مریم رجوی در جلسه همبستگی خلقهای خاورمیانه
عيد سعيد فطر را به همه شما تبريك میگويم اميدوارم هرچه زودتر عيد واقعی همه ملتهای منطقه و عيد رهايی از اشغالگری و جنگافروزی فرا برسد.
این عید را بهخصوص به مردم سوریه و رزمندگان دلیرشان تبریک میگویم. مردم شجاعی که در داریا، حمص، حلب و دیرالزور و سایر شهرهای مقاوم ایستادگی میکنند، سوریهای مصمم و فداکاری که در دل محاصره و سختی در عزم شکست دادن بشاراسد و خامنهای تردیدی بهخود راه نمیدهند، آری، این عید مربوط به آنهاست که مقاومت میکنند و نویدبخش پیروزی نهایی این قهرمانان است.
ابتدا میخواستم از حضور همه شما در گردهمآیی دیروز تشکر کنم. هیأتهای عربی با حضور چشمگیر خود اتحاد قدرتمندی را علیه رژیم ولایت فقیه یعنی دشمن اصلی ملتهای منطقه نشان دادند. بهخصوص باید از هيأت بلندپایه مصر تشکر کنم که پیام دوستی و همبستگی مصر را برای مردم ایران آورده بود.
در شرایطی گردآمدهایم که جنایت بیسابقه تعرض و انفجار در کنار حرم نبوی، قلبهای همه مسلمانان را جریحهدار کرده است. همچنین کشتار شوکهکننده صدها نفر از مردم بغداد در انفجارهای اخیر، بازهم فاجعه ترور و افراطیگری تحت نام اسلام را برجسته میکند.
اجازه میخواهم امروز سخنانم را بهدرد مشترک تمام کشورهای منطقه اختصاص دهم يعنی صدور بنيادگرايی و ایجاد گروههای شبهنظامی و جنگافروزی كه در یک کلام، اشغالگری توسط ديكتاتوري ديني حاكم بر ايران است.
اين داستان تلخی است كه عراق و سوريه و يمن و لبنان آن را بهطور كامل تجربه كردهاند و بهتدريج به كشورهای ديگر منطقه كشيده شده است. آنچه اين بنيادگرايی و اشغالگری را ويرانگرتر میکند این استکه بخش اعظم سوخت و نيروی انسانی آن را با ایجاد گروههای شبهنظامی از خود اين كشورها تأمين میکند.
دهها گروه شبهنظامی عراقی، حزبالشيطان لبنان، نيروهای افغانی و پاكستانی و يمنی سوخت جنگی است كه رژيم ايران با نقض حاکمیت ملی كشورهای اسلامی و عربی بهآنها تحميل كرده است.
آخوندها با وقاحت میگویند بر چهار پایتخت عربی سلطه دارند. و میگویند که سوریه، استان سی و پنجم ماست. یعنی عراق و یمن و لبنان را هم استانهای ۳۲ و ۳۳ و ۳۴خود محسوب میکنند. در عین حال، کشورهای همسایه نظیر بحرین را هم تهدید میکنند.
این رژیم حتي در كشورهايی كه تعداد شيعيان قابل توجه نيست، به شيعهسازی، دامنزدن به اختلافات فرقهیی و اعزام واحدهای نيروی قدس روی آورده است. اين سياست، حتی تا نيجريه و تشكيل حزبالشيطان در آنجا ادامه يافته است و اين اواخر از طريق عوامل عراقیاش در صدد پياه كردن اين طرح شوم در الجزاير بر آمده است. در حالیکه اين تجاوزكاریها و اشغالگریها نقض منشور مللمتحد و معاهده كنفرانس اسلامي است.
رهاورد ديگر رژيم آخوندی براي منطقه، بلايی به اسم داعش است كه محصول سرکوب ملتهای عراق و سوریه توسط مالکی و بشاراسد، تحت هدایت مستقیم ولایت فقیه است. داعش بهرغم پارهیی از تضادهای تاكتيكی و مقطعی با رژيم ايران، در بنيادهای سياسی و نظری همان چيزی را ارائه میکند كه نظام ولايت فقيه از سال ۱۳۵۷ ارائه كرده است. در صحنه عملی نیز هماهنگیها و همكاریهای رژيم آخوندی و اياديش با داعش، امر اثباتشدهیی است.
کسانی که ادعا میکنند که مردم منطقه بايد بين داعش و رژيم ايران يكي را انتخاب كنند، مدافعان ملاها هستند. آنها ميخواهند موقعيت ضربهخورده ملاها در عراق و سوريه را حفظ كنند. اما درست بهعكس، روزی که اين رژيم در هم بشكند، جایی برای داعش و ديگر تروريستها تحت نام اسلام باقی نخواهد ماند. زيرا ملتهای خاورمیانه، مردم عرب و مسلمان، هیچ دشمنی بدتر از رژیم آخوندی ندارند.
دوستان عزيز!
بگذاريد در اينجا بر يك حقيقت بسيار مهم تأكيد كنم، مداخلات رژيم ايران در منطقه، نه از موضع قدرت، بلكه ناشي از بحرانها و ضعفهاي بنيادين آن است.
چنان که مسعود رجوی رهبر مقاومت گفته است: « از آغاز دخالتهای این رژیم در کشورهای منطقه «همه سرپوش ظلم و جور و اختناق و ناتوانی يك حكومت قرونوسطايی در هدايت نيروهای آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی بهجانب عدالت و آزادی و توسعه اقتصادی اجتماعی بوده است».
بله، صدور بحران وجنگ، تضمين بقاي اين رژيم است بهنحوی كه اگر اين رژيم در مرزهای ايران محدود شود، بهسرعت با تلاطمهای مرگبار درونی مواجه میشود و در مقابل موج آزاديخواهی مردم ايران سرنگون میشود.
حقیقت مهم دیگر این است که قدرتنمایی ظاهری رژیم بازهم، نه از قدرت آن بلکه از بیعملی و عدم قاطعیت جامعه جهانی و قدرتهای منطقهیی است. کما این كه هر كجا كه با رويكرد قاطع و مقاومت جدی مواجه شود بهسرعت در هم میشكند. اولين ضربه را در يمن، از توفان قاطع دريافت كرد و طرحهايش نقش بر آب شد.
شكستهای پی درپی پاسداران در سوريه و هلاكت انبوهی پاسدار و مزدور و دهها سرکرده سپاه پاسداران نشان داد که اين رژيم بهسادگی شكستپذير است.
حقیقت مهم دیگر اینکه در کشورهای مختلفی که در آن رژیم بهجنگ و تروریسم مشغول است، ضربهپذیرترین نقطه، همانا سوريه است. بنابراین باید بر ضرورت سرنگونی بشار اسد تأكيد كرد زیرا محور اساسی منافع آخوندها محسوب میشود. تردیدی نیست که مردم سوریه و رزمندگانش از توانایی مکفی برای پایان دادن بهعمر این دیکتاتوری پوسیده برخوردارند و این البته، آغاز پايان رژيم ولايت فقيه هم خواهد بود.
میهمانان گرامی!
اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران، با اشغالگریها و جنگ افروزیهای رژیم ایران در منطقه، قویاً مخالفند. خلع ید از این رژیم در منطقه، بدون دخالت فعال مردم و مقاومت ایران عملی نیست. هیچ ائتلاف یا اتحادی بدون اینکه مردم و مقاومت ایران در كانونش باشند، نمیتواند به موفقیت نهایی برسد. این تجربه ۳۸ سال گذشته است.
در جنگ ایران و عراق، مقاومت ایران، مهمترین عامل داخلی درهمشكستن بسیج جنگی رژیم آخوندی بود. خمینی میگفت تا آخرین خانه و آخرین نفر به جنگ ادامه خواهد داد. اما مقاومت ایران او را وادار به سركشیدن جام زهر آتش بس كرد.
در مورد برنامه بمبسازی اتمی نیز این مقاومت ایران بود كه با افشاگریها و با كارزار بینالمللی، موتور جامعه جهانی را بهحركت در آورد و گرنه امروز، منطقه و جهان با كابوس آخوندهای اتمی مواجه بود.
در افشای ماهیت بنیادگرای این رژیم و ارتجاع دینی تحت نام اسلام، این مجاهدین بودند كه با پرداخت بیشترین قیمت و با هزاران شهید و اسیر نشان دادند كه دعاوی و عملكردهای خمینی و رژیمش هیچ ربطی به اسلام ندارد. آنها پیام اسلام اصیل را که آزادی، رحمت و بردباری و همچنین صلح و برادری و همزیستی با همسایگان و جهان است به همه جا بردند. بههمین دلیل رژیم ایران به خطر مجاهدین برای موجودیت خود بهخوبی واقف است. بهاین دلیل، ظرف ۹ ماه اخیر دوبار محل استقرار بخشی از اعضای مجاهدین یعنی لیبرتی را موشک باران کرده است.
بههمین دلیل، نزدیك شدن به مقاومت ایران را برای دیگر كشورها خط سرخ عبورناپذیر خود قرار داده تا از تشكیل چنین جبههیی كه ناقوس مرگ رژیم را به صدا در میآورد، جلوگیری كند. تنها با عبور از این خط قرمز میتوان این رژیم را ساقط یا دست كم خطرات آن را خنثی كرد.
دوستان عزیز!
خوشبختانه کشورهای عربی و اسلامی در یک سال اخیر گامهای ارزشمندی در مقابله با خطر این رژیم برداشتهاند؛ از جمله محکومیت دخالتهای رژیم ولایت فقیه از جانب کنفرانس سران کشورهای اسلامی در استانبول، قطع روابط برخی کشورها با این رژیم و اعمال تحریم علیه گروه حزبالشیطان از جانب چند کشور.
اما زمان آن رسیده است که این تلاشها بهگامهای عملی برای خلع ید از رژیم ولایت فقیه از سراسر منطقه ارتقا یابد. در این راستا، برای پایان دادن به جنگ خانمانسوز در سوریه، که به آواره شدن بیش از نیمی از مردم این كشور منجر شده است، از سوی مردم ایران كه تا كنون ۱۲۰ هزار قربانی در مبارزه با حكام ایران تقدیم كردهاند، بر ضرروت یك سیاست قاطع از سوی آمریكا، اروپا و كشورهای منطقه و تحقق این اقدامات عملی تأكید میكنم. این خواست مردم سوریه، مردم ایران و همه مردم منطقه و نیاز صلح و آرامش در این بخش از جهان است:
۱- محكومیت جنایتها و مداخلات رژیم ایران در سوریه، توسط شورای امنیت ملل متحد، كشورهای عضو مللمتحد و عموم مراجع بینالمللی.
۲- اخراج رژیم آخوندی از كنفرانس همكاری اسلامی و قطع روابط كشورهای عربی و اسلامی بارژیم ایران، در ادامه تصمیمات اجلاس سران سازمان همكاری اسلامی در استانبول، تا زمانی كه به دخالتهایش در منطقه بهطور كامل پایان دهد.
۳- حمایت همهجانبه سیاسی و مالی و تأمین نیازهای ضروری نظامی و تسلیحاتی به اپوزیسیون دمكراتیك سوریه.
۴- اتخاذ تدابیر ضروری بینالمللی برای اخراج نیروهای رژیم ایران و شبهنظامیان وابسته به آن از سوریه و اتخاذ اقدامات تنبیهی از جمله اعمال تحریم علیه رژیم در صورت خودداری از خروج نیروهایش. روابط اقتصادی و سیاسی با این رژیم باید به پایان دادن به دخالتهایش در منطقه مشروط شود.
۵- ممنوعیت هر گونه دخالت رژیم ایران درمذاکرات مربوطه به بحران سوریه.
۶- اجرای كامل قطعنامه ۲۲۳۱ از طریق اقدامات مؤثر عملی برای ممانعت از ارسال سلاح توسط رژیم ایران به سوریه و عراق و به گروههای تروریستی.
۷- ممنوعیت كامل معامله با شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران.
۸- ممنوعیت هرگونه همکاری و اشتراک عمل با سپاه پاسداران و شبهنظامیان تحت امر آن به بهانه مقابله با داعش در سوریه وعراق.
۹- ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه، برای حفاظت از غیر نظامیان و کمک به آوارگان و پناهندگان.
تردیدی ندارم که کشورهای منطقه با هر اختلافی که داشته باشند قادرند دست در دست مردم و مقاومت ایران با نیروی همبستگی بهشر رژیم ولایت فقیه برای همیشه پایان دهند و تاریخ منطقه را ورق بزنند.
از همه شما متشکرم.
- برچسبها:بنیادگرایی, جنگافروزی, خاورمیانه