سخنرانی درسمینار روابط اتحادیه اروپا و ایران
من امروز اروپا را به گشودن فصل جدیدی در روابط با ایران فرا می‌خوانم
فصل به رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران
فصل دوستی با مردم و مقاومت ایران
برای حقوق‌بشر، برای آزادی و برای صلح و امنیت جهانی
آقای رئیس شورای منطقه آلزاس،
آقای نخست وزیر غزالی،
عالیجناب لرد اسلین،
آ قایان نایب‌رئیسان پارلمان اروپا،
خانم‌ها و آقایان وزرا،
نمایندگان و سناتورهای فرانسه،
خانم‌ها و آقایان نمایندگان پارلمان اروپا،
حضار محترم،
ابتدا می‌خواهم از آقای زلر و دکتر آلخو ویدال کوآدراس و نیز از «کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک» و «کمیته دوستان ایران آزاد در پارلمان اروپا» به‌خاطر این دعوت تشکر کنم.
اجازه بدهید در آغاز سخنانم نسبت به مدافعان حقوق‌بشر که توسط فاشیسم مذهبی اعدام یا ترور شده‌اند، ادای احترام کنم.
هم‌چنین یاد امه سزر این مشعل ادبیات و دفاع از حقوق‌بشر را گرامی می‌دارم، کسی که اشعارش را در دوران جوانی می‌خواندم. او یکی از دوستان مقاومت و حامی آزادی و دموکراسی در ایران بود. مقاومت ایران در غم فرانسویان شریک ا ست.
امروز ۲۴آوریل سالروز ترور پروفسور کاظم رجوی، سمبل دفاع از حقوق‌بشر و نخستین نماینده ایران در مقر اروپایی ملل‌متحد پس از انقلاب۱۹۷۹ است. آخوندها او را در سال ۱۹۹۰، در شهر ژنو، مقر اروپایی ملل‌متحد و مرکز کمیسیون حقوق‌بشر، ترور کردند.
دوستان گرامی،
دیدار با شما برای تبادل‌نظر درباره مسأله ایران مایه خوشوقتی است.
امروز بحران‌های خاورمیانه مهم‌ترین معضل جامعه جهانی است، آشوب و ناامنی در عراق و افغانستان، بحران لبنان و سرزمین‌های خودمختار فلسطین و کارشکنی در صلح خاورمیانه. در این میان ایران تحت حاکمیت آخوندها به‌عنوان قلب بنیادگرایی اسلامی در مرکز این بحران‌ها قرار دارد.
من تلاش می‌کنم این موضوع را در چهار محور توضیح بدهم:
یکم ـ سیاست بنیادگرایی در یک مسیر بدون بازگشت قرار گرفته است.
دوم ـ سیاست چشم‌دوختن به تغییر رفتار رژیم آخوندها بی‌حاصل است.
سوم ـ کلید بحران در دست مقاومت ایران است
چهارم ـ و سرانجام این شرایط یک ابتکار عمل اروپایی را توسط فرانسه، به‌ویژه در دوران ریاستش بر اتحادیه اروپا ایجاب می‌کند.
تشدید بنیادگرایی
دیدار امروز ما همزمان با یک نقطه‌عطف در سیاست‌های رژیم ایران است یعنی انتخابات مجلس آخوندها که فردا مرحله دوم آن برگزار می‌شود. در رژیم آخوندی، انتخابات و پارلمان تنها یک نمایش است و اصلاح‌طلب و محافظه‌کار هم معنا ندارد. زیرا همه باندها باید به ولایت‌فقیه اعتقاد و التزام داشته باشند.
رژیم ولایت‌فقیه به معنی اولویت مطلقه آخوند، یک حکومت قرون وسطایی است. این رژیم برای باقی‌ماندن در قدرت متکی به سرکوب و صدور تروریسم و فاشیسم دینی به خارج است.
طبق اصول ۵ و ۱۱قانون اساسی، ولی‌فقیه رژیم، رهبر تمام مسلمانان دنیا تلقی می‌شود. و «دولت جمهوری اسلامی باید کوشش کند وحدت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد».
طبق اصل۱۱۰، قدرت به‌طور مطلق در اختیار رهبر رژیم قرار دارد. اوست که سیاست‌های رژیم را تعیین می‌کند و فرمانده کل قوا است و فرماندهان عالی نظامی و پلیس و سپاه و بالاترین مرجع قضایی و رئیس شبکه رادیو تلویزیون و آخوندهای شورای نگهبان را تعیین می‌کند.
در انتخابات اخیر، شبکه داخلی مجاهدین وضعیت ۲۵هزار صندوق اخذ رأی (از کل ۴۵هزار صندوق) را گزارش کرد. جمع‌بندی گزارش‌ها نشان می‌داد که حدود ۹۵درصد از دارندگان حق رأی در انتخابات رژیم شرکت نکردند. حتی آمارهای رسمی هم گستردگی تحریم را اثبات می‌کند. طبق همین آمارها، کاندیداها فقط با ۵الی ۱۲درصد آرا وارد مجلس شده‌اند.
در این انتخابات، خامنه‌ای با تصفیه رقبا مجلسی دست‌ساز را تشکیل داد که عمده اعضای آن شکنجه‌گرها و تروریست‌های سابق هستند.
او در سال۲۰۰۵ با تعیین احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس‌جمهور رژیمش شروع به حذف سایر جناح‌ها در درون رژیم کرد و امسال در این انتخابات تصفیه را تکمیل کرد.
احمدی‌نژاد در سخنرانی خود در ۹آوریل(۲۱فروردین) از یک جراحی بزرگ در رژیم آخوندی خبر داد. یک روز بعد گفت که تا محو کامل مدیریت فاسد جهان از پا نخواهد نشست. او در سخنرانی ۱۶آوریل(۲۸فروردین) ساختن کامل ایران و تغییر نظامهای حاکم بر جهان را دو مأموریت همزمان خود اعلام کرد. به این منظور، او وعده تصفیه‌های بیشتر باندهای درونی و «قطع دست‌ها» و «ریشه‌کن کردن» آن‌ها را داد.
این وضعیت در تاریخچه سه دهه اخیر حکومت آخوندها یک نقطه‌عطف بی‌سابقه بوده است. اما هدف اصلی خامنه‌ای حذف باندهای موسوم به اصلاح‌طلب نبود. هدف، هموار‌کردن راه برای دستیابی به بمب اتمی است. هدف، بستن شکاف‌های جبهه خامنه‌ای است تا بتواند با عوارض داخلی و بین‌المللی حاصل از حرکت شتابان به سمت بمب اتمی مقابله کند. احمدی‌نژاد پس از انتخابات گفت «این مجلس برای بهره‌مندی از همه ظرفیت برنامه هسته‌یی است».
من خوشحالم که اتحادیه اروپا اعلام کرد انتخابات مجلس ملایان، نه منصفانه بوده و نه آزاد. اتحادیه اروپا اعلام کرد که «مردم ایران استحقاق یک انتخابات دموکراتیک و عادلانه» را دارند. انتخابات دموکراتیک و عادلانه چیزی است که از روز اول مجاهدین و مقاومت ایران برای آن مبارزه می‌کنند.
پس باید بپرسم که چرا اتحادیه اروپا به مبارزه برای دستیابی به انتخابات آزاد و کسب دموکراسی برچسب تروریسم زده است؟
تشدید تروریسم در منطقه
یکی از مظاهر یکپایگی و بنیادگرایی، تشدید صدور تروریسم و ایجاد بی‌ثباتی در منطقه است.
از ابعاد فزاینده مداخلات تروریستی رژیم در عراق مطلع هستید. خمپاره‌باران مکرر منطقه سبز بغداد، بخشی از آن است. فرماندهان و مقامات ارشد آمریکا، سال‌ها تلاش کردند این تهدید را دست‌کم بگیرند ولی آن‌ها نیز امروز اذعان می‌کنند که تهدید استراتژیک برای عراق، رژیم ایران است.
در لبنان، آخوندها زرادخانه موشکی حزب‌الله را کماً و کیفاً گسترش داده‌اند.
پس از جنگ لبنان در سال۲۰۰۶، آخوندها ۱۴میلیارد دلار به حزب‌الله لبنان دادند. این درحالی است که ۸۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند. احزاب لبنانی می‌گویند، هنگامی که موانع سیاسی برداشته شود، به کنترل درآوردن کشور توسط حزب‌الله نه چند هفته بلکه چند روزه رخ می‌دهد.
همه چیز حاکی از آن است که آن‌ها سیاست افراطی‌تری را در پیش گرفته‌اند.
تغییر رفتار یک سراب است
دوستان عزیز
کسانی که به تغییر رفتار آخوندها امید داشتند، شکست خوردند. امید به تغییر رفتار یک سراب بیشتر نیست. این پیام انتخابات مجلس آخوندهاست.آن‌ها به بسته مشوق‌های گروه کشورهای ۱+۵ بی‌اعتنایی کردند. بسته مشوق‌ها در ژوئن۲۰۰۶ اعلام و در چهار قطعنامه شورای امنیت بر آن تأکید شد. ولی آخوندها معکوس عمل کردند.
تروئیکای اروپا به مدت چهار‌سال ونیم در حال مذاکره با رژیم آخوندها بر سر پروژه تسلیحات اتمیش بود. ولی نتیجه‌اش دادن فرصت و زمان بیشتر به رژیم آخوندی برای تکمیل همین پروژه بود.
مهم‌ترین اشتباه غرب
مذاکره بر سر پرونده اتمی یک اشتباه بزرگ غرب در قبال رژیم آخوندها بود اما نه بزرگ‌ترین اشتباه آن. بزرگ‌ترین اشتباه غرب، سرکوب مقاومت و نیروی اصلی آن یعنی مجاهدین خلق ایران به سود آخوندها بود و این که سازمانی را که برای دموکراسی و انتخابات آزاد مبارزه می‌کند در لیست تروریستی قرار داد و بلوکه کرد. کما‌این‌که آمریکا، در آوریل۲۰۰۳ با بمباران قرارگاه‌های مجاهدین خلق در عراق در پاسخ به درخواست آخوندها بزرگ‌ترین اشتباه را مرتکب شد و بهترین فرصت را به این رژیم برای سلطه برعراق داد.
در بیانیه ۵میلیون و ۲۰۰هزار عراقی گفته شده است: بمباران و خلع سلاح مجاهدین خلق در شهر اشرف، سنگر مقاومت، تعادل استراتژیک را به سود ملاها در خاورمیانه بر‌هم زد.
بعداً هفت سرویس آمریکایی اعضای مجاهدین در شهر اشرف را به مدت ۱۶ماه بارها مورد تحقیق قرار دادند. نتیجه آن، چنان که مقام‌های آمریکایی تصریح کردند، این بود که هیچ مبنایی برای اتهام‌های تروریستی حتی علیه یک عضو مجاهدین پیدا نشده است(نیویورک تایمز ۲۷ژوئیه۲۰۰۴).
سرانجام در سال۲۰۰۴ نیروهای ائتلاف در عراق، موقعیت مجاهدین را به‌عنوان افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون۴ ژنو به‌رسمیت شناختند.
این اشتباه غرب در ژوئن ۲۰۰۳ به‌نحو دیگری در فرانسه تکرار شد، وقتی که جنبش ما به بهانه واهی تروریسم هدف عملیات وسیع پلیس قرار گرفت، مقامات وقت بی‌تعارف می‌گفتند هدف ازهم‌پاشاندن مقاومت است.
افکار عمومی فرانسه از این واقعه منقلب شد و مطبوعات وسیعاً از یک معامله بین دولت شیراک و آخوندهای ایران خبر دادند. غرب با این اشتباه بزرگ نه تنها مردم ایران بلکه جهان را از تغییر دموکراتیک در ایران و خلاصی از بنیادگرایی مهاجم حاکم محروم کرده است.
گذاشتن نام مجاهدین، در لیست تروریستی از روز اول هیچ مبنای حقوقی نداشت. در اروپا اولین بار دولت انگلستان متقاضی این نامگذاری شد. بعداً مقام‌های دولت اعتراف کردند که نامگذاری را براساس خواست ملایان انجام داده‌اند.
عدالت اروپا علیه برچسب تروریسم
دادگاه عدالت اروپا در لوکزامبورگ در دسامبر۲۰۰۶ تصمیم شورای وزیران در مورد مجاهدین خلق را لغو کرد و در ۳۰نوامبر۲۰۰۷ دادگاه انگلستان تصمیم وزیر داخله انگلستان برای گنجانیدن مجاهدین در لیست را غیرعقلانی دانست.
مجمع پارلمانی شورای اروپا و پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌‌هایی خواستار اجرای این احکام شدند.
متأسفانه شورای وزیران تا به حال از این احکام سرپیچی کرده است. مجمع پارلمانی شورای اروپا اعلام کرد که «شورای وزیران اتحادیه اروپا حکومت قانون را نقض کرده است».
کلید بحران
راه حل بحران ایران چیست؟ از یک طرف هیچ‌کس خواهان تکرار سناریوی عراق در ایران نیست و از طرف دیگر تلاش برای تغییر رفتار ملایان هم شکست خورده است. بنابراین، راه حل مؤثر، تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران است.
شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق تنها نیروی سازمان‌یافته‌یی هستند که قادر به حرکت درآوردن پتانسیل عظیم ضد‌رژیم در داخل ایران می‌باشند. انتخابات اخیر به‌خوبی نشان داد که جامعه ایران وضعیت انفجاری دارد و مردم خواهان تغییر هستند. به‌رغم سرکوب فزاینده، در سال۲۰۰۷ بیش از ۵۰۰۰مورد حرکت‌های اعتراضی از اقشار مختلف اجتماعی ثبت شده است.
نیروی محوری شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین، به یک اسلام دموکراتیک و بردبار معتقد است. این جنبش از پایگاه گسترده مردمی برخوردار است و به مدت سه دهه با رژیم ملایان یعنی بنیادگرایی اسلامی به مقابله پرداخته است و آنتی‌تز این پدیده شوم است.
این جنبش سال‌ها منبع بی‌جانشین افشای برنامه اتمی و فعالیت‌های تروریستی رژیم آخوندی در عراق، منطقه و جهان بوده است.
۵میلیون و ۲۰۰هزار عراقی در آوریل۲۰۰۶ و ۳۰۰هزار شیعه جنوب این کشور در نوامبر۲۰۰۷ اعلام کردند که راه مقابله با دخالت آخوندها در این کشور، حمایت از مجاهدین خلق ایران است.
شورای ملی مقاومت ائتلافی، شامل گرایش‌های مختلف است که خواهان برقراری یک دموکراسی پارلمانی بر اساس جدایی دین از دولت می‌باشد.
برابری زن و مرد، برابری پیروان همه مذاهب، مخالفت با حکم اعدام، دفاع از بازار آزاد و رابطه برابر با همه کشورها از برنامه‌های آنست.
نقش ویژه فرانسه
دوستان گرامی،
امروز جهان به یک ابتکار عمل شجاعانه در قبال بحران ایران نیازمند است. چون امروز راه حل‌های کلاسیک یعنی مماشات و حمله نظامی در بن‌بست است. تغییر دموکراتیک به دست مردم و مقاومت ایران تنها راه کم‌هزینه‌ترین راه است.
اروپا می‌تواند یک ابتکار عمل و رسالت تاریخی را برعهده بگیرد و با حمایت از تغییر دموکراتیک در ایران بن‌بست را بشکند. فرانسه که از دو ماه دیگر ریاست اتحادیه اروپا را برعهده می‌گیرد، برخلاف سیاست‌های سابق، سیاست قاطعانه‌یی در قبال رژیم ملایان در پیش گرفته است. این قاطعیت تنها در صورتی جدیت می‌یابد که با به‌رسمیت شناختن مقاومت مردم ایران همراه شود.
ضروری‌ترین قدم در این مسیر، خارج کردن نام مجاهدین از لیست گروه‌های تروریستی اتحادیه اروپاست و این شایسته احترام به حکومت قانون است که فرانسه از پایه‌گذاران آن در اروپا بوده است. این پرقدرت‌ترین پیام دوستی و همبستگی را به مردم ایران می‌فرستد.
به‌رسمیت شناختن مقاومت ایران یک استراتژی مؤثر در برابر هژمونی‌طلبی آخوندهاست.
آن‌ها می‌خواهند لبنان را به عراق فرانسه تبدیل کنند.
راه مقابله با این سیاست آخوندها، قرار گرفتن فرانسه در کنار مردم ایران است.این بالاترین فشار را به آخوندها وارد می‌کند.
این رژیم رفتنی است. پیوندهای سیاسی و اقتصادی فرانسه و اروپا تنها با همراهی با مردم ایران برای کسب آزادی تضمین می‌شود
براین اساس، من امروز اروپا را به گشودن فصل جدیدی در روابط با ایران فرا می‌خوانم، یعنی به‌رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران.
فصل دوستی با مردم و مقاومت ایران.
برای حقوق‌بشر، برای آزادی و برای صلح و امنیت جهانی.
بار دیگر از شما تشکر می‌کنم.
- برچسب‌ها:اروپا, اشرف, فرانسه, مقاومت ایران
