گزیدهیی از قوانین علیه زنان در ایران
در ایران یک حکومت بنیادگرا حاکم است رژیمی که ویژگی مهمش دشمنی با زنان است. بهطوری که در هیچ کجا به اندازه ایران، زنان اعدام و شکنجه نشدهاند و در این ابعاد در زندانها مورد تعدی قرار نگرفتهاند.
این وضعیت را قبل از هرچیز در قوانین رژیم و مبانی شریعت ارتجاعی آن میتوان دید.
قانون اساسی آخوندها، در اصل ۱۶۷، تصریح میکند: «قاضی موظف است حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر حکم قضیه را صادر نماید».
این اصل، به قضات آزادی عمل داده که برای صدور حکم، به فتواهای مذهبی استناد کنند. اما این فتواها برای رژیم، چیزی جز کتاب فتواهای خمینی به نام تحریرالوسیله نیست. بخش قابل توجهی از این کتاب، توضیح راه و رسم مردسالاری، تحمیل نابرابری به زنان، آیین چند همسری و حتی مشروعیتدادن به رفتار ضدبشری نسبت به زنان و دختربچههاست.
احکام خمینی علیه زنان ایران
در این کتاب، خمینی در احکام متعددی کنیزگرفتن و کنیزداری را در شرع آخوندی توجیه کرده، یعنی از مناسبات بردهداری، آنهم در قرن بیستم، دفاع کرده است. همچنین در دهها حکم به مردان اجازه داده که شمار نامحدودی همسران موقت داشته باشند. به پیروان آخوندها اجازه داده که در جنگها زنان را به صورت غنائم جنگی تحت مالکیت خود درآورند.
خمینی در کتاب خود تأکید میکند که «بعضی از حقوق الناس حقی است که جز با شهادت مرد ثابت نمیشود. و چنان نیست که شهادت دو نفر زن کار شهادت یک مرد را بکند». در مورد برخی مسائل او مینویسد: «شهادت زنان به تنهایی و حتی شهادت یک مرد و شش نفر زن پذیرفته نیست». و «حتی شهادت هشت زن هم پذیرفته نیست».
در همین کتاب، خمینی سوءاستفاده جنسی از دختربچه های کمتر از ۹ساله و حتی اطفال را مباح میکند.
همچنین احکام متعددی درباره بهازدواج درآوردن دختربچههای صغیر نوشته است.
و در احکام متعددی ازدواج زنان را در حد یک معامله اقتصادی تنزل داده و به حیثیت و شأن زنان اهانت کرده است.
رواج خشونت و تجاوز علیه زنان از محصولات همین شریعت ارتجاعی است. کما این که رواج گسترده اعتیاد و تیرهروزی زنان از نتایج همین شرعیات پرفساد است. بههمین دلیل است که میگوییم ولایت فقیه دشمن زنان است.
خمینی در کتاب حکومت اسلامی خود، رسما نظام مورد نظرش را بهعنوان خلافت تعریف کرده است. اما در حقیقت این یک بیدادگری مطلقه، سفاک و زنستیز است که آن را بهنام اسلام جا زدهاند.
عصر رهایی زنان و عصر رهایی جهان بشری
زنان ایران از روز اول فهمیدند که آخوندها چه هدفی دارند. بههمین دلیل در همان اسفند ۱۳۵۷ زنان مجاهد در حالی که خودشان روسری داشتند، در تظاهرات اعتراضی علیه حجاب اجباری شرکت کردند. از روز اول، تحمیل حجاب بهزنان، وسیله اختناق و سد کردن راه زنان بوده است و نه چیز دیگر.
خمینی در ۲۲ بهمن حاکمیت شوماش را شروع کرد. فقط ۱۵روز بعد در ۶ اسفند «قانون حمایت خانواده» را ملغی کرد. در ۹ اسفند تبعیض جنسی علیه زنان را به عرصه ورزش کشاند. در ۱۳ اسفند حق یکجانبه طلاق را بهمردان داد. در ۱۵ اسفند قانون خدمات اجتماعی زنان را لغو کرد و در ۱۶ اسفند حجاب اجباری را بهکارمندان زن تحمیل کرد که مجری آن در ادارات ارتش آخوند روحانی بود.
تأکید میکنیم که هرچه بر اساس اجبار و تحمیل باشد و هرچه رأی و انتخاب آزادانه مردم را انکار کند، نه اسلام که ضداسلام است. و هرچه حقوق برابر زنان را نفی کند در اسلام جایی ندارد.
ما انکار حقوق زنان را چه در لباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل نمیکنیم. در برابر افراطیگری و ارتجاع و دینفروشی، ما از اسلام دمکراتیک دفاع میکنیم. ما برآنیم که با کلمه رهاییبخش برابری و بهویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را بهنام زنان، به عصر رهایی زنان و عصر رهایی جهان بشری تبدیل کنیم.
- برچسبها:حقوق زنان, حکومت ولایت فقیه, زنان, زنستیزی