اجلاس نمایندگان زن در مجلس فدرال آلمان در حمایت از زنان قیام و اشرف
نمایندگان زن در مجلس فدرال آلمان و مجلس برلین و فعالان جنبش برابری در این کشور در جلسهیی با حضور مریم رجوی طی بیانیهیی همبستگی خود با زنان مقاوم ایران و مجاهدان اشرف اعلام کردند و از دولت آلمان خواستند آمریکا و ملل متحد را به حفاظت ساکنان اشرف و عدم تکرار حمله و خشونت و جابجایی اجباری آنان بهویژه درمورد هزار زن مقاوم فرابخواند.
مریم رجوی در اجتماع زنان مدافع برابری در آلمان شرکت کرد و آنان را به همبستگی با مقاومت مردم ایران برای آزادی و حمایت از مجاهدان اشرف و تلاش برای تغییر سیاست دولتهای اتحادیه اروپا در جهت قطع هرگونه مماشات با دیکتاتوری آخوندی و قرارگرفتن در کنار مردم ایران و مقاومت عادلانه آنان برای آزادی، فراخواند.
این گردهمایی، به دعوت جمعی از نمایندگان مجلس فدرال آلمان و معاون مجلس برلین، برگزارشد.
خانم هیله کوزه یاکوب رولف، دبیر کمیته آلمانی همبستگی برای یک ایران آزاد در این جلسه گفت: از میهمان افتخاری برنامهمان، میهمان و سخنران اصلی این جلسه، امروز در میان ماست و در این مورد میخواهیم شرایط کنونی را برایمان توضیح دهند. خواهد داد که چطور بهطور واقعی زنان در ایران نیروی تغییر هستند، از خانم رجوی میخواهیم که ما را با شورای ملی مقاومت و بهخصوص نقش زنان در این مقاومت بیشتر آشنا کند، بفرمایید.
نمایندگان، شهرداران و شخصیتهای محترم؛
خواهران عزیزم؛
خوشحالم که در اولین روزهای سال نو ایرانی در چنین جمعی از منتخبان مردم آلمان و روشنفکران و فعالان جنبش برابری شرکت میکنم.
نوروز یعنی اولین روز بهار، بزرگترین عید ایرانیان است و نماد مقاومت در برابر ستم و همچنین همبستگی در میان انسانها. این موضوع مبارزه زنان و مبارزه تمام مردم ایران است.
من از سوی شورای ملی مقاومت با شما سخن میگویم. شورا ائتلافی از احزاب و شخصیتها، با عقاید و گرایشهای مختلف از قومیتهای سراسر ایران است.
این شورا آلترناتیو رژیم ملایان است و خواهان پایان دیکتاتوری. همچنین خواستار یک جمهوری بر اساس سکولاریسم، کثرتگرایی، برابري زن و مرد و پایبند به لغو حکم اعدام و غیر اتمی شدن کشور. مشروح نقطه نظرها و برنامه ما برای زنان، در اختیار شماست.
به اقتضای موضوع بحث، که زنان نیروی تغییر است، باید توضیح بدهم که زنان چه موقعیتی در مقاومت ما دارند.
در شورای ملی مقاومت، زنان ۵۲درصد کرسیها را دارند.
در ارگانهای مختلف جنبش مقاومت، سمتهای کلیدی بهعهده زنان است.
مشخصاً باید به اشرف اشاره کنم. محل استقرار ۳۴۰۰عضو اپوزیسیون که در داخل عراق در هفتاد کیلومتري مرز ایران است.
اشرف بهوسیله زنان رهبری میشود.
ایفای این مسئولیت یک آزمایش بزرگ برای زنان مقاومت بوده است. زیرا در شرایطی صورت گرفته که اشرف، هدف حملات خونین و توطئههای بسیار از جانب رژیم و مزدوران و عواملش در عراق است.
در اشرف هزار زن پیشتاز بسر میبرند. اکثر آنها دانشجویان یا فارغالتحصیلان دانشگاههای اروپا، آمریکا، کانادا و ایرانند. ۲۰۰نفر آنها از زندانیان سیاسی در رژیم کنونیاند که بهطور متوسط پنج سال در زندانهای رژیم تحت فشار و شکنجه بودهاند.
فعالیت آنها در سه دهه گذشته، الهامبخش مبارزه زنان و جوانان ایران در کسب آزادی و برابری بوده است.
باید یادآوری کنم که در سی سال گذشته، زنان در صف مقدم مبارزه با استبداد مذهبی بودهاند.
در این مبارزه شمار عظیمی از زنان عضو مقاومت اعدام شده یا زندانی و تحت شکنجه قرار گرفتهاند.
من در اینجا نامهای ۲۷۰۰زن عضو مقاومت را که توسط ملایان اعدام شدهاند، به همراه دارم.
برای هر کس که کمی درباره دیکتاتوری حاکم بر ایران شنیده باشد، موقعیت زنان ایران شاید پدیده عجیبی باشد.
زیرا در ایران یک حکومت قرون وسطایی حاکم است که ویژگیاش زنستیزی است.
رژیمی که بیرحمانهترین شکنجهها را اعمال میکند.
همچنین ضدانسانیترین مجازاتها همچون سنگسار و چشم از حدقه درآوردن.
و این سرکوبها، بیش از همه علیه زنان به کار میرود.
در واقع، سه عامل اساسی، موقعیت پیشتازِزن ایرانی را ایجاد کرده است.
نخست اینکه زنان ایرانی ۱۵۰سال سابقه مبارزه علیه دیکتاتوری و تلاش برای کسب برابری دارند.
این سابقه، زنان ایران را از نظر فرهنگی و فکری در موقعیت پیشرویی قرار داده است.
عامل دوم، زنستیزي رژیم ا ست.
ملایان زنان را از حقوق و آزادیهایشان محروم کردهاند و آنها را در موقعیت انسانهای درجه دوم تقلیل دادهاند. این سرکوب فاجعهبار، انرژی مبارزاتی عظیمی در زنان ذخیره کرده است.
عامل سوم؛ وجود یک مقاومت سازمان یافته با ریشههای قوی در جامعه ایران است.
پایبندی این جنبش به برابری زن و مرد و ابتکار تاریخی آن در پذیرش رهبری زنان، یک جهش در پیشبرد امر برابری در جامعه ایران ایجاد کرد.
بهخصوص که در محور این جنبش، سازمان مجاهدین خلق ایران قرار دارد که به یک اسلام بردبار، معتقد است و اعتقاد آن به برابری، تأثیر عمیقی بر زنان و مردان مسلمان نه فقط در ایران بلکه در کشورهای منطقه گذاشته است.
این عوامل خود را در قیامهای جاری در ایران بهخوبی نشان داده است.
زنان ایران در مقیاس چشمگیری در تظاهرات ضددولتی شرکت کردند. آنها در شبکههای گسترده برای راهاندازی قیامها نقش فعال دارند.
آنها در برخی صحنهها، گروههای تظاهرکننده را هدایت میکنند. شجاعانه در برابر حمله پاسداران میایستند، سایر هموطنان را به شرکت در تظاهرات ترغیب میکنند، به مجروحان و آسیبدیدگان رسیدگی میکنند و در زندانها در برابر شکنجهها، مقاومت میکنند.
حضور آنها گویای ماهیت پیشروی قیام است.
کمااینکه سمتگیری و خواست قیام که کنار زدن ملایان است، به میزان زیادی تحت تأثیر حضور زنان است.
در یک بررسی واقعبینانه، میبینیم که زنان در قیامهای ۹ماهه گذشته نقش هژمونیک داشتهاند.
این بازهم اثبات میکند که زنان، پاسخ بنیادگراییاند و شکست بنیادگرایی به دست زنان امکانپذیر است.
دوستان عزیز؛
من به اختصار توضیح دادم که چگونه زنان، نیروی تغییر در ایراناند. در همین رابطه میخواهم به یک نکته مهم اشاره کنم.
تا پیش از قیامها، دولتهای غرب ادعا میکردند که رژیم از پشتوانه مردمی و ثبات برخوردار است.
بر اساس این ادعا، راه حل آنها مماشات با ملایان به قصد معتدلکردن آنها بود.
هرچند که ملایان همه امتیازها را گرفتند و افراطیگری خود را در برنامه تولید سلاح اتمی، صدور تروریسم و سرکوب داخلی تشدید کردند.
اما این قیامها نشان داد که این محاسبه تا چه اندازه اشتباه بوده است و ملایان چقدر متزلزلاند و در جامعه ایران چقدر منفور هستند.
مردم نشان دادهاند که خواستار تغییر هستند و آماده پرداخت بهای آن میباشند. به علاوه یک جنبش سازمانیافته با برنامه دمکراتیک و پشتوانه مکفی مردمی وجود دارد.
با این حال متأسفانه غرب سیاست خود نسبت به ایران را در عمل، تغییر نداده است. ما حرفهای زیادی درباره شدت عمل میشنویم اما به سیاست عملی اتحادیه اروپا و ازجمله آلمان نگاه کنید، همچنان حفظ رشتههای مماشات در اولویت است.
هم در ادامه مناسبات گسترده اقتصادی که حتی بعضاً تا فروش ابزار سرکوب و سانسور گسترش مییابد و هم در اعمال فشار به اپوزیسیون.
به خواست رژیم ایران، مقاومت را با انواع اتهامهای واهی و گزارشهای مجعول توسط این اداره و آن آژانس حکومتی بلوکه کردهاند.
گزارشهایی که منشاء اصلیاش اطلاعات آخوندی است.
تا وقتی سیاست اعمال فشار و بلوکاسیون علیه مقاومت ادامه دارد، ملاها با خیال آسوده، سیاستهای سرکوبگرانه و زن ستیزانه در داخل و تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و صدور تروریسم و بنیادگرایی را ادامه میدهند.
بههمین دلیل من از شما بعنوان منتخبان مردم آلمان و از خواهرانم در تمام آلمان میخواهم که برای تغییر این سیاستها تلاش کنید.
یاری رساندن به زنان ایران، همراهی با قیام برای آزادی، کمک مهمی به مقاومت در برابر بنیادگرایی اسلامی است. چیزی که مهمترین تهدید، علیه دستاوردهای برابری زنان در تمام جهان است.
امروز بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که با گذشت ۱۵ سال از کنفرانس پکن، یکی از مهمترین موانع پیشرفت، بنیادگرایی اسلامی است.
جنبش برابری در ایران آن روی سکه مقاومت علیه بنیادگرایی و برای دمکراسی است، چون سنگ بنای این رژیم بر زن ستیزی است بنابراین بهطور مشخص، من روی نکات زیر تاکید میکنم:
اول ـ از شما میخواهم برای تغییر سیاست نسبت به رژیم کوشش کنید. این تغییر خود را در یک تحریم همه جانبه بهویژه قراردادن سپاهپاسداران در لیست تروریستی و برچیدن شرکتهای پوششی آن از اروپا نشان میدهد.
دوم ـ از شما میخواهم برای بهرسمیت شناخته شدن شورای ملی مقاومت و خاتمه بلوکاسیون علیه مقاومت کوشش کنید…
سوم ـ در مقابل تهدیدات رژیم ایران و همدستانش در عراق برای نابودی ساکنان اشرف، به حمایت از هزار زن اشرف، برخیزید. اروپا باید به دولت عراق نسبت به هر گونه استفاده از خشونت هشدار داده و از سازمان ملل بخواهد که مسئولیت حفاظت اشرف را بهعهده بگیرد.
سخنانم را با درود به زنان شریف آلمان که صمیمانه از مقاومت ایران بهویژه زنان اشرف حمایت کردهاند، به پایان میبرم.
بهویژه باید از خانم هولتز هوتر یاد کنم که سال گذشته او را با اندوه بسیار، از دست دادیم. او به عنوان یک سمبل برجسته مدافع زنان ایران، و دوست مقاومت، برای ما فراموشیناپذیر است.
از همه شما متشکرم
- برچسبها:اروپا, حقوق زنان, حکومت ولایت فقیه, زنان, زنستیزی