پیام مریم رجوی بهمناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
روز حذف خشونت، در کشور ما قبل از هر چیز تبهکاری ولایت فقیه را رسوا میکند که حاکمیتاش تولیدکننده دائمی خشونت علیه زنان یا حامی آن است. حاکمیتی که در آن تعرض، تهدید، ناامنی، بیپناهی، بیحقوقی، تحقیر و تبعیض علیه زنان سال بهسال بیشتر میشود. تحمیل حجاب اجباری و مجازاتها و اهانتهایی که بهاین منظور بهزنان روا میشود، بخش دیگری از خشونتهای وقفهناپذیر است.
اکنون در ایران شمار زنان قربانی فساد بهصدها هزار نفر رسیده است. سن دخترانی که بهاین تیرهبختی کشیده میشوند، تنزل کرده و سن فرار دختران به۹ سال رسیده است.
در محیطهای کار و آموزش و رفت و آمد و خانه و خانواده، تبعیض یا تحقیر زنان یا انواع خشونتهای کلامی و روانی یک اپیدمی سراسری است.
از همه فجیعتر زندگی غمبار دختربچههایی است که بخش بزرگی از کودکان کار را تشکیل میدهند و در همان حال که بدنهای گرسنه و نحیفشان بر اثر انواع کارهای سخت مجروح و فرسوده میشود، مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و هیچ پناهی ندارند. مقامهای رژیم اعتراف میکنند که «به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز میشود». و میگویند:«سوءاستفاده جنسی، بزرگترین آسیب برای بچههای زبالهگرد است». خرید و فروش دختربچهها که در حاشیه شهرها در میان اقشار به شدت فقیر و مبتلا بهاعتیاد رایج شده، تحمیل نوعی بردگی به زنان محروم است.
حقیقت این است که در شرایط حاضر، ولایت فقیه منشأ تشدید و گسترش این روابط ضدانسانی است. از یک طرف با برباد دادن درآمد و ثروت کشور در چاه ویل جنگهای جنایتکارانه در منطقه و تحمیل فقر و محرومیت بهکل جامعه؛ و از طرف دیگر با تصویب و اجرای قوانین ارتجاعی.
این رژیم عقبماندهترین سنتها و رسومات جاهلی را که 4دهه پیش یا جایی در مناسبات اجتماعی ایران نداشت، یا در حال زوال بود، رونق بخشیده و آن را وسیله بهزنجیر کشیدن و سرکوب زنان کرده است. تحت حاکمیت این رژیم، رواج خشونت صورت قانونی بهخود گرفته و قوانینی مانند قانون مجازات ضداسلامی و قوانینی که چند همسری و ازدواج موقت را رسمیت بخشیده و برای جنایتهایی مثل قتلهای ناموسی راه باز کرده است، همه بیوقفه خشونت را در ایران بازتولید میکند.
بیحقوقی و انواع نابرابریها، از جمله تحمیل موقعیت فرودست به زنان در محیط خانواده، محرومیت زنان از بسیاری فرصتهای شغلی، و تبعیضهایی که زنان را قربانی اصلی فروپاشی اقتصادی و موج عظیم اخراج و بیکاری کرده، همهجا را برای زن ایرانی ناامن کرده است. در دفاع از این ستمها، آخوندها آشکارا با معاهده منع هرگونه تبعیض علیه زنان اعلام جنگ کردهاند و پذیرش کنوانسیون حذف خشونت علیه زنان را تهدید موجودیت نظام ولایت فقیه میدانند.
در نقطه مقابل اما، زن ایرانی نه تنها تن به این همه تبعیض و فشار نداده، بلکه در صف مقدم نبرد با رژیم زنستیز آخوندی قرار گرفته است.
خصومت رژیم آخوندی با زنان ایران بهخصوص کینه عمیق آن نسبت به زنان مقاوم بههمین دلیل است. همه میدانند که در شکنجهگاههای خمینی بیشترین و وحشیانهترین شکنجهها و رفتارهای حیوانی علیه زنان زندانی بهویژه زنان مجاهد صورت گرفته و این رژیم با شکنجه یا اعدام دهها هزار زن مجاهد و مبارز سرآمد همه خشونتکنندگان علیه زنان در جهان معاصر است.
شکنجهگاه واحد مسکونی که در دهه ۱۳۶۰ برای خرد کردن زنان مجاهد و مبارز ایجاد شده بود، هرگز از یاد نمیرود و آنهمه توحش و قساوت در کهریزک و سیاهچالهای دیگر که نسبت بهدختران و پسران دستگیرشده در قیامهای سال ۸۸ صورت گرفت، از یاد نخواهد رفت.
اما زن ایرانی از این موقعیت افتخارآمیز برخوردار است که در مقابل توحش و بربریت آخوندها ایستادگی کرده است. از دختران دانشآموز و دانشجویی كه در سالهای اول حاكمیت آخوندها به افشاگری و اعتراض علیه آن برخاستند تا زنان قهرمانی كه در اشرف ایستادگی كردند تا شورای مركزی مجاهدین كه یك جنبش مقاومت انقلابی علیه آخوندها را هدایت میكنند، همه سد استواری در برابر رژیم ولایت فقیه برپا کردهاند.
امروز میبینیم که در تمامی حرکتهای اعتراضی و تحصنها و اعتصابهای اقشار مختلف مردم علیه رژیم، زنان ایرانی نقش هدایتکننده و فعال دارند.
باشد که در فردای سرنگونی ولایت فقیه زنان ایران با مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی، با اراده و ابتکار خود خشونت و نابرابری را ریشهکن کنند همه اجبارها و ممنوعیتهای تحمیلی را از میان بردارند و جامعهیی آزاد و دمکراتیک را برپا کنند.
- برچسبها:زنان, مردم ایران