دی-۱۵ ۱۳۹۲

سخنان مریم رجوی در گرامیداشت شهیدان حمله موشكی به لیبرتی

Catégories // رخدادها // فعاليت‌ها

سخنان مریم رجوی در گرامیداشت شهیدان حمله موشكی به لیبرتی

به نام خدا، به نام ایران، به نام آزادی،
و به نام مجاهدان قهرمان، بیژن تهرانی، عباس نامور، محمود برنافر و یحیی زیارتی، سوگندهای خونین ملت ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی، و به نام ۵۲ ستاره تابان دركهكشان زهره كه با پایداریشان جاودانه شدند.

حضار محترم!
در اینجا گرد‌ آمده‌ایم برای گرامیداشت قهرمانی و جانفشانی چهار مجاهد آزادی در لیبرتی. اما من می‌خواهم قبل از هر چیز، از نبردی یاد كنم كه در آن، مجاهدان لیبرتی ظلمات هجوم و موشكباران را مغلوب روحیه پولادین خود كردند و مثل همیشه پیروز شدند.

در روز ۵دی، در ساعت ۲۱ و پانزده دقیقه شب، یكباره صدای گوش‌خراش انفجار موشك‌ها، آسمان زندان لیبرتی را پر كرد.
از لحظه شنیده شدن صفیر موشك‌ها، تا لحظه اصابت و انفجار آن‌ها، فقط چند ثانیه فرصت بود تا هر مجاهد، خود را به یك جان پناه برساند.
در چشم به هم‌زدنی، انفجار موشك‌ها بود و شعله‌هایی كه از بنگال‌های آتش‌گرفته زبانه می‌كشید. ۳۸ موشك به لیبرتی اصابت كرد كه برخی از آن‌ها ۲۰برابر موشك‌های ۱۰۷ میلیمتری، قدرت تخریب داشت.
دشمن ظاهراً همه چیز را محاسبه كرده بود، از تاریكی كامل هوا، تا عنصر غافلگیری، تا زمان حمله كه در فردای كریسمس و شروع تعطیلات در بخش وسیعی از جهان بود. این را هم می‌دانست كه لیبرتی یك محدوده نیم كیلومتری است؛ با آن بنگال‌های به هم چسبیده كه خود به تكه‌های تركش تبدیل خواهد شد.
همه چیز آماده بود تا مجاهدان لیبرتی شوكه و غافلگیر شوند؛ اما آن زنان و مردان شجاع، آماده و هوشیار، آن هجوم گسترده را خنثی كردند.
آنچه را كه دشمن از محاسبه‌اش عاجز بوده و هست، آمادگی و روحیه رزمنده و ایستادگی مجاهدان آزادی است.
شهادت چهار مجاهد خلق در این حمله، البته قلب‌ من و همه مشتاقان آزادی را به درد آورد. اما آنچه دشمن تدارك دیده بود، یك كشتار وسیع بود. مجاهدین این توطئه جنایتكارانه را در هم شكستند و باز نشان دادند كه هر جا مجاهدان آزادی گردهم بیایند، همان جا دژ عزم و رزمندگی است. همانجا كارزار سرنگونی جاری است و از ضعف و تسلیم، اثری نیست. هر چه هست، ایمان و یقین و پایداری است.
پس ای مجاهدان آزادی!
كوهمردان و دلاور زنان!
گرم‌ترین سلام‌ها و درودها نثار شما كه شب سرد و خونین را با وجود درد و رنج و جراحت بسیار، مغلوب اراده سترگ خود كردید.
اما چهار مجاهد خلقی كه امروز برای ادای احترام به آن‌ها جمع شده‌ایم، پیامشان این است كه نه دار و شكنجه، و نه قتل‌عام و موشكباران، هیچ كدام نتوانست و نخواهد توانست در اراده ملت و مقاومت ایران برای انقلاب و آزادی، خللی ایجاد كند. و این نبردی است كه جز غلبه تام و تمام بر رژیم ولایت فقیه، مقصدی برای خود نمی‌شناسد.

مجاهد خلق بیژن تهرانی، از معاونان فرمانده گیتی و از مسئولان ارشد حفاظت و ضداطلاعات ارتش آزادی، با ۳۴ سال سابقه مبارزه حرفه‌یی و تشكیلاتی بود.
مجاهدین خلق عباس نامور و محمود برنافر، از فرماندهان ارتش آزادی با ۳۰ سال سابقه مبارزه حرفه‌یی و تشكیلاتی بودند و مجاهد خلق یحیی زیارتی با ۲۵ سابقه مبارزاتی كه در اثر موج انفجار، سكته قلبی كرده بود، ۹روز بعد از حمله موشكی به شهادت رسید.
در همان روز حادثه، خواستار انتقال یحیی و دو مجروح وخیم دیگر به اروپا شدیم و گفتیم كه تمام مخارج و هزینه آن را می پردازیم؛ اما اقدامی صورت نگرفت.
به راستی كه این شهدای والاقدر، هركدام شاخص و الگویی بودند در دنیای پاكی و رهایی. و هر كدام مظهر توانایی انسان كه در تاریكترین و بغرنج‌ترین شرایط، علیه تسلیم و ذلت برمی‌شورد و روشنی‌بخش و امیدآفرین می‌شود.
صدای آن‌ها با ماست كه می‌خوانند:
طنین سرود ما بر فرازِ میدان كارزار
نوای پیروزی آینده است.

ضحاك ولایت فقیه و سرانگشتان سپاه تروریستی قدس، به خاطر این حملات، هلهله می‌كنند. این بازتاب وحشت‌ آن‌ها از كارزار مجاهدین برای سرنگونی آخوندهای حاكم است. به آن‌ها می‌گوییم. هرگز از كهكشان و آتشفشان اشرف خلاصی نخواهید داشت.
همچنان كه مسعود رجوی گفته است: «تا وقتی كه در جهان یك مجاهدخلق باقی است، كارزار سرنگونی به قوت به خود باقی است».
به دشمن می‌گوییم: اگر گمان كرده‌اید كه با موشكباران لیبرتی، به مبارزه برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه، كمترین خدشهیی وارد می‌شود، سخت در اشتباهید و اگر گمان كرده‌اید كه از شهادت قهرمانان پایداری، جوانان ایران و زندانیان سیاسی مرعوب و ناامید می‌شوند، سراپا در حماقتید. زیرا سرنگونی این رژیم، و آزادی مردم ایران، نقشه مسیر همه مجاهدین از اولین آن‌ها كه بر چوبه دار بوسه زد تا آخرین مجاهد خلق در رزمگاه آزادی‌است.
پس بگذارید آنچه را كه مسعود رجوی گفته است تكرار كنیم كه «به خوبی می‌دانید و با تمام وجود، با گوشت و پوست، احساس می‌كنید كه لیبرتی و اشرف، میدان جنگ و رزمگاه و كوره آزمایش است. ۴۸ سال است كه مجاهدین در میدان یا در زندانند. از جنگی به جنگ دیگر…مجاهدین را نشاید كه از پا بنشینند».

به آخوندهای حاكم می‌گوییم كه اگر گمان می‌كنید می‌توانید با موشكباران لیبرتی، آثار جنایت علیه بشریت در اشرف را تحت‌الشعاع قرار دهید، و اگر گمان می‌كنید می‌توانید با كشتار و خونریزی، بحران سرنگونی رژیمتان را از نظرها دور كنید و با كشتار در ایام كریسمس و تعطیلات، جنایت خود را پنهان كنید، در توهمات باطل خود دست و پا می‌زنید. زیرا كه این مقاومت و تك‌تك حامیان و همدردانش، جهانی را به اعتراض و خشم و خروش برمی‌انگیزند.

حضار محترم!
قتل عام اشرف در ۱۰شهریور، كه دشمن می‌خواست پایان كار این مقاومت باشد، حماسه فروزان پایداری شد.
به همین دلیل، از زندانهای سیاسی در سراسر ایران تا دانشگاه‌ها و هر جمع و گروه مشتاق آزادی، از این واقعه برانگیخته شد.
كما این كه در لیبرتی و ۸كشور جهان، صدها نفر از اعضای این مقاومت، به اعتصاب غذای تاریخی و بی‌نظیری دست زدند. آن‌ها پیام‌آوران خون شهیدان شدند و پرچم آزادی و حقوق بشر ایران را به اهتزاز درآوردند.
در مقابل، به حاكمان تهران و بغداد نگاه كنید كه تا كجا از حماسه اشرف و از آشكار شدن كمترین حقایق مربوط به آن، به خود می‌لرزند.
بیش از ۴ ماه است كه دولت عراق، اجساد شهیدان را تحویل نداده است. زیرا از هر تحولی كه پرونده این جنایت را رو بیاورد، نگران است. آن‌ها در مقابل اشرف و لیبرتی و عزم و اراده اشرفیها شكست خورده‌اند.
آری، سركلاف شكست‌های ولایت فقیه، باز شده است و زنجیره شكست‌ها تا سرنگونی این رژیم ادامه دارد. ۴ماه است كه دولت عراق و اربابانش برای پوشاندن واقعیت، تلاش می‌كنند. وظیفه سازمان‌های بین‌المللی بوده و هست كه یك تحقیقات مستقل را پیش ببرند، اما تا امروز قدمی در این مسیر برنداشته‌اند.
در همین فاصله، دادگاه اسپانیا مشاور امنیتی مالكی را به اتهام جنایت علیه جامعه بین‌المللی و كشتار و گروگانگیری در اشرف، به چالش كشید. گروه كار ناپدید شدگان اجباری و گروه كار بازداشتهای خودسرانه ملل متحد و ۴ گزارشگر ویژه ملل‌متحد، از حكومت عراق درخواست كردند كه محل نگهداشتن ۷گروگان اشرفی را مشخص كند.
اما تا امروز جامعه بین‌المللی، قدمی در این مسیر برنداشته است.
خوشبختانه ارتش آزادیبخش ملی، گزارش مستند، غنی و جامعی منتشر كرد و حقایق مربوط به قتل عام اشرف و مبانی حقوقی پیكار مشروع اشرفی‌ها را در برابر مردم ایران وجهان بازگوكرد. و نشان داد كه مقاومت ایران به دلیل حقانیت و مشروعیت پایداریش، نخستین خواستار و نخستین برنده هر تحقیق مستقل و جامع و شفاف است.
این گزارش، فراتر از یك روشنگری درباره وقایع بزرگ سال‌های اخیر، در واقع تهاجم پیروزمندی است علیه جبهه رژیم ولایت فقیه و سرانگشتان آن.
كما این كه یك روشنگری تاریخی درباره ضعف و ذلت حاكم بر سیاست غرب و عهدشكنی‌های شرم‌آور آن‌هاست.
گزارش ارتش آزادیبخش، بادكنك قدرتنمایی‌های سركردگان ترسان سپاه خامنه‌ای را تركاند و نشان داد كه این اعدام جمعی چیزی جز تكرار روش‌های رذیلانه شكنجه‌گاه‌های رژیم در به كارگیری خائنین نبوده است.
این گزارش نشان داد كه كشاكش بر سر دارایی‌ها‌ی اشرف، تا رویارویی با كارزار افترائات خامنه‌ای و مالكی، همه بخشی از نبرد برای آزادی ملت ایران است.
آنچه در خلال همین گزارش درخشید، اصالت ارتش آزادیبخش ملی است كه حرف آخر را در نبرد برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه و برقراری آزادی می‌زند.
تصاویر زنده این گزارش از لحظات نبرد و شهادت قهرمانان آزادی كه با دستان خالی دربرابر دشمن خونخوار سینه سپركرده بودند، هر انسان آزاده، و هر انقلابی میهن‌پرست را غرق ستایش و افتخار می‌كرد.
این گزارش نشان داد كه مقاومتی كه در دل یك محاصره تمام عیار، پایداری را به اوج می‌رساند، برای گسترش ارتش آزادی و تحقق آزادی، توان و شایستگی دارد.

حضار محترم!
راستی چرا آخوندها و دست نشانده عراقیشان، رسوایی عظیم جنایت را به جان می‌خرند و به لیبرتی حمله می‌كنند؟
زیرا امری فراتر از بی‌آبرویی در میان است و آن بحران سرنگونی است. در تهران، ولی فقیه در چنبره بحرانها دست و پا می‌زند و پروژه تسلیحات اتمی كه فكر می‌كرد، تضمین بقایش خواهد بود، به طناب دارش تبدیل شده است. و در بغداد پسر خوانده او در تلاطم بود و نبود است. و اعتراض‌های مردم عراق، روز به روز، اوج می‌گیرد.
آخوندها نیازمند از بین بردن جنبشی هستند كه قادر است ظرفیت عظیم نارضایتی‌ها و خواست جوشان جامعه ایران برای آزادی را به سوی سرنگونی حكومت، سمت و سو و سازمان دهد. درعین حال، رژیم‌های ایران و عراق، به این دلیل در ارتكاب كشتار و جنایت، دست خود را باز می‌بینند كه از سیاست مماشات دولت‌های غرب، خاطر جمع شده‌اند.
آن‌ها از ضعف و ذلت حاكم بر سیاست‌های غربی در جنایت علیه بشریت، سود می‌برند. و این یك سرافكندگی برای همه آن‌هاست. در حالی كه ما صدها بار به دولت آمریكا، به دبیركل و به دولت‌های اتحادیه اروپا، هشدار داده‌ایم كه به تعهدات خود در مورد تأمین حفاظت اشرفی‌ها عمل كنند.
اگر آن‌ها تحقیقاتی را كه خود رسماً خواستار آن شده بودند، آغاز می‌كردند، بی‌شك راه جنایت بعدی مسدود می‌شد.
اگر تجهیزات حفاظتی و الزامات برای احداث جان پناه در لیبرتی تأمین می‌شد، بی‌شك ضایعات انسانی این حملات، به كمترین حد ممكن می‌رسید. به خصوص باید تأكید كنم كه در حالی كه روند انتقال اشرفیها به خارج از عراق، بسیار كند و تدریجی است، حفاظت از جان آن‌ها به صورت یك امر اضطراری و مبرم در آمده كه باید همین امروز برای آن چاره‌جویی كرد.
در سه سال اخیر، مقاومت ایران با مقامها و نهادهای رسمی ذیربط در بیش از۲۰ كشور، مذاكره كرده‌ تا شركت فعال در پذیرش اشرفیها داشته باشند. اما هر بار، به‌رغم موافقت آن‌ها، مجدداً كار متوقف شده است.
ما می‌دانیم كه در پشت پرده، آخوندها از بسیاری دولت‌ها با زبان تهدید و تطمیع، خواسته‌اند كه با انتقال حتی یك عضو مجاهدین به كشورهایشان موافقت نكنند.
به همین دلیل، بازهم باید بر تأمین حفاظت و امنیت مجاهدان لیبرتی تأكید كرد.
و بنابراین باز هم هشدار می‌دهم : «هر اتفاقی كه برای مجاهدان لیبرتی بیفتد، دولت آمریكا و سازمان ملل در قبال آن مسئولیت كامل دارند». زیرا آمریكا وظیفه و ظرفیت دارد كه همه مجاهدان را به آنجا منتقل كند و تا به‌حال از آن سر باز زده است.

بر این اساس، جامعه بین‌المللی، به ویژه آمریكا و اتحادیه اروپا و ملل متحد و شورای امنیت، را فرا می‌خوانم كه:
۱ ـ دولت عراق را موظف كنند حداقل الزامات امنیتی در لیبرتی را بپذیرد. این الزامها عبارتند از:
برگرداندن ۱۷۵۰۰ تی وال، تأمین جان‌پناه سیمانی به تعداد كافی، انتقال كلاه و جلیقه‌های ایمنی و تجهیزات پزشكی از اشرف، اجازه سازندگی، دو لایه كردن سقف بنگالها در لیبرتی و افزایش مساحت آن به‌خاطر پایین آمدن ضریب آسیب‌پذیری.
۲. ملل متحد باید تحقیقات جامع و مستقل و شفاف و بی‌طرف در باره جنایت ۱۰شهریور در اشرف را عهده‌دار شود.
۳. دولت عراق را وادار كنند ۷گروگان اشرفی را بلادرنگ آزاد كند.
۴. ملاحظات سیاسی را كنار گذاشته ومجاهدان لیبرتی، به خصوص مجروحان و بیماران، را به كشورهای اروپایی یا آمریكا منتقل كنند.
در همین جا یاد می‌كنم از خواهر عزیزم مجاهد صدیق رؤیا درودی كه بر اثر محاصره پزشكی و تأخیر در درمان، جانش را از دست داد. او از سمبلهای سرشاری، سرزندگی و شور و نشاط انقلابی و از شاخص‌های پایداری و مقاومت به هر قیمت بود؛ مجاهدی یگانه و رها كه همچون پروانه‌یی سبكبال و عاشق، همیشه و در همه جا، برای یاری به خواهرانش، حاضر و آماده بود و چون كوهی استوار و با صلابت، الگویی برای آموزش برادرانش بود.

حضار محترم!
اگرچه رژیم ولایت فقیه و باند دست‌نشانده‌ عراقیش در آستانه سال نو، یك كریسمس خونین علیه مردم ایران شكل دادند، اما در مورد دو موضوع، تردیدی وجود ندارد:
نخست آن كه آخوندها در سال جدید، روز به روز، بیشتر در بحران سرنگونی فرو می‌روند.
دوم آن كه مقاومتی كه از دل محاصره و بی‌خانمان‌سازی اجباری و قتل‌عام و موشك‌باران، سرفراز و استوار و شكوفا، پابرجا مانده است، پیروزی را از آن خود و خلق ایران خواهد كرد و این تنها پاسخ به خون شهیدان و رنج اسیران و درد مردم ایران است.
آری ما عهد كرده‌ایم كه به هر قیمت، در برابر دیكتاتوری دینی بایستیم و در این مسیر، فلك را سقف بشكافیم و طرحی نو دراندازیم.
سلام بر آزادی،
سلام بر مجاهدان آزادی در لیبرتی،
سلام بر مردم ایران،
درود بر همه شما.

ما را دنبال کنید

مریم رجوی

maryam rajavi

رئيس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران برای دوران انتقال حاكميت به مردم ايران

[ادامه]