کنفرانس بینالمللی پاریس: چشم انداز تغییر در ۲۰۱۳
حضار محترم، دوستان عزیز!
از دیدار با همه شما بهویژه شخصیتهای بلندپایهیی که از فرانسه، آمریکا، الجزایر, مصر و سوریه و … در این گردهمایی حضور یافتهاند، بسیار خوشوقتم.
دوستان گرامی!
این نخستین دیدار ما پس از حذف نام مجاهدین از لیست گروههای تروریستی آمریکاست. از طرف مردم و مقاومت ایران از تلاشهای شما دوستان شجاع و عدالتجو که ما و مجاهدین اشرف و لیبرتی را در این کارزار همراهی کردید، ایران تشکر میکنم.
شما پایهگذاران یک سیاست نوین بینالمللی بر پایه عدالت و حکومت قانون و دفاع از مقاومت در برابر دیکتاتوری هستید و نه یک سیاست بزدلانه براساس منافع اقتصادی و تحکیم قدرتهای حاکم.
خوشحالم که بگویم این رخداد مثل پدیدار شدن دکل کشتی امید در اوضاع طوفانی ایران است.
لیست تروریستی که از فاشیسم دینی در برابر امواج تغییر و آزادی حفاظت میکرد، فرو ریخته است. بهمعنی درست کلمه، تعادل قوا بین جنبش مقاومت ما و رژیم ملاها تغییر کرده است.
اکنون جنبش مقاومت برای سازمان دادن و جهش نبردی بهپا خاسته که به اتکای مردم و جوانان دلیر ایران، آزادی را برقرار میکند.
پس چنانکه رهبر مقاومت مسعود رجوی، اخیرا گفت: برعهده هر ایرانی آزاده که میخواهد یوغ ستم آخوندی را درهم بشکند و مخصوصا برعهده جوانان دلیر و اشرف نشان است که … به هر میزان که میتوانند و در هرکجا بپاخیزند.
دوستان عزیز!
دو تغییر اساسی، رژیم ولایت فقیه را به موعد سرنگونیاش رسانده است:
یکی بلوغ بحرانهای رژیم و نزدیک شدن یک نقطه عطف سرنوشتساز، و دیگری باز شدن زنجیر لیست تروریستی از دست و پای جنبشی که موتور و محور این دگرگونی است.
ابتدا به وضعیت رژیم آخوندها نگاه میکنیم که در یک بحران پنج گانه، دست و پا میزند و در هریک از این بحرانها به دوراهی فروپاشی یا سرنگونی میرسد.
اول ـ نارضایتی انباشتهشده در زیر سرکوب وحشیانه:
آخوندها در برابر نارضایتی شدید جامعه ایران، راه پسوپیش ندارند.
اگر به پذیرش مطالبات سیاسی مردم نزدیک شوند، بهسرعت کنترل کشور را از دست میدهند. و چنانچه به اعدامهای جمعی و اعمال اختناق ضدبشری ادامه بدهند، بازهم مقاومت گسترده اجتماعی، تمام سیاستهای رژیم را در بنبست نگه میدارد.
دوم ـ روند سرنگونی دیکتاتوری سوریه:
چه رژیم ایران به مشارکت در جنایت در سوریه ادامه دهد، چه از این دخالت جنایتکارانه عقبنشینی کند، در هر حال، سقوط اسد اجتنابناپذیر است.
و این تحول، بخشی از پروژه سرنگونی حکومت آخوندهاست و شکستی است که تا تهران امتداد خواهد یافت.
به همین دلیل، برای به تأخیر انداختن سقوط بشار اسد، به جنگافروزی در منطقه شدت بخشیده است. اما نمیداند که نهایتا هم آن سرنگونی، هم این سرنگونی، نصیب خودش خواهد شد.
سوم ـ تکه پاره شدن هیأت حاکمه رژیم:
خامنهای در برابر تشدید جنگ قدرت باندهای درونی رژیم در هیأت حاکمه، راهی پیش رو ندارد:
اگر آنها را در قدرت خود شریک کند، شکاف بزرگی در رأس رژیم پدید میآید و مانند سال ۸۸ راه برای قیام مردم بازمیشود.
و در صورتی که خامنهای برای تصفیههای بیشتر درونی، خیز بردارد، ضعف و بیثباتی و بحران در درون رژیم را بیشتر میکند.
چهارم ـ بنبست برنامه اتمی:
رژیم ولایت فقیه در قبال بحران برنامه اتمی نیز راهحلی ندارد. زیرا اگر زیر فشار تحریمهای بینالمللی، برنامه اتمی را متوقف کند، این عقبنشینی برای خامنهای بهمثابه جامزهر و یک شکست بزرگ است که کل نظام را به فروپاشی میکشاند.
اما اگر همچنان بر ساخت سلاح هستهیی اصرار کند، باید خطر تحریمهای سختتر و حملات احتمالی نظامی را به جان بخرد که تمامیت رژیم خود را به باد فنا خواهد سپرد.
پنجم ـ ورشکستگی اقتصادی بدون برون رفت این رژیم:
آخوندها یا باید تخصیص مبالغ هنگفتی به سرکوب و تروریسم را متوقف کنند و دست سپاه پاسداران را از اقتصاد ایران کوتاه کنند که در این صورت راه اعتراضات گسترده مردم باز میشود.
یا اینکه به وضع فاجعهبار کنونی ادامه میدهند، در آنصورت انفجار عظیم خشم بیکاران و گرسنگان و فقیران را بهدنبال خواهد داشت.
واقعیت اساسی این است که این بحران به فاز نهایی خود وارد شده و تحولات آن شتاب گرفته، و آخوندها را به دو راهی فروپاشی و سرنگونی رسانده است:
ـ عقبنشینی آنها، یعنی فروپاشی رژیم و بازشدن راه قیامها.
ـ و ادامه سیاست کنونی، یعنی رویارویی و تصادم با جامعه بینالمللی و سرنگونی.
روشن است که با وجود همه این چالشهای مرگبار، آخوندها خود به خود سرنگون نمیشوند.
یک جنبش سازمانیافته برای فعلیت بخشیدن به شرائط آماده کنونی و هدایت آن به یک پیروزی قطعی لازم است.
خروج مجاهدین از لیست تروریستی، جنبش ذیصلاحی را که میتواند محور یک تحول بزرگ باشد، از قید و بند بیست ساله بیرون آورده است.
پس شرایط مورد نیاز، پخته شده است که عبارتند از:
اول، مردمی که آماده تغییرند.
دوم، رژیمی که هیأت حاکمهاش تکه پاره شده است.
و سوم، مقاومتی که قادر به ایفای این نقش تاریخی است.
نتیجه فوقالعاده مهمی که این اوضاع بهدست میدهد، در یک جمله این است: زمان سرنگونی آخوندها فرا رسیده است و ما آنرا محقق خواهیم کرد.
رژیم آخوندی برای فرار از همین سرنوشت، پیدرپی در حال اعدامهای جمعی است. شمار اعدامها از ابتدای سال میلادی به ۴۴۵مورد رسیده است. در همین هفتهها، ستار بهشتی را زیر شکنجه بهشهادت رساندند جرم ستار، این کارگر قهرمان، این بود که از آخوندهای حاکم این سئوال ساده مردم ایران را پرسیده بود که « چرا شما از حکومت پایین نمیآیید».
بله! این خواست مردم ایران است که آخوندها از تخت سلطنت پایین بیایند و ما سلطنت آخوندها را واژگون میکنیم.
دوستان عزیز!
یکی از مهمترین آثار لغو برچسب تروریستی علیه مجاهدین، ارتقا روحیه و اعتماد بنفس جامعه ایران، بهویژه جوانان است که میبینند سازمان پیشتازشان با اتکا به تواناییهای خود، آنچه را که ناممکن مینمود، محقق کرد.
این تحول همچنین امکان تجدید قوای جنبش مقاومت در داخل کشور و گسترش واحدهای مقاومت و بهمپیوستن آنها را فراهم کرده است. بله اثر بسیار مهم، آغاز روند تازهیی برای سازماندادن یکانهای مقاومت در ایران است. این تحول بر مردم، بهویژه جوانان مبارک باد.
دوستان عزیز!
در دهسال گذشته، مقاومت ایران سریترین اسرار برنامه اتمی و شبکه تروریسم رژیم را افشا کرده است.
بحران اتمی آخوندها نتیجه کوشش و رنج و خون اعضای مقاومت در داخل ایران است.
نقش این مقاومت در قیامهای ۸۸نیز جلوه دیگری از همین توانمندیهاست.
بنابه یک گزارش محرمانه وزارت اطلاعات آخوندها بیشتر کسانی که هستههای قیامها را تشکیل دادهاند، تحت تأثیر خطوط مجاهدین یا از افراد شبکه همین مقاومتاند. به همین دلیل رژیم آخوندی شماری از اعضا و هواداران مجاهدین را به دار آویخت و عدهیی از دستگیرشدگان هنوز در زندانند.
دستگاه امنیتی آخوندها همچنین تدابیر شدیدی را برای ممانعت از تأمین مالی جنبش مقاومت اتخاذ کرده است. اما موفق به توقف این کمکرسانیها نشده است.
البته بزرگترین شکست آخوندها ،ناکامی آنها در انهدام اشرفیها و سازمان و تشکیلات آنهاست. پایداری ده ساله آنها ،که روح و انگیزه ایستادگی و مبارزه را به جامعه ایران دمیده است ،بزرگترین سرمایه مردم ایران برای آزادی است.
همین توانمندیهاست که به مقاومت ما امکان میدهد که پس از حذف نامگذاری تروریستی، جهشی در مبارزه خود برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه ایجاد کند.
دوستان گرامی!
راهبند لیست تروریستی را بالاخره از سر راه برداشتیم و حالا صد جبهه نوین از کار و مبارزه در برابر ما گشوده شده که مبین گسترش و ارتقا مبارزه در این مرحله است
چشمانداز مبارزهیی به مراتب حادتر، اما با فرجامی پرامید و پرشکوه در برابر ماست؛ مبارزهای که اعضا و هواداران این مقاومت در اشرف و لیبرتی و در ایران و سراسر جهان، با فداکاری و جانفشانی، بهای آنرا میپردازند.
پس باز هم به همه دوستان مقاومت و به همه شخصیتهای مدافع دمکراسی و همچنین انسانهای شریف در سراسر جهان فراخوان میدهم که به حمایت فعال از این جنبش برخیزند.
آزادی مردم ایران در دسترس است. یک لحظه نادر و استثنایی در تاریخ مبارزه ما فرا رسیده است و باید به هر قیمت ممکن سرنگونی را محقق کرد. میتوان و باید.
دوستان عزیز!
یک پهنه مهم مبارزه ما، همچنان نفی سیاست مماشات دولتهای غرب و برداشتن یک به یک موانعی است که بر سر راه تغییر در ایران ایجاد کردهاند.
در آمریکا دولت آقای اوباما که اکنون برای بار دوم انتخاب شده است، در چهار سال گذشته رسما در پی تعامل با رژیم ایران بود.
این سیاست شکست خورد و سه نتیجه شوم به بار آورد:
اول: دادن یک فرصت طلایی چهار ساله به برنامه اتمی آخوندها،
دوم: تقدیم حاکمیت عراق به فاشیسم دینی یعنی رها کردن عراق در خون و فاجعه
و سوم: باز گذاشتن دست آخوندها و وابستگان عراقیشان در سرکوب و کشتار اشرفیها.
اکنون که دومین دوره این دولت آغاز میشود، امیدوارم از شکست تعامل و خسارتهای عظیم آن برای مردم ایران و عراق و سراسر منطقه، عبرت گرفته و یک سیاست قاطع اتخاد کنند.
انتظار ما و مردممان از دولت آمریکا یک چیز بیشتر نیست: خواست ملت ایران برای سرنگونی دیکتاتوری مذهبی را محترم بشمرید. این به نفع شما و به نفع همه جهان است.
دوستان عزیز!
در حالیکه تحریمهای بینالمللی در برخی زمینهها علیه این رژیم اعمال شده است. با اینحال، وجه غالب سیاست دولتهای غرب در مورد ایران همچنان مماشات است.
این رویکردی است که باعث اطمینان خاطر رژیم ایران شده. چرا که میبیند دولتهای غرب بهجای قطع روابط خود، رسما با لابیهای همین رژیم در ارتباطند و به تحلیلها و گزارشهای تولید شده وزارت اطلاعات آخوندها گوش باز دارند
آنها دائما با باندها و لابیهایی حشر و نشر میکنند که با صدای بلند میگویند که در برابر چشمانداز پیروزی مقاومت ایران، بیتردید ترجیح میدهیم که حکومت آخوندها ادامه پیدا کند.
از دولتهای غرب باید پرسید:
چرا به طولانی شدن مذاکرات اتمی به سود آخوندها تن دادهاید؟
آیا منتظرید که اولین بمب اتمی بر سرتان فرود بیاید ؟
چرا راههای فرار از تحریم بینالمللی را بر روی این رژیم نمیبندید؟
چرا در ممانعت از کمکرسانی این رژیم به دیکتاتوری خونخوار سوریه جدیتی بهخرج نمیدهید؟
شگفت انگیز است که حتی عملیات تروریستی بزرگ این رژیم در همین ماههای اخیر از بلغارستان تا مالزی و آذربایجان و گرجستان را بهسکوت برگزار میکنید.
چرا سران این رژیم را بهخاطر دست داشتن در بیشمار جنایت علیه بشریت، محاکمه نمیکنید؟
چرا وسائل سرکوب نظیر خودروهای ضدشورش یا تجهیزات کنترل ارتباطات تلفنی و اینترنتی در اختیار این رژیم قرار میدهید؟ و چرا اینچنین به همکاری با دشمن مردم ایران ادامه میدهید؟
بله، حرف ما اینست که بساط این سیاست را جمع کنید: شبکههای مأموران وزارت اطلاعات بدنام این رژیم را از کشورهای غربی برچینید.
روابط سیاسی خود را با حکومت ولایت فقیه قطع کنید و درهای سفارتخانههایش را ببندید!
خوشبختانه در روزهای اخیر شاهد رویکرد تازهیی از جانب دولت فرانسه هستیم که تصمیم به بهرسمیت شناختن ائتلاف اپوزیسیون سوریه و کمک تسلیحاتی به ارتش آزاد گرفته است. امیدواریم سایر دولتها نیز همین مسیر را در پیش بگیرند.
دوستان گرامی,
سیاست مماشات دولتهای غرب سبب شد که آخوندها و دولت دستنشانده آنها در عراق انواع محدودیتهای ضدانسانی را علیه مجاهدین در کمپ لیبرتی اعمال کنند.
بهطوریکه حداقل استانداردهای حقوق بشری و انساندوستانه از آنها سلب شده و به گفته یک ارگان سازمان ملل شرایط یک زندان به آنها تحمیل شده است.
آنها افراد حفاظت شده بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو و به تصریح کمیساریای عالی پناهندگان پناهجویان برخوردار از حفاظتهای بینالمللی هستند.
بنابراین باید بپرسیم که چرا آمریکا و اتحادیه اروپا و بهخصوص ملل متحد تاکنون خواستار آن نشدهاند که این کمپ از موقعیت پناهندگی برخوردار شود؟
و چرا از نفوذشان برای توقف آزارها و سرکوبگریهای دولت عراق نسبت به آنها استفاده نمیکنند؟
و چرا در مقابل غارتگری اموال مجاهدین در اشرف و لیبرتی، توسط دولت عراق سکوت کردهاند و متاسفانه نه تنها سازمان ملل بهجای نقش تسهیلکننده عملا در میز عراق و علیه مجاهدین عمل میکند. من اینجا از دبیرکل ملل متحد میخواهم که به این شرایط غیرقابل قبول خاتمه دهد. والا یک رسوایی بزرگ در راه است.
این سکوت، این انفعال، این تن دادن به تحمیلات و مطامع فاشیسم دینی و وابستگان عراقیاش همه از آثار سیاست مماشات و حفظ رژیم است. و این سیاستی است که باید تغییر کند.
دوستان عزیز!
مردم ایران با برخورداری از جنبش سازمانیافته خود، هیولای استبداد و تروریسم و بنیادگرایی را در هم خواهند شکست و آزادی وحاکمیت مردم را برقرار میکنند.
آن روز، روز رهایی مردم ایران و مردم جهان از شر بنیادگرایی است.
زمان برقراری یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت، جامعهیی بر اساس برابری زن و مرد، یک ایران بدون اعدام و شکنجه و یک ایران غیر اتمی.
آری! زمان زمان سرنگونی است، مردم ایران و ارتش آزادی برای آن بهپاخاستهاند جامعه جهانی باید با خواست مردم ایران همجهت شود.
سلام بر مردم ایران،
سلام بر مجاهدان آزادی در لیبرتی و اشرف،
سلام بر همه شما.
- برچسبها:اروپا, اشرف, جنگافروزی, خاورمیانه, فرانسه