سخنرانی مریم رجوی در جلسه “جبهه واحد علیه بنیادگرایی اسلامی در جهان وخاورمیانه
خواهران و برادران!
آغاز ماه مبارك رمضان را به همه شما، به همه مسلمانان، بهخصوص در كشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، به هموطنان عزیزم در ایران و مجاهدان آزادی در زندان لیبرتی، تهنیت میگویم.
رمضان، ماه نزول قرآن، ماه هدایت و تقوا، و ماه فرقان و مرزبندی با دنیای جاهلیت و ارتجاع است و ماه تأكید بر ارزشهای اخص انسانی در برابر همه چیزهایی است كه شیطان ضد بشر و نیروهای ظلمت و اهریمنی، میخواهند به سرنوشت انسان تحمیل كنند.
به این مناسبت اجازه میخواهم ماه رمضان امسال را ماه همبستگی با ملتهای عراق، سوریه و ایران اعلام كنم؛ ملتهایی كه برای آزادی از چنگال حكومتهای جابر و خونخوار، بهپا خاستهاند. همچنین ماه همبستگی با ملتهای فلسطین و لبنان كه قربانیان خنجرها و خیانتهای رژیم ولایت فقیه در ایران هستند.
دوستان عزیز!
درباره مصائبی كه بهخصوص در سالهای اخیر، بر ملتهای منطقه وارد شده، ناگفتهها بسیار است. با این همه، به آنچه امروز در منطقه ما میگذرد، نباید تنها از منظر داغها و دردها نگریست؛ زیرا واقعیت مهمتری در حال تكوین است.
ملایان ایران با استفاده از سه جنگ بزرگ در عراق و افغانستان، و منافع بادآورده این جنگها طی ربع قرن، بهگسترش سلطه شوم خود در منطقه و توسعه بنیادگرایی و صدور تروریسم پرداخته بودند.
اما دیكتاتوری مذهبی حاكم بر ایران، ۳ سال و نیم بعد از شروع بهار عرب و انقلاب مردم سوریه، و حالا هم قیام مردم عراق، وارد روند معكوس شده و با شكستهای بزرگ منطقهیی، موجودیتش بهلرزه در آمده است.
شعار و خواست اصلی جنبشهای عظیم و بیسابقهیی كه از پایان ۲۰۱۰سراسر منطقه را در نوردید، آزادی و دموكراسی بود؛ شعاری كه در ذات خود بر ضد دیكتاتوری و بنیادگرایی بود؛ همان بنیادگرایی كه سرچشمهاش رژیم ولایت فقیه در ایران است.
اما آخوندهای حاكم بر ایران، با تقویت گرایشهای ارتجاعی تحت عنوان فریبكارانه «بیداری اسلامی»، تلاش كردند انقلاب و دموكراسی را در این كشورها به گروگان گرفته و بنیادگرایی و تروریسم و افراطیگری را جایگزین كنند.
آنها میخواستند همان بلایی را بر سر بهار عربی بیاورند كه ۳۵ سال پیش، بر سر انقلاب ایران آوردند. اما وقایع تونس، مصر و لیبی نشان داد كه هوشیاری ملتهای منطقه، بسا بیشتر از آن است كه اجازه بدهند تجربه انقلاب ربوده شده ایران تكرار شود. آنها در مقابل ارتجاع دینی و بنیادگرایی، قد علم كردند و قیمت آن را میپردازند.
هر چند آخوندهای حاكم بر ایران و متحدانشان، یعنی هلال افراطیگری و ارتجاع در منطقه، هنوز دست از توطئه برنداشتهاند؛ اما بنیادگرایی وارتجاع در شمال آفریقا، شكستهای سختی از جبهه دموكراسی دریافت كرده است. مردم مصر با قیامشان در ۳۰ ژوئن سال گذشته، از افتادن مهمترین كشور جهان عرب، به مسیری كه رژیم ولایت فقیه در ایران میخواست، جلوگیری كردند.
اما در سوریه و عراق، خامنهای و رژیمش بهنحو دیگری عمل كردند. از آنجا كه سقوط دیكتاتوری در این دو كشور، تعادل را به نحو خردكنندهیی علیه رژیم ایران درهم میریزد، این رژیم با دخالت همهجانبه نظامی، اطلاعاتی و تروریستی تلاش كرده و میكند از تحقق دموكراسی جلوگیری كند.
در سوریه، خامنهای و اسد شقاوت را به بالاترین حد رساندهاند. ۲۰۰ هزار شهید و ۱۱ میلیون یعنی نزدیك به نیمی از جمعیت كشور آواره شدهاند. اما در مقابل، مردم سوریه و ارتش آزادی، به نبرد جانانهیی دست زدهاند و روحیه و پایداری و شجاعت بینظیری از خود نشان دادهاند.
رژیم ولایت فقیه هر چند درد و رنج مردم سوریه را طولانی كرده، اما خود نیز در سوریه به تله افتاده است. نه راه پس دارد و نه راه پیش…، بلكه دچار چنان بنبستی است كه جز شكست كامل، چشماندازی ندارد.
در عراق در همین ایام، مهمترین تحول، بهار بازیافته عرب، جریان دارد. عراق، از دیرباز مهمترین سكوی ملاها برای گسترش بنیادگرایی و تروریسم بوده است. این، انگیزش رژیم ایران از جنگ ضدمیهنی ۸ ساله بود.
بعد از سال ۲۰۰۳ آمریكا عراق را در سینی طلایی به رژیم ایران هدیه كرد. در سال ۸۴، كار به آنجا رسید كه پورمحمدی وزیر كنونی دادگستری در كابینه آخوند روحانی، كه آن زمان وزیر كشور احمدینژاد بود، سرخوش از تقلبات كلان، گفت: «از صندوقهای رأی در بغداد و استانهای عراق» شعارهای ما بیرون میآید! او این را «گواهی بر تحقق» این گفته خمینی دانست كه «راه قدس ازطریق كربلا میگذرد»!
در خرداد ۸۵، بیش از ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار مردم عراق دربیانیهیی درباره تهدیدهای رژیم ایران و ضرورت خلع ید از رژیم، گفتند: «مردم عراق از دخالتها و جنگ پنهان و اشغال اعلام نشده رژیم ایران، به ستوه آمدهاند».
آنها گفتند: «رژیم ایران در وزارتخانهها و ارگانهای امنیتی و مؤسسات خدماتی عراق، به نحوی حیرتآور نفوذ كرده است. حكام ایران خواهان هژمونی براین منطقه از جهان هستند. آنها عراق را به شكارگاه و جبهه مقدم جنگ خود با جامعه بینالمللی تبدیل كردهاند. زیرا میخواهند تا قبل از اینكه امواج نبرد اصلی، كه مقابله بین دموكراسی و دیكتاتوری است، به داخل ایران برسد، آن را در عراق خفه كنند».
گفتند كه «تخریب مراقد امام هادی و امام عسگری و حمله برنامهریزیشده متعاقب آن به مساجد، و كشتارخطبا و نمازگزاران، قتلهای فجیع دستجمعی، ترورشخصیتهای ملی و نخبگان جامعه عراق، آدمربایی و موج پایانناپذیر دستگیریهای خودسرانه و کشف زندانهای مخفی و شکنجهگاههایی كه در آن عوامل رژیم حاکم بر ایران، به بازجویی و شکنجه فرزندان عراق میپردازند»، دنیا را تكان میدهد.
مردم عراق پرسیدند «آیا سلاح اتمی در دست حكام ایران، كه به گفته آنها ضامن استراتژیكی بقای رژیمشان میباشد، پشتوانه جداسازی ”اقلیم (نفت خیز)جنوب” در عراق هم خواهد بود»؟
دوستان عزیز!
سركوب فزاینده درعراق، خشم عظیمی را فشرده كرد كه از قیامهای بهمن ۸۹ تا به حال در این جامعه، جوشان و خروشان است. از روز آزاد شدن موصل در ۱۰ ژوئن، جهان هنوز از شوك متلاشیشدن یك ارتش عظیم، با تجهیزات پیشرفته آمریكایی، و فروپاشی برقآسای دستگاه امنیتی جرار مالكی، بیرون نیامده است؛ دستگاهی كه ازحمایت و پشتیبانی همهجانبه سپاه قم، كه آخوندها با دجالگری بر آن سپاه قدس نام گذاشتهاند، برخوردار است.
یك هفته پیش، مقالهیی از ساندی تلگراف لندن خواندم كه نوشته بود: «مقامات ارشد غربی مبهوت شدهاند و عاجزانه به درهمریختگی و انفجار اخیر در عراق، زل زدهاند». نویسنده یادآوری كرده بود كه بهیادش افتاده است كه در سال ۲۰۰۱ جك استراو به درخواست ملایان تهران، مجاهدین خلق ایران را با برچسب تروریستی، غیرقانونی و ممنوع اعلام كرد؛ در حالی كه هیچ شواهدی برای اثبات تروریسم نداشت و عامدانه یك مقاومت برحق و مشروع را با این برچسب آلوده كرد تا رضایت ملاها را كسب كند. زیرا موجودیت ولایت فقیه یعنی حاكمیت انحصاری ملایان، از جانب همین مجاهدین و مقاومت ایران تهدید میشد.
اكنون این سناریو، در عراق هم تكرار میشود. مالكی و آخوندها كه موجودیت خود را در خطر میبینند، میخواهند شكست بزرگ خود را در عراق به حساب تروریستهای افراطی بگذارند تا هم دخالت پاسداران و جنایت علیه بیگناهان را توجیه كنند و هم اینكه ملتمسانه، آمریكا را به بمباران مردم در مناطق آزاد شده، متقاعد كنند.
اما هر چه زمان میگذرد، حقیقت روشنتر میشود. آنقدر كه رهبران غربی یكی بعد از دیگری بر تقصیرات و انحصارطلبی مالكی انگشت گذاشتند و شمهیی از تعهدات و التزامات و كارهایی را كه او باید انجام میداد، اما عامدانه از آنها سرباز زده بود، خاطر نشان كردند. و هر یك از آنها به زبانی اذعان كردند كه كنار رفتن مالكی از قدرت، نخستین قدم در راه اصلاح امور و ثبات و امنیت در عراق است.
اكنون روشن شده كه آنچه در عراق میگذرد، نه جنگ شیعه و سنی، بلكه جنگ بین مردم عراق با مالكی و رژیم ایران است. رهبران قیام اعلام كردند كه قصد اشغال بغداد را ندارند، بلكه خواهان تغییر مالكی وخلع ید از رژیم ایران هستند.
سخنگوی شورای نظامی انقلابیون بارها گفته است: «این انقلاب، انقلاب داعش نیست، بلكه انقلاب عشایری است كه علیه ظلم قیام كردهاند …. این انقلاب، بهار جدید عراق برای پایان دادن به ظلم است و هیچ رابطهیی با تروریسم ندارد».
خواهران و برادران عزیز!
هفت سال پیش، رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی، در پیامی خطاب به «كنگره همبستگی برای صلح و آزادی» در عراق گفته بود: «صورت مسأله، تقابل وجنگ دو آلترناتیو عمده در خاك عراق …است: آلترناتیو ملایان حاكم برایران در برابر آلترناتیو عراقی. آلترناتیو رژیم فاشیستی ولایت فقیه با همه شبكهها و مزدوران و پشتیبانانش، در برابر آلترناتیو ضدفاشیست عراقی با همه جریانها و گروهها و احزاب و شخصیتهای دموكراتیك ومیهنپرست و حامیان آنها در عرصه عربی و بینالمللی».
او تآكید كرد كه «راه حل واقعی دربرابر ارتجاع و بنیادگرایی و در برابر دیكتاتوری وفاشیسم دینی تحت نام اسلام، همانا اسلام بردبار و دموكراتیك است. مجاهدین از همین رو آنتیتز ایدئولوژیكی و سیاسی و مؤثرترین وزنه اجتماعی در برابر حكومت ولایت فقیه هستند».
دوستان عزیز!
در كشورهای اسلامی، یعنی همه كشورهای اسلامی، از مصر تا عراق و افغانستان، راه حل، اسلام حقیقی، اسلام محمدی، یعنی همان اسلام بردبار و دموكراتیك است كه به گفته قرآن اكراه و اجباری در آن نیست. با این شاخص و با این اسلام، به خوبی میتوان دریافت كه مشكل، نه در عراق و نه در هیچ كجای منطقه، چیزی جز شرارتها و تبهكاری رژیم ولایت فقیه نیست.
راستی چه طرفی در یمن و بحرین و افغانستان در حال تحریك و دستاندازی است؟ رژیم ولایت فقیه.
چه طرفی دائما به فلسطینیها ضربه میزند و در سالهای اخیر عامل اصلی انقسام بوده است؟ رژیم ولایت فقیه.
چه كسی است كه به گفته سخنگوی دولت بحرین «بیش از صد رادیو و تلویزیون فرقهیی را تأمین میكند كه هدفش سمپاشی در منطقه است»؟ روشن است رژیم ولایت فقیه.
چه كسی جز ملایان حاكم بر ایران ۳۵ سال است به طور مستمر، به ایجاد جنگ مذهبی و فرقهیی و دامنزدن به آن در منطقه مشغول است و به دیگر كشورها دستاندازی و تجاوز میكند؟
بگذارید من بار دیگر تأكید كنم، اولین قدم و مهمترین قدم برای پایان دادن به این وضعیت، سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یك نظام مردمی و دموكراتیك در ایران است. ایران آینده، مبشر دوستی و برادری و صلح در منطقه است. مصالح مردم ایران در همبستگی با همسایگان و برادران مسلمان و عربشان میباشد و بدون شك در ایران فردا، ما قادر خواهیم بود با روح اخوت بر همه مسائل باقیمانده از قبل فائق شویم و همه اختلافات را با گفتگو و برادری حل كنیم. ما با هم میتوانیم منطقهیی خالی از خصومت و اختلاف و به تبع آن منطقهیی قدرتمند و پیشرفته داشته باشیم.
برای رسیدن به چنین وضعیتی، من سال گذشته در همین جا و در همین ایام، پیشنهاد تشكیل یك جبهه واحد در برابر افراطیگری و بنیادگرایی بهسركردگی رژیم ایران و دولت دستنشاندهاش در عراق و رژیم سوریه را ارائه كردم؛ جبههیی كه تنها راه دور كردن منطقه از جنگهای خونبار فرقهیی است.
خوشحالم كه ما با هم در این یك سال گامهای مهمی در این جهت برداشتهایم. این نشان میدهد كه ما و خلقهایمان و همه مسلمانان، بیش از پیش، نیازمند تحكیم و شكل دادن به این جبهه واحد هستیم. این، راهنمایی خدا در قرآن است:
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّه مَثْنَى وَفُرَادَى
و در ادامه همین آیات، بشارت حق و پیروزی آمده است كه : قُلْ إِنَّ رَبِّی يَقْذِفُ بِالْحَقّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
بله، ما در برابر صدور تروریسم و بنیادگرایی و ارتجاع، و اسلام و انقلابی كه ولایت فقیه آن را ربوده است، در یك جبهه واحد با مردم سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و افغانستان و دیگر كشورهای آفریقایی و آسیایی، سرنوشت مشترك و منافع حیاتی ایدئولوژیك و سیاسی و اجتماعی و تاریخی داریم.
اجازه بدهید در همین جا به همه دولتهای منطقه بگویم در حالی كه حاكمان ایران برای گسترش جنگ شوم خود و نابودی كل منطقه، خیز برداشتهاند، تعلل و درنگ در مقابل آنها فاجعهبار است.
زمان آن است كه این رژیم را به كلی طرد كنید، مناسبات سیاسی و اقتصادی خود با آن را متوقف سازید، عوامل و وابستگان آن را از كشورهای خود اخراج كنید و پایگاههای اطلاعاتی و تروریستی آن را برچینید. و زمان آن است كه از پایداری مجاهدان آزادی در لیبرتی، كه قیمت سنگین مبارزه با دشمن اصلی تمام منطقه را میپردازند، حمایت كنید.
از خدای بزرگ، مسئلت میكنم در ماه مبارك رمضان ملتهای ما را قرین بركت و رحمت خود سازد و فطر آزادی تمامی ملتهای منطقه هرچه زودتر فرا برسد.
والسلام علیكم ورحمهالله وبركاته.
- برچسبها:بنیادگرایی