سخنرانی در اجلاس زنان نیروی تغییر و ضدبنیادگرایی
بهمناسبت روز جهانی زن، به تمام زنانی که در سراسر جهان برای آزادی و برابری مبارزه میکنند، درود میفرستیم. ما برای خاتمه دادن به رنجهای مردممان، بهویژه برای پایان دادن به رنجهای زنان در ایران، در منطقه و در هرکجای دنیا که هستند، بپاخاستهایم.
میدانیم که هرجا، ستمی علیه زنان اعمال میشود، اگر بتوانیم آن را محو و از صحنه حذف کنیم، به همان اندازه جهان بشری رها میشود. فکر میکنم که دستیابی به برابری، یک مبارزه بی امان را طلب میکند؛ یعنی نباید آن را متوقف کرد. شما خواهران عزیز به خوبی میدانید که برطرف کردن رنجهای زنان، ازخود گذشتگیهای بسیاری را میطلبد؛ بهویژه و قبل از همه از طرف خود زنان.
بنابراین مبارزه زنان را نباید متوقف کرد؛ هم بهخاطر خودشان و هم بهخاطر کل جامعه. شما بهتر از همه میدانید که این مبارزه، بهویژه در این روز، باید با تعهدات مشخص همراه باشد. و من فکر میکنم که تعهد به حمایت فوری از زنانی که در هرکجای دنیا اکنون مواجه با سرکوب، فجایع مختلف و دشواریهای زیاد هستند، یک ضرورت جدی است.
تعهد به ایستادگی در برابر یک دیکتاتوری که زنان را به بند کشیده، و تعهد به یک بسیج، بهخصوص در مقابل خطری که زنان را در همه جا تهدید میکند، یک ضرورت است. با این رویکرد و با تکیه بر تعهد مشخص در زمان و مکان مشخص، میتوان با آرمان برابری پیش رفت و امیدوار بود که قطعاً به نتیجه خواهد رسید.
بنابراین ما امروز اینجا نشستهایم که بتوانیم که قبل از هرچیز تعهدات خود را یادآوری کنیم. اگر بخواهیم روز جهانی زن را گرامی بداریم، باید از همین امروز به سرعت تعهداتمان را برنامه ریزی کنیم و با نقشه مسیر مشخص در زمانبندی مشخص پیش برویم. این چیزی است که به ما قدرت میدهد تا بتوانیم آرمان و خواستههایمان را پیش ببریم.
دلم میخواهد ابتدا از خواهرانمان در سوریه شروع کنم که در وضعیت بسیار سخت و سهمگینی قرار دارند. ما هر روز صحنههایی را میبینیم که تحملش برای هر انسانی مشکل است. کشتار زنان و کودکان، آنهم در ابعادی گسترده. بنابه آمار منتشر شده، مردم سوریه طی دو سال گذشته، بیش از ۹۰هزار شهید داشتهاند که بسیاری از آنها را زنها و کودکان تشکیل میدهند.
من فکر میکنم این تعداد شهید در میان کودکان، آنهم در برابر دوربینهای خبرنگاری و در مقابل انظار بین المللی، در شرایطی که درست در زمان وقوع جرم، دنیا دارد به آنها نگاه میکند، یک نوع جدید از جنایت علیه بشریت است و متاسفانه دنیا در مقابلش سکوت کرده است. ما امروز جمع شدهایم که یکبار دیگر تکرار کنیم که زنان میتوانند علیه این جنایت علیه بشریت، برشورند و اجازه ندهند که دنیا این چنین در مقابل این جنایت سکوت کند.
متاسفانه، تکرار این صحنههای جنایت، گویی آن را برای همه عادی میکند. ولی واقعاً این عادی نیست. ما در مورد جنایت علیه بشریت شنیدهایم که چه کردهاند. اما تا آنجا که حافظه من اجازه میدهد، همواره در مورد این جنایتها بعد از اینکه واقع شده، گفته و نوشتهاند. خیلی فرق میکند با اینکه ما همزمان شاهدیم که با این کودکان و زنان چه میکنند. بنابراین نباید اجازه بدهیم، دولتها و قدرتهای سیاسی و سازمان ملل اینچنین به سکوت خود در مقابل این فاجعه و جنایات ننگینی که در سوریه جریان دارد، ادامه بدهند.
ما همچنین امروز جمع شدهایم تا به آن چه در عراق میگذرد، اعتراض کنیم. ما در عراق شاهدیم که در مورد زنان و دختران مرتکب چه جنایاتی میشوند و چه سرکوب و توحشی را اعمال میکنند؛ باز به نوعی جنایت علیه بشریت. زندانی کردن زنان عراقی بهخاطر نسبت خانوادگی و یا دلایلی که ربطی به آنها ندارد. این یکی از فجایع این دوران است. و من فکر میکنم باید یک کارزار بین المللی را برای بلند کردن صدای زنان عراقی در سراسر دنیا به پیش برد. مطمئنا آنچه در عراق میگذرد، نمیتواند فقط در حیطه عراق بماند.
همچنانکه درمورد رژیم ایران هم که از سالیان قبل هشدار داده بودیم، بنیادگرایی و تروریسم و جنایات و حشیانه این رژیم، تنها در حیطه ایران نماند و آخوندها آن را به آن سوی مرزهای ایران صادر کردند، از سوریه، عراق، لبنان، غزه، افغانستان، سودان، یمن و و سایر کشورها، نمایندگانی که اینجا هستند، هر کدام میتوانند در مورد صدور این پدیده به کشورشان بگویند.
در مورد عراق، این دوران، بهخاطر آن چه دولت مالکی بر سر زنان عراقی آورده و میآورد، یکی از سیاهترین دورانهای زنان عراق است. من مصاحبه پدری را شنیدم که میگفت، دختر جوانش زمانی که بسیار کم سن و سال بود، دستگیر شده بود و زمانی که از زندان آزاد شد، همراه با سه بچه بوده است. و این مایه شرم است که در حال حاضر حکومتی وجود دارد که به این سادگی این جرمها را مرتکب میشود و بعد در تلویزیونها و مطبوعات هم منعکس میشود و اعتراض جهانی علیه این حکومت وجود ندارد.
من همچنین میخواهم فراخوان مشخصی بدهم در مورد هزار زن قهرمان مجاهد در لیبرتی و اشرف. همه میدانند که آشکارا جان آنها در خطر است، هرلحظه متصور است که مجدداً حملات موشکی علیه آنها انجام بگیرد آن هم در شرایطی که هیچ امکانی برای حفاظت و دفاع از خودشان ندارند و دولت مالکی از ورود اولیهترین وسایل ایمنی و حفاظتی به لیبرتی ممانعت میکند. سکوت در مقابل چنین جنایتی و چنین دولتی درست نیست. دولتی که به فرمان خامنهای هر توطئهیی را علیه مجاهدین انجام داده، از جمله، آنها را با همدستی کوبلر در یک جابجایی اجباری از اشرف به لیبرتی برده، امکانات اولیه را هم از آنها سلب کرده، و آنها را در یک زندان نیم کیلومتری محصور کرده است. و آنگاه در همکاری با، نیروهای سپاه قدس حملات موشکی علیه مجاهدین در لیبرتی ترتیب میدهند. و بعد از کشتار هفت مجاهد، از خواهر عزیزم پوران نجفی تا ۶برادر دیگر، و مجروح شدن ۱۰۰نفر از جمله تعدادی از خواهران عزیزمان. دولت عراق رسماً و با وقاحت تمام میگوید ما نمیتوانیم تضمین کنیم که حمله دیگری صورت نگیرد. و متصور است که بازهم حملات دیگری باشد.
بنابراین، وقتی به این صراحت، در مقابل جنایاتی که آنجا علیه مجاهدین انجام میشود، جامعه بین المللی سکوت میکند، معنیاش تشویق جنایتکاران و سرکوبگران است تا حملات بیشتری را تدارک ببینند.
همه شما خوب میدانید که تا جایی که به رژیم خامنهای برمیگردد، با توجه به نزدیک بودن انتخابات نمایشی و در حالی که بحران اتمی، بهرغم سیاستهای مماشاتگرانه با رژیم، با توجه به اصرار رژیم در دستیابی به بمب، تشدید خواهد شد. از سوی دیگر در شرایطی که نارضایتی در جامعه ایران بهشدت روبه افزایش و انفجار است، در این شرایط معمولاً تنها برون رفت رژیم، حمله و کشتار تنها سازمان و تنها اپوزیسیون سازمانیافته در مقابلش است که دشمن اصلی این رژیم و سرچشمه بحرانها و هدایت کننده آن به سمت سرنگونی است. در عین حال که با دست زدن به چنین حملات و جنایاتی به نیروهای مأیوس و روحیه باخته خود دلگرمیبدهد.
بنابراین من امروز میخواهم از این فرصت استفاده کنم و از همه شما خواهران و برادران عزیزی که اینجا هستید، تقاضا کنم که یک کارزار بین المللی را برای جلوگیری از تجدید یک فاجعه و جلوگیری از یک حمله وحشیانه دیگر، که قطعاً محصول آن، کشتار تعداد زیادی از خواهران و برادران ما در لیبرتی خواهد بود، پیش ببریم و این تعهد را برای خودمان بگذاریم که جامعه بینالمللی را وادار کنیم که این سکوت را بشکند. و از اهرمهای قدرتش استفاده کند به دولت عراق، به سازمان ملل و به شورای امنیت و فشار بیاورند و حفاظت و امنیت ساکنان اشرف و لیبرتی را تضمین کنند.
اینها تعهدات بسیار عاجل و فوری ماست. البته ما تعهدات دیگری هم داریم. وضعیت زنان در سایر کشورهای منطقه که از نظر من، ریشه همه آنها و ریشه تمام مشکلات منطقه ناشی از حضور یک دیکتاتوری مذهبی و رژیمی است که فقط به وسیله ارعاب و ترور در داخل و صدور تروریسم و بنیادگرایی در خارج، خود را نگه میدارد.
در حال حاضر گزارشهای موثقی داریم از آنچه که رژیم خامنهای انجام میدهد تا ولو یک روز بیشتر دولت بشار اسد را سرپا نگهدارد. مطابق این گزارشها، در همین ماههای گذشته، رژیم، ۴تا۵میلیارد دلار هزینه کرده تا بتواند یک نیرو به نام جیش الشعبی، مشابه آنچه در ایران بسیجی مینامند، تشکیل دهد. در مورد تعداد این نیروها اخبار متفاوتی دریافت شده که بین ۱۰هزار، ۲۰هزار تا ۵۰هزار نفر است. این نیرو را سپاه قدس آموزش داده و سازماندهی کرده و سلاح برایش ارسال کرده است. مبالغ زیادی دلارهای نفتی که باید به تأمین نیازهای اولیه مردم گرسنه و فقیر ایران اختصاص داده شود، مضافا بر سرکوب مردم و خفه کردن اعتراضات آنها، به صورت انواع سلاحها و مهمات و تأمین حکومت و نیروهای سرکوبگر بشار اسد و برای کشتار مردم سوریه هزینه میشود تا حکومت جنایتکار بشار سقوط نکند.
حتما شنیدهاید که برخی از بالاترین مقامات رژیم ایران رسماً در رادیو و تلویزیونهایشان گفتهاند. که سوریه بهمثابه استان سیوپنجم آنها است وحفظ آن از حفظ استانهای ایران برایشان مهمتر و واجبتر است. زیرا سقوط بشار اسد موتور سرنگونی رژیم آخوندی را روشن میکند.
در چنین شرایطی است که رژیم دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، باتمام قوا تلاش می کند این عمق استراتژیک، یعنی سوریه و بعد عراق را حفظ کند و در عراق هم با تمام قوا پشت حکومت مالکی ایستاده است.
در حالیکه ما شاهدیم که مردم عراق، ماههاست در خیابانها هستند. در میدانها هستند. در حال تحصن و اعتصاب و اعتراض هستند و هر هفته تظاهرات میلیونی میگذارند. خیلی وقت است که شعار ضرورت رفتن مالکی را هم دادهاند. و آنچه روشن و هویداست، این واقعیت است که این رژیم خامنهای و نیروی قدس و سرکردههای آن هستند که به هرقیمت درپی آنند که حکومت مالکی را سرپا نگهدارند.
بارها سران رژیم گفته اند که اگر سوریه و عراق را از دست بدهند، جنگ با آنها (رژیم آخوندی) به داخل مرزهای ایران میکشد و این کار بسیار سختی است. بههمین دلیل تلاش میکنند که خط جبهه و جنگشان را در این کشورها نگه دارند و حتماً شما شنیدهاید که آنها حزب الله لبنان و حتی نیروهای عراقی را در جنگ سوریه وارد کردهاند.
به این ترتیب، هر روز، ضرر و زیان سکوت در مقابل رژیم خامنهای را نه فقط مردم ایران، بلکه کل مردم منطقه تحمل میکنند. و متاسفانه ما باید شاهد کشتار و قتل عام بیشتر خرابی بیشتر، فاجعه بیشتر و سرکوبهای بیشتر باشیم. فجایع و سرکوبهایی که تنها از عهده پاسداران و جلادان خمینی و خامنهای برمیآید که آن در کل منطقه ترویج میکنند.
شما نگاه کنید به نحوه بمبارانها و موشک بارانهای بشار اسد که شهرها و غیر نظامیان کشور خودش را بیمحابا هدف قرار داده و هرروز بیشتراز قبل. اینها را از کی آموخته؟ و به کجا پشتگرم است؟ کدام حکومتی بر سر مردم خودش اسکاد بی، و بمبهای بشکهیی که پر از ترکش است، میریزد. اینها فقط روشهای توحش و بربریت یک دیکتاتوری مذهبی است. آنقدر در زندانها کشته و شکنجه کرده و قتل عام کرده که در این زمینه می شود گفت که پیشتاز و سرآمد است. حالا همه این تجارب را به همگنان و دست نشاندگانش منتقل میکند.
بنابراین، در این روز که بهمناسبت روز جهانی زن در اینجا جمع شدهایم، خوب است که برای خودمان این تعهد را بگذاریم که هرچه سریعتر این صداها، از صدای هزار زن قهرمان در اشرف و لیبرتی، تا صدای زنان و کودکان سوریه، و صدای زنان و کودکان در عراق، یمن، و در کل منطقه را به گوش مردم جهان برسانیم. ما نباید اجازه بدهیم که این سرکوب و توحش و بربریت ادامه پیدا کند.
اکنون همه میدانند که این حکومت ضدبشری آخوندی نامشروع است، مردم ایران آن را نمیخواهند. و زنان مجاهد و مبارز در صف مقدم این مقاومت ایستادهاند، آنها به هیچ عنوان نمیپذیرند، سرخم نمیکنند، کوتاه نمیآیند. ولو اینکه این رژیم و دست نشاندگانش فشارها را بیشتر، توطئهها را پیچیدهتر و سرکوب را شدیدتر کنند.
بیتردید شعار برابری زن و مرد شعار خیلی خوبی است. شعار آزادی و رهایی زنان، خیلی خوب است. همه حاضرند شعارش را بدهند، اما خیلیها حاضر نیستند قیمتش را بدهند. زیرا قیمتش زیاد است، زمان زیادی میخواهد و هزینه زیادی طلب میکند. اما مطمئن باشید اگر ما دست از مبارزه نکشیم، اگر ما در مقابل تعادل قوای موجود، در هر شرایطی جا نزنیم و کوتاه نیاییم، قطعاً میتوانیم در صحنه باقی بمانیم. و وقتی باقی بمانیم قطعاً میتوانیم پیش برویم و آرمان رهایی و برابری را تحقق بخشیم.
تعهدات ما، در مورد خواهران و برادرانمان در لیبرتی تأمین حفاظت و امنیت آنها سنگین است و ضروری است که با تمام قوا آنها را اجرا و پیگیری نماییم. سازمان ملل و آمریکا و شورای امنیت باید به وظایفشان در این زمینه عمل کنند، تصمیم جدی بگیرند و اجرای آن را تضمین کنند. در مورد وضعیت نماینده دبیرکل ملل متحد نیز باید متذکر شد که متاسفانه وی یک نماینده بیطرف نیست و باید تعویض شود. باید یک کمیسیون تحقیق در مورد حملهیی که پیش آمده، و دستهایی که در کار بوده تشکیل شود. و نهایتاً برای تضمین حفاظت و امنیت ساکنین در لیبرتی، یا انتقال سریع و دستجمعی آنها به آمریکا یا یک کشور اروپایی ولو به صورت موقت تا از آنجا باز اسکان انجام گیرد و در غیر این صورت، در شرایط موجود، تنها راه حل عملی، بازگشت به اشرف است.
زمان آنست که زنان در سطح بینالمللی، جبهه گسترده ضدبنیادگرایی و جبهه گسترده ضددیکتاتوری مذهبی را، برای رهاسازی مردم منطقه از شر بنیادگراها هرچه گستردهتر کنند و هرچه گستردهتر کنیم.
بهخصوص که اکنون، آثار و شواهد و اطلاعات میگوید که مردم آفریقا هم در معرض بنیادگرایی، صدورتروریسم و دست اندازی ملاها هستند. بنابراین، ما قبل از اینکه این رژیم بتواند خودش را گسترش بدهد، باید جبهه خود علیه بنیادگرایی راگسترش بدهیم. همچنین باید تعهداتمان را بازهم یادآوری کنیم.
من مطمئنم، با حضور زنان مؤمن به آرمان برابری، مؤمن به آرمان مقاومت در مقابل زور و ظلم و دیکتاتوری، یعنی تک تک شما و کسانی که شما آنها را نمایندگی میکنید، ما میتوانیم این دشمن را عقب بنشانیم و سرانجام از ایران و کل منطقه جارو کنیم.
این تعهد ماست، این قدرت ماست، این توانایی ماست: میتوان و باید.
- برچسبها:زنان