هشدار میدهیم كه هیچ طرفی نباید با نادیده گرفتن نقض حقوق بشر و كشتار مخالفان ایرانی در عراق و جنایات این رژیم در سوریه، به معامله و زد و بند با آن بپردازد. اشتباه بزرگ، ندیدن ضعف و ناتوانی رژیم است كه در مقابل نارضایتی گسترده مردمی و خطر خیزشهای بزرگ و بحرانهای عمیق اقتصادی، به شدت آسیبپذیر است. تحریمهای بین المللی، این آسیب پذیری را مضاعف كرده است. این رژیم، هم اكنون در سراشیب سرنگونی قرار دارد. اوجگیری دعواهای درونی رژیم نیز بازتاب همین وضعیت است.
عقب نشینی با نقض حقوق بشر، پروژه تسلیحات اتمی و صدور تروریسم و بنیادگرایی، منجر به سرنگونی رژیم میشود. تجربه ۳۴ سال نشان داده كه چنین چیزی رخ نخواهد داد. اما اگر هم بدهد، این بهترین خبر برای ما و مردم ایران است.
اما واقعیت این است كه تنها پاسخ برای ایران، تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت سازمانیافته آنهاست.
وجه دیگری از این ترس رژیم از سرنگونی را میتوان در رویكرد آن با نیروی اصلی اپوزیسیون مشاهده كرد. در روز ۱۵ ژوئن، چند ساعت قبل از اعلام روحانی بهعنوان برنده انتخابات نمایشی، عوامل رژیم درعراق با موشك كمپ لیبرتی، كه محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین است، را مورد حمله قرار دادند. متعاقباً در اول سپتامبر، نیروهای مالكی بهدرخواست رژیم، دست به قتل عام ساكنان اشرف زدند. ۵۲ تن را، درحالیكه بسیاری از آنها دستهایشان از پشت بسته بود، اعدام كردند. افراد مجروح را بر تخت بیمارستان به گلوله بستند و هفت نفر را به گروگان گرفتند.
در هراس از سرنگونی، آخوندها میخواهند نیروی منسجم اپوزیسیون و آلترناتیو خود را نابود كنند تا مانع از تحقق تغییر شوند. رویكرد در قبال این جنایت علیه بشریت، یك آزمایش برای همه دولتهای اروپایی و آمریكاست. آنچه تا كنون صورت گرفته، متاسفانه، از محكوم كردن واقعه فراتر نرفته است. عدم برخورد قاطع خواه ناخواه، بهمثابه یك چراغ سبز برای قتل عامهای بیشتر خواهد بود.
هفت تن از مجاهدان، از جمله شش زن، یك ماه است كه به گروگان گرفته شدهاند. بارونس اشتون در ۱۹ سپتامبر تأیید نمود كه گروگانها در زندانی در عراق و در معرض تهدید استرداد به ایران هستند. چرا شورای وزیران در مقابل این جنایت دولتی سكوت كرده است؟ چرا دولتهای عضو در مقابل این گروگانگیری آشكار توسط یك دولت سكوت كردهاند؟ كمیساریای عالی پناهندگان میگوید بنابر گزارشهایی كه بهدست آنها رسیده، افراد ناپدید شده، درجایی در عراق هستند. رئیس كمیسیون خارجی سنای آمریكا بهطور رسمی از دولت مالكی خواستار آزادی گروگانها شده است. تلاش برای آزادی گروگانها در اسرع وقت، یك مقوله عمیقا انساندوستانه و درعین حال یك ضرورت سیاسی برای صلح و امنیت منطقه است. سكوت و بیعملی، بهمثابه تایید این جنایت و تشویق ملاها و دولت دست نشانده آنها در عراق، به ادامه این جنایات است.
كشورهای اروپایی، بهرغم تلاشهای گسترده و هزینههای بسیار زیاد ما، حتی بیماران و مجروحان لیبرتی را هم نپذیرفتهاند.
اجازه بدهید من حداقلهایی را كه از شورای اروپا و اعضای آن انتظار میرود، در اینجا تكراركنم و از شما بهعنوان نمایندگان مردم اروپا، كه همواره در كنار ما بودهاید، بخواهم برای تحقق آنها تلاش كنید:
۱- دولت عراق را برای آزادی گروگانها تحت فشار قرار دهند و هشدار بدهند كه در صورت عدم آزادی گروگانها، كمكهای اتحادیه اروپا به عراق را تعلیق خواهند كرد.
۲- از سازمان ملل و دبیركل و معاون سیاسی او بخواهند كه یك تیم مانیتورینگ سازمان ملل را همراه با یك واحد از نیروهای كلاه آبی برای تضمین حفاظت ساكنان لیبرتی مستقر سازد.
۳-مجاهدان لیبرتی، همه پناهجو محسوب میشوند؛ لذا قدم اول برای كشورهای اروپایی، پذیرش بیماران و مجروحان است.
۴- از دبیركل ملل متحد و كمیسر عالی حقوق بشر بخواهند كه یك تحقیقات مستقل در مورد جنایت اول سپتامبر انجام دهند و عاملان آن را در مقابل عدالت قرار دهند.
خانمها، آقایان!
امنیت، صلح و ثبات منطقه، در گرو یك سیاست قاطع در قبال رژیم ایران است.
در ایران، برخلاف بسیاری از كشورهای منطقه، یك آلترناتیو وجود دارد كه ائتلافی است از نیروهای دموكراتیك. ما خواهان یك جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، پلورالیسم، برابری زن و مرد، همراه با لغو حكم اعدام هستیم. ما خواهان یك ایران غیراتمی هستیم كه با جامعه بین الملل و همه همسایگانش در صلح و دوستی باشد. این سیمای ایران فرداست و شما را به حمایت از آن فرا میخوانم.
متشكرم.