آذر-۲۸ ۱۳۹۲

مریم رجوی : عدالت در كنار مقاومت قرار گرفت

Catégories // رخدادها // فعاليت‌ها

مریم رجوی : عدالت در كنار مقاومت قرار گرفت

حضار محترم!
شخصیت‌های ارجمندی كه از ایتالیا، فرانسه، آمریكا و سایر كشورهای اروپایی، برای همبستگی با مردم و مقاومت ایران به این گردهمایی پیوسته‌اید! به همه شما درود می‌فرستم.
هموطنان، یاران مقاومت،، اشرف نشان‌ها! سلام و درود بر همه شما.
خوشحالم كه در چنین روزی با شما صحبت می‌كنم؛ روزی كه می‌شنویم باز هم عدالت در كنار مقاومت برای آزادی قرار گرفته است؛ روزی كه عدالت، به‌جوشش خون شهیدان و رنج و پیكار اعتصاب غذاكنندگان، پاسخ شایسته‌‌یی داده است؛ و روز پیروزی و سرفرازی اعتصابگران كه رنج و درد و گرسنگی را مغلوب اراده‌ و ایمان فروزان خود كرده‌اند.
حالا به یكی از قله‌های این پایداری بزرگ رسیده‌اید و امروز، روز پیروزی شماست.
آخوندها توسط دولت دست نشانده خود در عراق، ۵۲ قهرمان اشرفی را به شهادت رساندند. سپس خواستند با انكار و شانتاژ، آن را از نظرها پنهان كنند. حالا جهان گواهی می‌كند كه شما نقشه دشمن را به كلی برهم زدید.
افتخار بر شما كه قطره قطره خون شهیدان اشرف را زنده كردید، نیروی وجدان و عدالت را برانگیختید، خلقی را دلگرم و امیدوار كردید و راه و رسم تازه‌یی در پایداری بنا كردید.

حكم دادگاه اسپانیا، مشاور امنیتی نخست وزیر عراق و مسئول كمیته سركوب اشرف را به اتهام جنایت علیه جامعه بین‌المللی، دربرابر عدالت قرار داده است.

پس تمام آنچه جانیان و دجالان برای انكار جنایت، به هم می‌بافتند، نقش برآب شد.
حكم دادگاه اسپانیا، مقام دوم دولت دست نشانده عراق را هدف قرار داده و اتهام‌های او را برشمرده است: از قتل ۵۲مجاهد و گروگانگیری، تا شكنجه و سركوب و انواع رفتارهای ضدانسانی. یعنی كه جنایت علیه بشریت، بی‌پاسخ نمی‌ماند، یعنی كه نسل‌كشی و قساوت را نمی‌توان پنهان كرد.
این حكم، نه فقط مشاور امنیتی مالكی، بلكه شماری از بالاترین همدستان او را نام برده كه باید در مقابل دادگاه حاضر شوند.
پس هیچ كدام از دژخیمان از حسابرسی در امان نیستند: آن‌ها كه دستور دادند، آن‌ها كه محاصره كردند، آن‌ها كه شلیك كردند، آن‌ها كه زجركش كردند، و آن‌ها كه به گروگان گرفتند و شكنجه كردند، همه باید پای میز عدالت حاضر شوند.
بله خواهران و برادران!
شما فاتح شدید؛ زیرا وقتی كه عالمی در سكوت فرو رفته بود، شما با جان‌هایتان فریاد كشیدید.
شما فاتح شدید؛ زیرا به قول مسعود رجوی: «‌شعله‌های شرف و مقاومت یك خلق در زنجیر» را نمایندگی می‌كنید.
آری، صدای شما برای همیشه در تاریخ مقاومت برای آزادی ایران، به‌گوش می‌رسد. شما كه هر روز گفته و می‌‌گویید كه «ایستاده‌ایم تا پایان».
كوه باید شد و ماند رود باید شد و رفت.
كوه‌ها شعر ترا می‌خوانند دشت‌ها نام تو را می‌گویند
نام تك تك شما آزادگان، مبارزان و مجاهدان
نام شما كه در این رزم جانكاه، پایداری كردید.
آری، این نام‌هاست كه امروز افتخار ایران است.
من بارها با ارسال پیام و یا گفتگوی تلفنی، یا از طریق فرستادن مسئولین تلاش كردم اعتصابیونی را كه در شرایط وخیم جسمی به سر می‌بردند، قانع كنم كه از اعتصاب خارج شوند. اما متوقف نشدند وحتی بسیاری كارشان به بیمارستان كشید. در هشتاد و هفتمین روز، من از همه اعتصابیون، درخواست كردم كه با توجه به ورود داوطلبان جدید، به اعتصابشان خاتمه بدهند. متأسفانه به طور كامل موفق نشدم.
در نود و دومین روز، مجددا درخواست خود را تكرار كردم. اما آن‌ها گفتند كه می‌خواهند ادامه بدهند تا آمریكا و سازمان ملل، سكوت خود را بشكنند یا دادگاه‌های بین‌المللی به قضاوت برخیزند.
آری، شما كهكشان اشرف را با جان‌های خود در همه جا گسترش دادید و همان طور كه مسعود رجوی گفته بود، اشرف‌های دیگر ساختید؛ با قلب و روح، و تمامی عاطفه و احساستان، با تك تك سلول‌هایتان، از استرالیا تا اتاوا، از اسكاندیناوی و ژنو تا برلین و از رم و لندن و واشینگتن تا لیبرتی.
درود بر یكایك شما و درس درخشانی كه از خود، در مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و جنایت، برجای گذاشتید.
حالا خواهران و برادران عزیزم!
خدا را شكر می‌كنم كه همه شما را حفظ كرد. هرچند كه بارها با خطر جدی مواجه شدید و برای طی كردن این مسیر، تا آخرین قطره حیات، سوگند خوردید.
به اتكای همین پایدار‌ی‌ها، دوباره و صدباره، خطاب به دشمنان مردم ایران می‌گوییم:
می‌توان مجاهدان و مبارزان را كشت، می‌توان با دستهای بسته یا روی تخت‌های ‌بیمارستان، به سرهایشان تیر خلاص زد، می‌توان یاران و همرزمانشان در داخل ایران را به چوبه‌های‌دار یا تخت‌های شكنجه بست، می‌توان معلم و راهبر آن‌ها را به تازیانه تهمت وافترا بست و می‌توان جای جلاد و قربانی را عوض كرد؛ اما هرگز نخواهید توانست از عدالت و حسابرسی، فرار كنید. هرگزنخواهید توانست و نمی‌توانید نیروی وجدان و عدالت را از بین ببرید و هرگز نخواهید توانست مانع پیروزی آزادی شوید.
هم‌چنین به جبهه رژیم ولایت فقیه و ریزه‌خوارانش باید گفت: هر چه می‌خواهید مقاومت و تسلیم‌ناپذیری را به سخره بگیرید؛ اما برای ما بیداری وجدان‌ها كافی است، برای ما به میدان آمدن نیروی عدالت كافی است و برای ما شور و برانگیختگی جوانان و اشرف‌نشان‌ها در سراسر ایران، و موج حمایت و همبستگی زندانیان سیاسی، كافی است. و به قول زنده یاد شاملو:
سنگ‌های زندانم را به دوش می‌کشم
بسان فرزند مریم که صلیبش را.
و نه بسان شما
که دسته شلاق دژخیمتان را می‌تراشید
از استخوان برادرتان.
و رشته تازیانه جلادتان را می‌بافید
از گیسوان خواهرتان
و نگین به دسته شلاق خودکامگان می‌نشانید
از دندانهای شکسته پدرتان.

دوستان گرامی!
قتل عام اشرف، پیش زمینه امضای توافقنامه اتمی توسط آخوندها بود. پس از امضای توافقنامه‌ نیز آن‌ها بی‌وقفه درحال اعدام زندانیان در سراسر كشور‌ند.
اگر برنامه اتمی، به مهلكه‌یی برای این رژیم تبدیل نشده بود، آن‌ها این همه به قتل عام و اعدام نیاز پیدا نمی‌كردند.
اما برنامه اتمی، اكنون مظهر یكی از بزرگ‌ترین بحران‌ها و شكست‌های رژیم شده است.
آخوندها وهمدستانشان در ارائه این برنامه، به‌عنوان یك هدف ملی، وسیعاً شكست خورده‌اند.
برنامه اتمی آخوندها، مورد انزجار مردم ایران است؛ زیرا كه این برنامه ضد ملی، هیچ ارمغانی جز فقر طاقت فرسا برای مردم ایران نداشته، و محیط زیست كشور و كل منطقه را در معرض خطرناك‌ترین فاجعه‌ها قرار داده است.
مردم خوزستان، آب آشامیدنی می‌خواهند؛ نه برنامه بمب سازی.
مردم اراك، هوای سالم برای نفس كشیدن می‌خواهند؛ نه نیروگاه پلوتونیوم.
بله، مردم سراسر ایران، آزادی و حقوق انسانیشان را می‌خواهند و نه برنامه اتمی.
و این منطقه، صلح می‌خواهد؛ نه جنگ افروزی و تسلیحات موشكی و اتمی.
و راستی هم‌چنان كه مسعود رجوی گفته است: «كدام ایرانی وطن‌پرست، كدام نیروی ملی وآزادیخواه، وكدام نیروی پیشرو و ترقیخواهی است كه تیغ را در كف زنگی و بمب اتم را در دست شحنه مست ولایت فقیه، ببیند و طاقت بیاورد؟…».
حالا آخوندها زیر فشار تحریم‌های بین‌المللی و بحران‌های درونی و بیرونی و به‌خصوص از ترس قیام‌ها، به توافقنامه ژنو تن داده و به ناگزیر، یك گام عقب‌نشینی كرده اند. اما در همین گام اول، در بحران فرو رفته‌اند.
آن‌ها به‌خاطر اهمیت حیاتی لغو تحریم‌ها، به توافقنامه ژنو نیاز دارند؛ اما از عواقب مرگبار عقب‌نشینی می‌ترسند.
این همان بن‌بست و بحران سرنگونی است. از همین رو، سه هفته پس از امضای توافقنامه، آخوندها به شیوه همیشگی خود، به‌ انواع مانورها و فریبها روی آورده‌اند.
در همین فاصله، آخوندها رسماً ساخت یك سانتریفیوژ جدید و پیشرفته‌تر را اعلام كرده‌اند و از ساخت و گسترش نیروگاه اراك و تولید اورانیوم در مقیاس گسترده، صحبت می‌كنند.
راستی چرا آخوندها قادر می‌شوند به چنین بازی‌هایی دست بزنند؟
پاسخ، در سیاست مماشاتِ آمریكا و اروپاست كه باعث سستی و ضعف جدی توافقنامه ژنو گردید؛ در حالی كه اگر یك سیاست قاطع و اصولی وجود می‌داشت و اگر ۵+۱برسر اجرای كامل قطعنامه‌های شورای امنیت می‌ایستاد، قطعاً می‌توانست درهمین ژنو، رژیم آخوندی را به توقف كامل برنامه اتمی‌اش وادار كند. تا هم منطقه و جهان و هم مردم ایران، از شر این برنامه شوم و خطرات مرگبارش خلاص شوند.
به تازگی برخی از رهبران غربی برای توجیه كمبودهای مبرم توافقنامه ژنو گفته‌اند: «این تصور، غلط است كه ما می‌توانیم با تحریم‌ها و تهدیدهای نظاميِ بیشتر، رژیم ایران را به دست‌كشیدن از برنامه هسته‌یی خودش وادار كنیم».
پاسخ ما به این توجیهات، این است: سیاستی كه با آخوندها مماشات كند، هرگز نمی‌تواند بمب را از دست آن‌ها خارج كند.
چگونه ممكن است كسانی كه دست‌های خونین آخوندها را می‌فشارند، در عین حال، مانع آن‌ها شوند؟ و چگونه ممكن است كسانی كه هنوز از چمبرلن پیروی می‌كنند، قادر به مقابله با خطر اتمی آخوندها باشند؟
آنچه می‌تواند این رژیم را به عقب‌نشینی از برنامه اتمی ضدمیهنی‌اش وادار سازد، یك سیاست قاطع است. و آنچه می‌تواند به‌طور تضمین‌داری مانع رسیدن آخوندها به بمب اتم شود، به‌رسمیت شناختن حق مردم و مقاومت ایران برای تغییر دیكتاتوری مذهبی و استقرار آزادی و دمكراسی مبتنی بر جدایی دین و دولت است.
آخوندها به دلیل ترس از قیام و سرنگونی، پای میز مذاكره آمده اند. پس نباید به ملاها فرصت داد كه دوباره جامعه جهانی را فریب دهند.
واقعیت، این است كه رژیم ولایت فقیه، به‌شدت تضعیف شده و جامعه ایران، در وضعیت انفجاری است؛ اما غرب در غفلت كامل از آن به‌سر می‌برد.
واقعیت، این است كه در ۱۱ سالی كه از افشای مراكز اصلی اتمی رژیم، در نطنز واراك، توسط مقاومت می‌گذرد، مسبب نزدیك‌شدن آخوندها به بمب، سیاست مماشات غرب بوده است.
واقعیت این‌است كه از قیام‌ها و اشرف و لیبرتی تا برنامه اتمی، همه‌جا سیاست آمریكا، به‌صورت بخشی از مشكل و به‌مثابه امدادرسان به رژیم در ضعیف‌ترین موقعیت آن، عمل كرده و نه به صورت بخشی از راه حل.
اما ما می‌گوییم: پایان‌دادن به برنامه اتمی رژیم، یك هدف در دسترس است. دیكتاتوری حاكم، در فاز پایانی است و در برابر فشارهای واقعی، چاره‌یی جز عقب‌نشینی ندارد. راه حل، روشن است. مجدداً تكرار و تأكید می‌كنم كه:
ـ آخوندها را به پذیرش پروتكل الحاقی و بازرسی‌های سرزده، از همه سایت‌های اعلام شده و اعلام نشده‌اش، وادار كنید.
ـ تمام ذخائر اورانیوم را اكسید و تمام سایت‌های اتمی رژیم را منحل كنید.
ـ از هرگونه كاهش تحریم‌های بین‌المللی علیه رژیم ایران، تا زمان پذیرش قطعنامه‌های شورای امنیت توسط این رژیم، خودداری كنید.
حرف ما بسیار ساده است: ملاها بیش از هر وقت ضربه‌پذیرند؛ به آن‌ها امداد نرسانید و بگذارید مردم ایران تكلیف خود را با این رژیم، با سرنگونی آن، یكسره كنند.
حضار محترم!
همان سیاستی كه آمریكا، اتحادیه اروپا و ملل متحد را در برابر بمب سازی آخوندها، به بی‌عملی كشانده، نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران را نیز به فراموشی سپرده و تعهدات و وظایف قانونی در باره اشرف و لیبرتی را نیز زیر پا گذاشته است.
در چنین وضعیتی، اگر ایستادگی و كارزار پیگیر شما نبود، فجایع بسیار بیشتری در اشرف و لیبرتی به‌بار آورده بودند.
هفته گذشته، گروه كارِ ناپدیدشدگان اجباری و گروه كار بازداشت‌های خودسرانه ملل متحد و ۴ گزارشگر ویژه ملل متحد، از حكومت عراق خواستند محل نگهداشتن ۷ مجاهد ربوده شده از اشرف را مشخص كند قبل از این، عفو بین الملل و سازمان جهانی ضد شكنجه، همین خواسته را تكرار كرده بودند.
پس این چه سیاست شومی است كه با زیرپا گذاشتن حقایق، می‌خواهد دست قاتلان و مجرمان اصلی، یعنی مالكی و خامنه‌ای، را بشوید؟
این سیاست بزدلانه، موتور یك جنایت بزرگتر را روشن می‌كند.
به‌همین خاطر، این هشدار را تكرار می‌كنم كه هر اتفاقی كه برای مجاهدان لیبرتی بیفتد، دولت آمریكا و ملل متحد در قبال آن، مسئولیت كامل دارند. آن‌ها باید امنیت و سلامت مجاهدان لیبرتی را طبق تعهداتشان تضمین كنند.
امروز رهایی گروگان‌ها و ضرورت امنیت همه مجاهدان لیبرتی و هم چنین اعتراض به نقض حقوق بشر و اعدام‌ها در ایران، و به‌خصوص، خواستهای اعتصاب غذاكنندگان در زندان‌های ایران، موضوع كارزار گسترده جهانی است كه باید با قدرت هر چه بیشتر گسترش یابد.
پایداری مجاهدان لیبرتی، و ایستادگی مجاهدان و اشرف‌نشان‌ها، فراخوانی به قیام و خیزش در سراسر ایران است. و این مبارزه‌یی است تا پیروزی.
هم‌میهنان!
در آستانه میلاد مسیح(ع) و سال نو میلادی، ضمن تهنیت به هموطنانِ مسیحی و پیروان مسیح در سراسر جهان، و مردم ایتالیا از عیسی‌بن مریم برای مقاومت علیه دیكتاتوری ولایت فقیه و پیروزی و آزادی، استعانت می‌كنیم.
سلام بر عیسی مسیح كه پیام امید و نَفَسِ حیات‌بخش او، مردگان را زندگی می‌بخشید و سركوب‌‌شدگان را برمی‌انگیخت.
ـ به اسیران، به زندانیان و به شكنجه شدگان، كه هر روز مصلوب می‌شوند، پیام مسیح را تكرار می‌كنم كه گفت: تنها كسانی نجات خواهند یافت كه تا به آخر، پایداری كنند.
ـ به مردم ایران، به جوانان، به دانشجویان، به زنان و به قیام‌كنندگان برای آزادی، پیام مسیح را تكرار می‌كنم كه گفت: هر كه درخواست كند، به‌دست خواهد آورد؛ هركه جستجو كند، خواهد یافت و هر كه در بزند، در به‌رویش باز خواهد شد.
ـ به مجاهدان و به پیشتازان آزادی كه سه دهه است صلیب بردوش، مسیر آزادی را می‌پیمایند، پیام مسیح را تكرار می‌كنم كه گفت: برای كسی كه ایمان داشته باشد، هیچ كاری غیرممكن نیست.
با الهام گرفتن از مسیح (ع) و مریم عذرا، برای همه آن‌ها كه در سراسر جهان، به همبستگی با مقاومت مردم ایران برخاسته‌اند، و برای تمام مردم جهان، صلح و همبستگی و جهانی پر از امید و روشنایی و خوشبختی، آرزو می‌كنم.
پیام حقیقی موسی و عیسی و محمد، آزادی و صلح و رحمت و بردباری است.
و این پیام، بی‌تردید در میهن ما ایران، پیروز خواهد شد.
سلام بر آزادی،
سلام بر مردم ایران،
سلام بر همه شما.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]