گردهمايی بزرگ «همه برای آزادی» -ويلپنت، پاريس
مریم رجوی در این جلسه خطاب به شرکت کنندگان گفت:
درود بر همه شما كه از پنج قاره جهان در این جا حاضرید و سلام بر شما شخصیتها، سخنگویان و نمایندگان ۶۹كشور جهان كه برای همبستگی با مردم و مقاومت ایران به این جا آمدهاید.
سلام بر مجاهدین، از اشرف و سردار خیابانی تا صدیقه و ندا و غلامرضاخسروی، مشعلهای راهنما و قهرمانان راهگشای نبرد ۳۳ساله با ارتجاع مذهبی.
سلام بر ملتهای بهپاخاسته سوریه و عراق و كارزار آنها برای آزادی و دموكراسی و علیه تروریسم و بنیادگرایی.
هم میهنان!
ما در لحظه حساسی از تاریخ ایران و خاورمیانه هستیم؛ نقطه عطفی كه از مهمترین واقعیت دوران كنونی تأثیر پذیرفته است. این واقعیت، فاز پایانی رژیم ولایت فقیه است.
انفجار خشم مردم عراق، اشغالگری ولایت فقیه بر این كشور را به لرزه انداخته و سرمایهگذاری یازدهساله آخوندها در عراق، برباد رفته است؛ آخوندهایی كه میخواستند از سركشیدن جام زهر اتمی طفره بروند، حالا زهر شكست در عراق، تمامی رژیمشان را فراگرفته است.
از روز اول، عراق به دلیل موقعیت ژئوپلیتیك ویژهاش، مهمترین طعمه ولایت فقیه برای صدور ارتجاع و تروریسم بود. جنگ هشت ساله خمینی با شعار «فتح قدس از طریق كربلا»، اشغال عراق و عتبات مقدسه را مد نظر داشت. در آن زمان، ارتش آزادیبخش ملی، با بیش از ۱۰۰رشته نبرد، و سرانجام، آزادسازی شهر مهران و آمادگی برای حركت به سوی تهران، جام زهر آتشبس را به كام خمینی ریخت.
جنگ خانمانسوز، متوقف شد؛ اما پانزده سال بعد، پس از حمله آمریكا به عراق، ولایت فقیه به آرزوی دیرینه خود رسید. نیروی تروریستی قدس، با مزدبگیرانی كه هشت سال پیش، اسامی ۳۲ هزار نفر از آنها را منتشر كردیم، بر مقدرات مردم عراق، مسلط شدند.
راستی همین امروز، قاسمِ سلیمانی سركرده نیروی قدس و ۲۰۰ تن دیگر از سران سپاه جهل و جنایت در بغداد چه میكنند؟ از یك دهه پیش، میلیونها نفر از مردم عراق، در بیانیههای امضا شده تاكید كردند كه آنها ابتدا با ”جنگ پنهان واشغال اعلام نشده“ از طرف رژیم مواجه شدند و سپس با اشغال آشكار و حتی انفجار حرم مقدس در شهر سامرا.
در همان زمان، ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از مردم عراق، خواستار خلع ید از رژیم ایران در كشورشان شدند.
در دی ماه ۸۴احمدینژاد گفت: «خداوند ثمره اشغال دو كشور همسایه (عراق و افغانستان) را در دامن ایران قرار داد».
و در شهریور ۸۶، علی لاریجانی اعلام كرد همه كسانی كه در عراق حاكمیت دارند، «حرفشنوی از ما دارند» و «از دوستان ما هستند…».
این سند درخواست سلاح از نیروی تروریستی قدس، از سوی حزب حاكم در عراق در اردیبهشت سال ۸۳ است. است.
شخصیتهای آمریكایی، اروپایی و عربِ حاضر در این جا، در سالهای اخیر، بارها گفتهاند كه عراق در سینی طلایی به ملایان حاكم بر ایران تقدیم شده است؛ كشوری با یك حكومت دستنشانده و تحت امر ولی فقیه، با آزادیخواهان و روشنفكران ِسركوب شده، با جامعه مسیحی منفجر شده، با قلع و قمع اهل تسنن، با بمب و ترور و انفجارهای روزانه و با ۲۶ بار حمله به اشرف و لیبرتی و محاصره مرگبار، با شهیدان و مجروحان بسیار و با گروگانگیری و بازداشت دستجمعی.
ژنرال اودیرنو در مرداد ۸۶ گفت: ۷۳ درصد تلفات نیروهای آمریكایی به خاطر حملات شبهنظامیان مزدور رژیم ایران است.
آری، اشتباه تاریخی دولت آمریكا این بود كه رژیم ولایت فقیه را در عراق، بخشی از راه حل به حساب آورد و به حاكمیت مشترك با آن تن داد. متقابلاً رزمندگان آزادی ایران، كه در جنگ در عراق، طرف متخاصم نبودند، به شدیدترین صورت، بمباران شدند. و سلاحهایشان ما به ازای حفاظت خیانتشده، ابتدا گردآوری و بعداً مصادره شد.
در این سالها، و مخصوصاً از بهمن سال ۸۹، مردم عراق، صدها بار با شعار اخراج رژیم ایران، تظاهرات كردند. تحصنها و تظاهرات مسالمتآمیز، بیش از یك سال در ۶ استان عراق، ادامه یافت. مخالفت با سلطه رژیم ایران، به رویارویی اصلی در عراق تبدیل شد.
قیام در موصل و سایر شهرها در عراق، قبل از همه بیتالعنكبوت خامنهای را غافلگیر كرد و سپاه پاسداران را لرزاند. رژیم، بیهوده سعی كرد با برچسب تروریسم و خلاصهكردن خیزشهای میلیونی در نیروهای افراطی، با قیام مردم عراق مقابله كند. در حالیكه رهبران عشایر و مردم عراق، در هفتههای اخیر بارها هرگونه افراطیگری و تروریسم و حمله و تعرض به غیرنظامیان را قویاً محكوم كردهاند.
آنها تأكید كردهاند كه خودشان با تروریسم و القاعده در عراق، در جنگ بودهاند و باز هم برای آن آمادهاند. و به این بهانه نمیتوان تروریسمِ حكومت مالكی و رژیم ایران را كه مسبب این وضعیت است، دور زد و نادیده گرفت.
امروز فارغ از هر تحلیل و نظری درمورد تحولات عراق، یك اجماع گسترده در عراق و در منطقه و در سطح بینالمللی وجود دارد. همه میگویند وضعیت كنونی در این كشور، ناشی از انحصارطلبی و سركوبگری مالكی است. بنابراین، راه حل یكی بیش نیست و آن هم، كنار گذاشتن مالكی است. راه حل، خلع ید از رژیم ایران است و تشكیل یك دولت دموكراتیك و فراگیر.
درهمین جا تاكید میكنم كه مذاكره با فاشیسم دینی و كمكخواستن از آن برای حل مسأله عراق و مهار بحران، نتیجهیی جز فروبردن مردم عراق در باتلاق كشتار و جنگ داخلی ندارد.
من یازده سال پیش گفتم كه خطر سلطه رژیم آخوندها بر عراق، صد بار بیشتر از خطر اتمی است. و این اثبات شد. حالا زهر از دست دادن عراق برای آخوندها، صد بار كشندهتر از زهر اتمی است.
در این سالها مقاومت ایران، درست مثل روشنگری در موضوع اتمی، در خط مقدم روشنگری درباره دخالتها و جنایتهای رژیم آخوندها در عراق نیز بوده است. مقاومت ایران با پرداخت سنگینترین بها در برابر دیو بنیادگرایی ایستاد و گفت: دشمن اصلی مردم ایران و تمام منطقه، رژیم ولایت فقیه است و باید سرنگون شود.
و درود بر قهرمانان این ایستادگی به ویژه 52 فاتح حماسه اشرف، و در رأس آنها، زنان والامقام زهره و گیتی، میترا و ژیلا و مریم و فاطمه كه این گردهمایی با نام آنها پر افتخار شده است.
بگذارید در همین جا بر مسئولیت آمریكا و دبیركل ملل متحد در قبال امنیت و حفاظت و سلامت مجاهدان زندانی در لیبرتی، تأكید كنم. ما بارها از آمریكا خواستهایم ولو بهطور موقت، مجاهدان لیبرتی را با هزینه خود ما به آمریكا یا یك كشور اروپایی منتقل كند. این كار، عملی بوده و هست؛ همچنانكه آمریكا آن را در گذشته در كردستان عراق و در بالكان، انجام داده است.
تردیدی نیست كه هیچ حملهیی به لیبرتی بدون دخالت و هماهنگی دولت عراق، امكانپذیر نیست. پس دولت آمریكا حداقل باید حكومت عراق را از هر گونه حمله و تعرض و محدودیت علیه مجاهدان لیبرتی، باز دارد. و آن را وادار كند كه هفت گروگان اشرفی را آزاد كند. باید امنیت لیبرتی را تضمین كند و باید به محاصره ضدانسانی پایان دهد و حقوق پناهندگی مجاهدان لیبرتی تا نفر آخر باید تأمین شود. هم چنین سازمان ملل باید به ویژه در شرایط كنونی عراق، یك واحد كلاه آبی در لیبرتی مستقر كند.
هموطنان، دوستان عزیز!
مرحله پایانی رژیم ولایت فقیه، خود را در پنج نشانه بزرگ ظاهر میكند:
آمادگی اجتماعی برای قیام و آزادی، شكاف فزاینده در رأس رژیم، عقبنشینی آخوندها از برنامه بمبسازی، فرورفتن رژیم در دو جنگ كثیف در عراق و سوریه و مهمتر از همه، آمادگی مقاومتی كه میتواند تحولات را به سوی سرنگونی دیكتاتوری دینی، و آزادی مردم و میهنش پیش ببرد.
سال گذشته در نمایش انتخابات، خامنهای در تحمیل كاندیدای مطلوبش، شكست خورد. او در وحشت از قیام مردم، به كاندیدای باند رقیب، تن داد. روی پنهان سكه وحشت اما، ترس ازمقاومتی بود كه 9 ماه قبل از آن، لیست و راهبند تروریستی را كه به رژیم اطمینان خاطر میداد، از سر راه برداشته بود.
بعد از روی كار آمدن آخوند روحانی كه با شعار اعتدال به میدان آمده بود، پشتیبانان آنها فریاد كشیدند كه راه برون رفت رژیم از بحران بزرگش پیدا شد. ما گفتیم به عكس، رژیم ولایت فقیه به مراتب ضعیفتر از قبل شده است. با این حال، بفرمایید این گوی و این میدان. ببینیم با آزادی و حقوق بشر، با برنامه تولید بمب هستهیی و با سیاست تجاوزكارانه در عراق و سوریه، چه میكنید.
حالا نگاه كنید كه آخوند روحانی، مسیر هشت ساله خاتمی را فقط در هشت ماه طی كرده است:
-نه برای مردم ایران، رفاه اقتصادی و حقوق بشر آورده و نه برای رژیم، ثبات و استحكام. درعوض، سركوب و اعدام به طرز بیسابقهیی افزایش یافته است.
-معادل بیش از نیمی از بودجه عمومی در دولت روحانی، صرف سركوب و جنگ افروزی میشود. زیرا این رژیم از خطر اعتراض و خیزش مردم میهراسد.
-امروز، ۶۷درصد واحدهای صنعتی تعطیل شده، ارزش پول رسمی، ۸۰درصد سقوط كرده، سیستم بانكی، ورشكست شده، نظام كشاورزی ویران شده، نیمی از شهرهای كشور دچار كم آبی است، محیط زیست به فاجعه كشیده شده است. و چنان فقری جامعه را فراگرفته كه بیشتر مردم، به یارانه نقدی كه در روز فقط ۴۲سنت است، نیازمند شدهاند.
آخوندهای حاكم، همه چیز را صرف سركوب و جنگافروزی و تروریسم كردهاند و این، علت اصلی تورم و فقر و گرسنگی مردم ایران است.
این روزها آخوند روحانی بیهوده میكوشد ساختار رژیم ضدتاریخی ولایت فقیه را با صدقه و سبد كالا حفظ كند! بحران اقتصادی كشور، راه حلی جز سرنگونی رژیم ولایت فقیه ندارد.
هم میهنان!
همه شما میدانید كه رژیم ولایت فقیه، پروژه اتمی را ضامن بقایش میدانست و میداند. پروژهیی كه از سه دهه پیش، توسط مقاومت ایران فاش شده است. زیرا ما بارها اعلام كردهایم كه خواهان یك ایران غیراتمی بوده و هستیم.
ما پیوسته خواهان عقبنشینی و زهر خوردن ملایان در این پروژه ضد ایرانی بودهایم. برنامهیی كه به نوشته اكونومیست، بیش از ۳۰۰میلیارد دلار خرج برداشته. یكی از وزرای احمدینژاد اخیراً فاش كرد كه این پروژه، سالانه بیش از ۱۶۰میلیارد دلار به ایران ضرر میزند.
راستی بدون افشاگریها و كارزار جهانی مقاومت، و بدون فشار و تحریم، آیا این رژیم تا همین اندازه هم واپسمینشست؟ روشن است كه خیر. زیرا آخوندها، زبانی جز زبان قدرت و قاطعیت نمیفهمند و حالا كه در تله اتمی افتادهاند، اگر فریبكاری و زمان خریدن ادامه پیدا كند، وضعیت بدتر میشود.
حال آن كه اگر نیش اتمی افعی كشیده شود، تعادل درونی رژیم بههم میخورد و راه قیامهای كمینكرده، باز میشود. یعنی در هر حال این رژیم، راه پس و پیش ندارد.
حتی اگر همین امروز، به فرض محال، تمام تحریمها لغو شوند، باز هم نخواهید توانست اقتصاد در حال فروپاشی و این رژیم در حال احتضار را نجات دهید.
دراین جا از جانب مقاومت و مردم ایران به آقایان ۱+۵ هشدار میدهم كه مبادا در وین و در ژنو، بر سر حقوق بشر مردم ایران، معامله كنید و به آنها امتیاز بدهید.
رژیم آخوندها را وادار كنید تمامی برنامه بمبسازی اتمی و غنیسازی و آب سنگین را برچینند. آنها را وادار كنید تمامی قطعنامههای شورای امنیت وشورای حكام را اجرا كنند. این رژیم باید به پروتكل الحاقی و بازرسیهای بینالمللی از تمام مراكز مشكوك، اعم از اتمی و نظامی، بدون قید و شرط تن بدهد.
هموطنان!
مهلكه دیگر خامنهای، فرو رفتن در جنگ با مردم سوریه است؛ جنگی با ۲۰۰هزار كشته، جنگی با یازده میلیون آواره و جنگی كه خامنهای با خون و پول ایرانی درآن شریك شد، تا از سقوط دیكتاتور سوریه جلوگیری كند.
ولایت فقیه، به گفته خودش، از عراق و سوریه و لبنان، به عنوان «عمق استراتژیكی» خود استفاده میكند. معنی آن این است كه سوریه و عراق، دیوارهای حفاظتی این رژیم محسوب میشوند و اگر این جبههها فرو بریزد، آخوندها باید در تهران از خود دفاع كنند. و در آن جا به سرعت فرو میریزند.
ما بار دیگر جامعه جهانی را به حمایت از انقلاب و ارتش آزاد سوریه و ائتلاف ملی نیروهای انقلاب و اپوزیسیون سوریه، فرا میخوانیم. درود بر مردم سوریه و شهیدان و قهرمانان پیشتاز آنها.
حالا از تهران تا بغداد و دمشق، از بنبست اتمی تا بحران حقوق بشر و فروپاشی اقتصادی، مقولات و روندهای مهلك و زهرآگین، علیه رژیم ولایت فقیه، فعال شده و بر یكدیگر پیشی میگیرند.
حالا اگر كسی در رسیدن فاشیسم دینی به فینال و سراشیب سرنگونی شك دارد، خوب است ۵سال پیش و قیامهای سال ۸۸را در همین ایام به یاد بیاورد كه رژیم به دروازه سرنگونی رسید، اما به ما و مردم ما خیانت شد.
بله ما میگوییم حكومت آخوندها به پایان كار خود رسیده است. ایران ما، تیول مرتجعان ضدایرانی و رژیم ولایت فقیه نیست! ایران ما، دور باطل خاتمی و احمدینژاد و روحانی نیست! رژیمِ ركورددار جهانی اعدام و بانكدار مركزی تروریسم، باید سرنگون شود!
این حكم تاریخ است! این حكم صد و بیست هزارشهید راه آزادی است! و این فریاد اجتماع امروز ماست كه: فاشیسم دینی باید سرنگون شود!
هموطنان!
حقیقت این است كه موتور محرك و نیروی اصليِ سمت دهنده اوضاع، كشاكش میان رژیم و آمریكا در پرونده اتمی یا جدال میان دو جناح حاكم رژیم نیست.
نبرد اصلی، میان مردم و مقاومت ایران با رژیم ولایت فقیه بوده، هست و خواهد بود؛ مقاومتی كه در دلِ زندانهای سیاسی، كانونهای شورش و اعتراض برپا میكند، در عراق و سراسر خاورمیانه، نیروهای دموكراتیك و ضد ارتجاعی را به مقابله با بنیادگرایی و رژیم ولایت فقیه فرا میخواند.
مقاومتی كه آنتی تز تروریسم و صدور بنیادگرایی است.
مقاومتی كه مجاهدان پاكبازش، ۱۲ سال است كه در خط مقدم، در سختترین شرایط، پایداری تاریخی بینظیری را ارائه كردهاند؛ با كارزارهای سِترگ، از جمله اعتصاب غذای جانكاه ۱۰۸روزه كه در كشورهای مختلف جهان، تكثیر و شعلهور شد؛ با طولانیترین تحصنها كه بیش از ۳ سال است در ژنو ادامه دارد؛ با سلسلهیی بیپایان از تظاهرات روزانه در ۴ گوشه جهان، و با یاران اشرفنشان و جوامع ایرانیان.
اینها به گویاترین صورت، توانایی و ظرفیت مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها را برای تغییر رژیم، نشان میدهد. به قول مسعود، مقاومتی كه «صلح و امنیت و دموكراسی و حقوق بشر و ثبات و سازندگی و یك ایرانِ غیراتمی را در این منطقه از جهان، پیشنهاد میكند.»
آری، مقاومتی كه از كوره گدازان انواع آزمایشها طی ۳۳سال، با سربلندی عبور كرده، قطعاً میتواند به مقصد آزادی و حاكمیت مردم، دست یابد. بله، میتوان و باید.
هموطنان!
رژیم آخوندی در داخل و خارج ایران، به توطئهها و اقدامات گسترده علیه مجاهدین و مقاومت ایران دستمیزند.از جمله با هزاران نوشته، صدها كتاب، دهها فیلم و سریال تلویزیونی و صدها نمایشگاه علیه مجاهدین. راستی اینها برای چیست؟ به خاطر این است كه از محبوبیت و اثرگذاری همین مقاومت، میترسند. با این همه، آخوندها مدعیند كه این مقاومت در داخل ایران، پایگاهی ندارد! پاسخ ما این است: آزادی و امنیت اعضا و هواداران این مقاومت را تأمین كنید تا یك راهپیمایی در خیابانهای تهران برگزار كنند، آن وقت میبینید كه چگونه سراپای رژیمتان را در مینوردند.
آخوندها میگویند: به درازا كشیدن عمر۳۵ ساله رژیمشان، نشانه قدرت آنهاست. پاسخ ما این است: اعدام و شكنجه را متوقف كنید. تا همه ببینند كه این رژیم پوسیده حتی ۳۵ روز دوام نخواهد آورد.
بله، نقشه مسیر ما این است كه اگر برای رسیدن به آزادی، باید از هفت خان سركوب و زندان و شكنجه و تیرباران گذشت،
اگر برای رسیدن به آزادی باید از هفت خان اتهام و شیطانسازی و خنجر و خیانت عبور كرد،
اگر برای رسیدن به آزادی باید از هفت خان ِ هفتاد ابتلا و آزمایش گذشت،
آری، آری، ما در نبرد آزادی، برای صدها هفت خان دیگر حاضر و آمادهایم!
هموطنان، حضار محترم!
امروز از شكستهای فاشیسم دینی و دستاوردهای مقاومت ایران صحبت كردیم. اما بزرگترین شكست رژیم درسال۹۲، ناكامی در ضربهزدن به رهبر مقاومت بود. سال گذشته درهمین جا، به دسیسه خامنهای و تجسسهای كوبلر علیه مسعود اشاره كردم.
به موازات آن، بسیج شیطانسازی و جاده صافكردن برای حمله و جنایت بزرگ در اشرف، بالا گرفت.
سركردگان رژیم گفتند كه برای آنها حمله ۱۰شهریور به اشرف، از عملیات مقابله با فروغ جاویدان، مهمتر بوده است. یك خائن را هم با نیروهای مالكی همراه كرده بودند تا آنها را هرچه سریعتر به مقر فرماندهی در اشرف راهنمایی كند. اما در دستیابی به هدف اصلی خود، شكست خوردند. البته سران رژیم بعد از حمله به اشرف، حقد و كین خود را نسبت به رهبر مقاومت افزایش دادند.
آخر آنچه مسعود بنیاد گذاشته، از شورای ملی مقاومت و ارتش آزادیبخش و مقابله با صدور تروریسم و بنیادگرایی تا انگشتگذاشتن بر پاشنه آشیل ژئوپولیتیكی این رژیم، همه جا سد راه رژیم ولایت فقیه است.
بله آن چه او بنیاد گذاشته، راه و رسم تسلیمناپذیری است، آیین فدا و صداقت است و درس وفای به عهد است. به خاطر این آرمان و این نسل است كه آخوندها از ترس سرنگونی، به خود میپیچند. زیرا نسل مسعود را به چشم میبینند كه اراده كرده است به هر قیمت، آزادی مردم ایران را محقق كند.
هممیهنان عزیز!
از اجتماع بزرگمان امروز، به زندانیان سیاسی و خانوادههای شجاع آنها درود میفرستیم؛ آنها كه با مقاومت خود، رژیم ضدانسانی را با یك جام زهر دیگر در قلمرو حقوق بشر، روبهرو كردهاند.
حمله وحشیانه رژیم به بند ۳۵۰ زندان اوین، همان كانون شورشی اشرف۳۵۰، وسیلهیی برای ارعاب زندانیان سیاسی و جامعه ایران بود.
درود بر غلامرضا خسروی كه خود را با سرخترین و ممنوعترین نام، یعنی مجاهدین، معرفی نمود و در منتهای بیباكی به قلب ارتجاع شلیك كرد و این چنین آرمانش را جاودانه كرد. غلامرضا گفت: «من هوادار سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران بوده و هستم… »
مردم ایران از قهرمانی او به خود بالیدند و جوانان از جسارت او درس آزادگی و پیكار گرفتند. زندانیان دلیر از غلامرضا تا دیگر زندانیان مجاهد و مبارز، زندانیان كرد و عرب و بلوچ و اهل سنت كه این روزها در معرض اعدام و شهادت هستند، به خوبی اثبات كردند كه مقاومتشان با دستهای بسته و در كنج زندانها عین نبرد و كارزار سرنگونی است. مبارزهیی كه در آن، جلاد هر دم در مقابل عزم زندانی، به زانو در میآید. و تاریخ گواهی میدهد كه تا چنین مبارزهیی هست، دیكتاتورها هرگز در امان نخواهند بود.
سلام بر شهیدان
و سلام بر ایستادگان.
دوستان عزیز!
فرارسیدن ماه مبارك رمضان را به همه مسلمانان، بهویژه به مردم ایران، سوریه، عراق، فلسطین و افغانستان و مجاهدان زندانی در لیبرتی، تهنیت میگویم. باشد كه فطر آزادی ملت ایران و ملتهای خاورمیانه، هرچه زودتر فرا برسد.
با درود به شهیدان قیام مردم ایران، عموم هموطنانم را به مقاومت و قیام علیه رژیم ولایت فقیه، فرا میخوانم.
فراخوان برای رهایی ایرانِ اسیر، و ساختن یك میهن آزاد؛ یك جمهوری براساس جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، لغو حكم اعدام و یك ایران غیراتمی…
آری
میهنی میسازیم
كه در آن قانونی
برتر از خواسته مردم نیست
میهنی میسازیم
كه در آن چوبه دار،
نیست جز خاطرهیی تلخ و فراموش شده
هیبت جراثقال
میدهد باز
ز سازندگيِ شهر پیام
میهنی میسازیم
كه در آن لغو شده
حكم شومِ اعدام…..
مشق هر روزه فرداها با خط درشت
در همه كوچه و برزن اینست:
نه به شلاق و شكنجه
نه به جراحی گلخند و تبسم
نه به سركوبيِ مردم
نه به ویرانگری هستهیی و بمب اتم
قلب این خاك فقط كانونِ
انفجار شادی است
حق مفروض و مسلم تنها
همه جا آزادی است
میهنی میسازیم
«که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است»
نام این میهن آزاد شده
ایران است
نام این میهن آزاد شده
ایران است
- برچسبها:مردم ایران